پرستوی دهلاویه، اثری است در حوزه تاریخ شفاهی که ابتدا از دایره تاریخ شفاهی که نقطه آغازین تاریخ مکتوب است بهره جسته و سپس با کاوش در اسناد به اثبات حقانیت و چگونگی رخداد وقایع دستیافته است، تا ضمن بررسی ابعاد زندگی علمی و عملی «شهید چمران» در سالهای مبارزه به نگرشهای معرفتی و عرفانی آن شهید که در نوع خود بدیع و ارزشمند است، اشاره شود. همچنین نیایشهای زاهدانه او برای سوخته دلان و تشنگان معرفت الهی گنجینه بسیار ذیقیمتی است که در شرایط حساس شناخت جبهه حق و باطل میتواند چراغی فروزان برای رهروان طریق معرفت باشد.
مجموعه حاضر، سعی بر آن دارد تا با استفاده از اسناد و نامهها و دستنوشتههای بهجامانده از آن شهید بزرگوار و خاطراتی که در گنجینه غبارگرفته از یاران آن شهید به زنده کردن نام و یاد آن شهید در قالب مجموعهای از زندگی پرماجرای «شهید چمران» بپردازد.
در قسمتهایی از مقدمهٔ این کتاب چنین میخوانیم:
مصطفى چمران که در سال ١٣١١ ه. ش متولد شد، دوران کودکى و تحصیلات ابتدایى خود را در دبستان انتصاریهی تهران و دورهی متوسطه را در دبیرستانهاى دارالفنون و البرز سپرى کرد و سپس وارد دانشکدهی فنى دانشگاه تهران شد و در سال 1335 ش در رشتهی برق فارغالتحصیل و شاگرد ممتاز گشت. او با استفاده از بورس شاگردان ممتاز دانشگاه براى ادامهی تحصیل راهى آمریکا شد و ابتدا در دانشگاه تگزاس فوق لیسانس مهندسى برق و سپس در یکى از بزرگترین و مهمترین دانشگاههاى معروف آمریکا «برکلی» دکترى خود را در رشتهی الکترونیک و فیزیک پلاسما دریافت نمود و مدتى در یکى از مراکز مهم تحقیقاتى آمریکا مشغول به کار بود.
پس از شکست اعراب در جنگ 1967 م، چمران براى فراگیرى فنون نظامى و جنگهاى چریکى راهى مصر شد و مدتی در مصر ماند. بعد از فوت جمال عبدالناصر به دعوت امام موسى صدر رهبر شیعیان لبنان به آن سرزمین قدم نهاد. در لبنان پایهگذارى سازمان چریکى مسلّحی را برعهده گرفت و همزمان با روشنگرىِ اسلامى و مذهبى و تقویت روحیه و اعتقادات اسلامى و مکتبى، ورزیدهترین، زبدهترین و شجاعترین رزمندگان اسلام را تربیت نمود که فرزندان و شاگردان آنها امروز نیز در لبنان براساس همین اعتقادات و روحیهی شهادتطلبى، حماسهها مىآفرینند.
مصطفی چمران پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران مشتاقانه همراه با گروه ٩٢ نفره نخبگان مذهبى و سیاسى لبنان به ایران آمد و به دیدار امام خمینی (ره) شتافت و بنا به توصیه امام راحل در ایران ماند. سپس برای فرونشاندن توطئههاى جدایى طلبانه در کردستان ـ با آنکه معاون نخستوزیر بود ـ لباس رزم بر تن کرد و سلاح بر دوش گرفت و با سازماندهى و به کارگیرى نیروهاى مسلّح و به خصوص قوای مردمى، به خنثىسازى توطئههاى دشمنان انقلاب اسلامی برآمد و نام خود و پاوه و حوادث حماسهساز آن و فرمان تاریخى امام خمینى (ره) را براى همیشه در تاریخ ثبت نمود.
سپس با آغاز جنگ تحمیلى راهى خوزستان شد و فرماندهى نیروهاى داوطلب مردمى ـ نظامى را تحت عنوان «ستاد جنگهاى نامنظم» برعهده گرفت. او در ماههای آغازین جنگ رشادتهای زیادی از خود نشان داد و سرانجام در سی و یکم خرداد ماه 1360 در مسیر دهلاویه ـ سوسنگرد براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. امام خمینی در پیامی به مناسبت شهادت شهید چمران فرمودند: «او جنگجویی پرهیزگار و معلمی متعهد بود که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت... او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست، و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید...».