۱۳۹۹-۰۶-۱۷
معرفی کتاب به مناسبت قیام 17 شهریور
تاريخ شفاهي قيام هفده شهريور ‎۱۳۵۷
اين كتاب پانزدهمين مجلد از سري كتاب‌هاي تاريخ شفاهي است كه در ادامه «طرح تدوين تاريخ انقلاب اسلامي‌»، در مركز اسناد انقلاب تهيه شده و در سال 1386 منتشر شده است.

 

كتاب «تاريخ شفاهی قيام ۱۷ شهريور ۱۳۵۷» نوشته محمد طحان را می‌توان يك كتاب تحليلی درباره راهپيمايی روز هفده شهريور قلمداد كرد كه يك فصل آن در فضای تاريخ شفاهی قلم خورده است. اين كتاب پانزدهمين مجلد از سری كتاب‌های تاريخ شفاهی است كه در ادامه «طرح تدوين تاريخ انقلاب اسلامی‌»، در مركز اسناد انقلاب اسلامی تهيه و در سال ۱۳۸۶ راهی بازار نشر شده است.

در پشت جلد كتاب از قيام هفدهم شهريور به عنوان يكی از مهمترين حوادث منجر به پيروزی انقلاب ياد شده و آمده كه اين اثر با بهره‌گيری از مصاحبه‌ها و ساير منابع تاريخ شفاهی به توصيف واقعه هفدهم شهريور می‌پردازد.

كتاب در دو بخش طبقه‌بندی شده است. بخش اول با نام نهضت امام خمينی(ره) است و به دو فصل تقسيم شده؛ «پيش‌زمينه‌های قيام هفدهم شهريور» و «سال سرنوشت‌ساز». در اين بخش رخدادهای مهم از سال ۱۳۴۲ تا روز تظاهرات شانزدهم شهريور به عنوان زمينه‌ساز تظاهرات و به قولی قيام هفدهم شهريور مطرح و بررسی می‌شوند. حوادثی همچون پانزدهم خرداد سال ۱۳۴۲، حادثه نوزدهم دی ۱۳۵۶ قم، كشتار بيست و نهم بهمن همان سال در تبريز و به آتش كشيدن سينما ركس آبادان در فصل اول اين بخش بررسی می‌شوند تا در فصل دوم، رمضان سال ۱۳۵۷ و حوادث بعد از روز عيد فطر – ۱۳ شهريور – با نگاه دقيق‌تری بررسی شوند تا دلايل تظاهرات و كشتار روز هفدهم شهريور برای خوانندگان روشن شود.

در اين ميان خاطراتی هم از ارتشبد قره‌باغی، هادی غفاری، موحدی‌ساوجی، آيت‌الله ناطق‌نوری و ... مطرح می‌شوند كه از كتاب‌های مختلف استخراج و استناد شده‌اند. يك خاطره هم از حاج احمد مقدس، يكی از شاهدان روز شانزدهم و هفدهم شهريور(صفحه ۴۵) به ميان می‌آيد كه در نمايه‌های انتهای كتاب رجوعی به آن نشده است.

فصل اول بخش دوم همان جايی است كه كتاب نام خود را از آن الهام گرفته. اين فصل با عنوان جمعه سياه، انقلاب و مردم، حوادث روز هفدهم شهريور را از زبان شاهدان عينی بيان می‌‌كند. روال نوشتاری اين فصل اين گونه است كه حوادث روز هفدهم شهريور از سوی نويسنده روايت شده‌اند و در لابلای اين روايت، خاطرات شاهدان عينی و يا شركت‌كنندگان در تظاهرات آن روز گنجانده شده‌اند. نويسنده تلاش كرده تا به تمام زوايا و حواشی هفدهم شهريور سر بزند. نقاط مختلف تهران، بيمارستان‌ها و بهشت زهرا(س) از جمله اين مراكز هستند.

نكته‌ای كه در مورد شاهدان عينی و مصاحبه‌ها به چشم می‌‌خورد اين است كه مصاحبه‌ها از آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامی‌ تهيه شده‌اند و نويسنده به همين چند مصاحبه اكتفا كرده و هيچ تلاشی در راستای يافتن شاهدان عينی جديد و مصاحبه با آنها انجام نداده است. در حالی كه ليست هشتاد و پنج نفره شهدای هفدهم شهريور كه در انتهای كتاب به چاپ رسيده است و وجود اهالی و كسبه قديمی‌ ميدان شهدا، ظرفيت و تلاش بيشتری را برای كتابی با عنوان تاريخ شفاهی حادثه‌ای با اين عظمت می‌‌طلبد.

فهرست سيزده نفره شاهدان عينی با كمی‌ نقص در نمايه كتاب آورده شده است. اين نقص چند دليل عمده دارد. دليل اول به تعداد مصاحبه‌شوندگان بر می‌گردد كه شانزده نفر هستند و نام سيزده نفر از آنها در اين فهرست آمده است و اسامی‌ سعيد ايوبی ميگونی (صفحه ۸۰)، پدر شهيد جمشيد سيدين (صفحات ۸۰، ۸۱ و ۸۸) و حجت‌الله اشرفی(صفحه ۸۰) در اين ليست ديده نمی‌‌شود. سهل‌انگاری در درج اين اطلاعات به همين جا ختم نمی‌‌شود. به عنوان مثال حاج احمد مقدسی يكی از مصاحبه‌شوندگان است كه آدرس مصاحبه‌های او در صفحات ۴۱ و ۴۵ و ۵۷ در نمايه نيامده است. اين نقص در مورد نصرت‌الله يكتا(صفحه ۶۰)، اسماعيل ميكائيلی(صفحات ۶۲ و ۷۵)، اسدالله وحدت (صفحه ۶۶) هم وجود دارد. آدرس مصاحبه با مادر شهيد سيدجعفر سيدين در صفحه ۷۱ هم در نمايه به اشتباه به مادر شهيد جمشيد سيدين ارجاع داده شده است.

در ميان مصاحبه‌شوندگان، افراد گمنام هم وجود دارند كه خاطرات مهم و تأثيرگذاری از زبان آنها روايت شده است. به عنوان مثال خياط مقابل اداره برق(صفحات ۶۳ و ۶۴)، كسبه بی‌نام (صفحه ۶۳)، شاهدی كه نام خود را فاش نكرد (صفحه ۶۴) و گويند‌ه‌ای كه حاضر نشد نام خود را فاش كند(صفحه ۹۰). همين طور خاطره‌ای از تيراندازی‌های روز هفدهم شهريور ذكر شده كه نه تنها گوينده آن نامعلوم است، بلكه محل وقوع حادثه - فرعی ۳۵/۵ - هم گنگ می‌كند(صفحه ۶۷) و مشخص نيست كه اين فرعی در كجای تهران واقع شده است. همگی اين مصاحبه‌ها به آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامی‌ ارجاع داده شده‌اند.

بخش دوم در پنج فصل تدوين شده است و در فصل‌های دوم و سوم، ابتدا بازتاب‌های قيام هفدهم شهريور در مطبوعات و رسانه‌های داخلی و خارجی پيش روی خواننده قرار گرفته‌ و در ادامه واكنش‌های رژيم پهلوی و شاه به حادثه هفدهم شهريور بررسی شده‌اند. ارجاعات فصل سوم به كتاب‌هايی همچون تصميم شوم، جمعه سياه، منتشر شده توسط مركز اسناد؛ من و خاندان پهلوی، نوشته احمدعلی مسعود انصاری و پاسخ به تاريخ به قلم محمدرضا پهلوی بوده‌اند و كم‌كم تاريخ‌نگاری شفاهی جای خود را به تحليل تاريخ می‌دهد.

اين موضوع در مورد فصل چهارم و پنجم هم صدق می‌‌كند. فصل چهارم به بررسی واكنش علما در مقابل حوادث هفدهم شهريور پرداخته است و در ابتدا به سراغ اطلاعيه منتشر شده از سوی امام خمينی(ره) در روز هجدهم شهريور می‌رود. كتاب‌های روزشمار انقلاب اسلامی‌ و اسناد انقلاب اسلامی‌، منبع استخراج بيانيه‌ها و اطلاعيه‌های مورد استفاده نويسنده در اين بخش هستند. فصل پنجم به تحليل موضع‌گيری احزاب مخالف رژيم در داخل و خارج كشور پس از حادثه هفدهم شهريور می‌‌پردازد.

در نهايت كتاب با يك نتيجه‌گيری كوتاه به پايان می‌رسد كه در آن سعی شده عناوين مطالب بخش دوم پشت سرهم قرار گيرند تا ظاهراً چكيده‌ای به خواننده ارائه شود. ضمائم كتاب عبارتند از اسناد و تصاوير، كتابنامه و نمايه منابع.

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید