نام: ملویل لوئیس دیویی Melvil Louis Dewey
زادروز: دهم دسامبر ۱۸۵۱ میلادی
ملیت: آمریکایی
شهرت: رده بندی دهدهی دیویی
وفات: ۲۶ دسامبر ۱۹۳۱
زندگی نامه
ملویل لوئیس دیویی از پیشگامان کتابداری امریکا و مبتکر نظام ردهبندی دهدهی بود که در دهم دسامبر ۱۸۵۱ در آدامز سِنتر نیویورک متولد شد. پدرش جوئل ، علاوه بر پیشه کفاشی، به کارهای مختلفی اشتغال داشت. دیویی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش به پایان رساند. او که از همان ابتدای زندگیش شوق وافری به مطالعه و یادگیری داشت و برای تعلیم خود و دیگران اهمیت زیادی قائل بود، در هفده سالگی به اخذ گواهینامه معلمی نایل آمد و در مدت کوتاهی به تدریس پرداخت .
در ۱۸۷۰ وارد کالج امهرست شد و در آغاز سال سوم تحصیل خود در کتابخانه کالج به کار پرداخت و پس از فراغت از تحصیل در ۱۸۷۴ نیز کار خود را نخست به عنوان کمک کتابدار و سپس به سمت کتابدار در آنجا ادامه داد. از همان آغاز کارش در کتابخانه، متوجه نیاز به شکل مناسبتری از سازماندهی شد، شکلی که از تغییرات و جابجاییهای دائمی ناشی از روشهای متداول آن زمان، جلوگیری میکرد. دیویی تصمیم به بررسی وضع سازماندهی کتابخانههای موجود در ایالت نیویورک و ناحیه نیوانگلند گرفت. نتایج این بررسیها که بر عدم کارآیی سازماندهی مجموعه این کتابخانهها، اتلاف وقت و پول، و دوباره کاریهای مداوم در آنها دلالت داشت، برایش حیرتآور بود. از اینرو، خود بر آن شد، نظامی را پیافکند که استفاده از آن آسان باشد، مشکل تغییرات مداوم را حل کند، و کاربرد جهانی آن ممکن باشد.
پیش از بیست و دو سالگی، در حالی که هنوز فارغالتحصیل نشده بود، پیشنویس طرح ردهبندی دهدهی را آماده کرد. این طرح ابتدا در کتابخانه کالج امهرست مورد استفاده قرار گرفت و سپس ویرایش اول آن با عنوان « طرح ردهبندی و نمایه موضوعی برای فهرستنویسی و تنظیم کتابها و جزوات در کتابخانه» در ۴۲ صفحه صفحه در ۱۸۷۶ منتشر شد.
دیویی در آوریل ۱۸۷۶ به بستون رفت و در آنجا فعالیتهای گسترده خود را در حرفه کتابداری دنبال کرد. در همان سال، چند بنیاد مهم دیگر کتابداری توسط وی شکل گرفت و او را به چهره برجسته دنیای کتابداری بدل ساخت: او بانی اصلی همایش کتابداران در فیلادلفیا بود که به تأسیس انجمن کتابداران امریکا انجامید. « مجله کتابداری » به سردبیری او ایجاد شد و دفتر امور کتابخانهها به همت او تأسیس گردید. وی در سازماندهی انجمن کتابداران امریکا نقشی اساسی برعهده گرفت، و به کمک «مجله کتابداری» به نوسازی حرفه کتابداری پرداخت. با هدایت و تشویق او، دفتر امور کتابخانهها در جهت استاندارد کردن لوازم و تجهیزات و روشهای کتابخانهای گامهای بلندی برداشت.
وی، در ۲۶ اکتبر ۱۸۷۸، با آنی گادفری ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، تنها فرزندش، گادفری دیویی بود که در ۱۸۸۷ به دنیا آمد. او نیز به دلیل همکاریاش با ردهبندی دهدهی دیویی در حرفه کتابداری مشهور گردید.
در ۱۸۸۳ به عنوان کتابدار کتابخانه کالج کلمبیا برگزیده شد. در آنجا این فرصت را یافت که نظریات کتابداری خود را عملی سازد. در مقام کتابدار، در نخستین سال خدمتش، ده هزار جلد کتاب به مجموعه افزود، ساعات کار کتابخانه را افزایش قابل ملاحظهای داد و در جهت اعتلای کتابخانه و کیفیت خدمات آن گامهای بزرگی برداشت.
یکی از آرزوهای دیرین دیویی تأسیس مدرسه کتابداری بود. وی در کالج کلمبیا به مدد ایمان و شور خود به تأسیس نخستین مدرسه کتابداری دنیای نوین مبادرت کرد. این در حالی بود که کالج کلمبیا در ضرورت تأسیس آن تردید داشت، اما با تلاش سرسختانه او، هیأت امنای کالج، سرانجام در ۱۸۸۴ تأسیس مدرسه کتابداری کالج کلمبیا را به تصویب رساند. این مدرسه، رسماً در ۱۸۸۷ افتتاح شد. دیویی به این ترتیب به آرزوی دیرین خود جامه عمل پوشاند و با اشتیاق تمام به تربیت دانشجویان خود پرداخت. تأسیس این مدرسه، حرفه کتابداری را در امریکا دگرگون کرد و شاید به قولی، حتی موجب پیدایش این حرفه در آنجا شد. روی هم رفته، سالهای خدمت دیویی در کالج کلمبیا، دوره بسیار سازندهای در زندگی او محسوب میشود. با این همه، برخی فعالیتهای او، از جمله گردآوری مجموعههای پراکنده از بخشهای مختلف کالج و تمرکز آنها در کتابخانه مرکزی، به رغم مخالفتهای استادان کالج، وضع مقررات سخت در مورد استفاده از کتابخانه، پذیرش دانشجویان زن در مدرسه کتابداری، به رغم مختلط نبودن کالج و بهطور کلی اکراه او از قبول سنتهای پذیرفته شده کالج کلمبیا منجر به ایجاد مشکلاتی در روابط او و هیأت امنای کالج شد که سرانجام استعفای او را در ۱۸۸۹ به دنبال داشت.
دیویی، در پی استعفایش از کالج کلمبیا، مدرسه خود را به آلبانی نیویورک منتقل کرد، و این مدرسه به نام مدرسه کتابداری ایالت نیویورک مشهور گردید. علاوه بر اداره امور این مدرسه، وی سرپرستی کتابخانه ایالتی را نیز برعهده داشت. این کتابخانه با مدیریت و رهبری دیویی توسعه یافت و به پیشرفتهای چشمگیری نایل آمد، تا آنجا که در ۱۹۰۳ به چهارمین کتابخانه بزرگ ایالات متحده امریکا بدل گردید. از مدرسه کتابداری او نیز کتابدارانی فارغالتحصیل شدند که بر کل حرفه، تأثیر قابل ملاحظهای گذاشتند .
برنامه آموزشی این مدرسه، از آن زمان تاکنون، برنامهای الگو بوده است. تنی چند از شاگردانش به شهرها و ایالات دیگر گسیل شدند و به تأسیس مدارس کتابداری، به ویژه در مؤسسه فنآوری درکسل واقع در فیلادلفیا، در مؤسسه پرَت در بروکلین، و در مؤسسه آرمور در شیکاگو پرداختند.
دیویی در ۱۸۹۰ و برای بار دوم در ۱۸۹۲ به ریاست انجمن کتابداران امریکا انتخاب شد، در تمشیت امور آن لیاقت و کفایت بسیار نشان داد و در واقع رهبری حرفه کتابداری را در امریکا بهدست گرفت. خدمات دیویی در آلبانی نیویورک تا ۱۹۰۵ ادامه داشت. از آن پس به ناحیه لیک پلاسید نقل مکان کرد و فعالیتهای فرهنگی خود را در باشگاه آنجا که قبلاً آن را به منظور پیشرفت تعلیم و تربیت تأسیس کرده بود متمرکز ساخت. این باشگاه تعاونی به سرعت توسعه یافت. دیویی، خود، آن را "دانشگاهی در دل طبیعت" توصیف کرده است. وی تمام همّ خود را متوجه توسعه و گسترش این باشگاه کرد و بقیه عمرش را در آنجا گذراند. در همانجا بود که در ۲۶ دسامبر ۱۹۳۱، بر اثر عارضه خونریزی مغزی درگذشت. جسدش سوزانده شد و خاکسترش به آرامگاه ابدی او واقع در کلیسای لیک پلاسید انتقال یافت.
خدمات جهانی
دیویی، در زمان حیاتش، دوازده ویرایش از ردهبندی خود را منتشر کرد، و در واپسین روزهای عمرش نیز در تدارک ویرایش سیزدهم بود. ویرایش بیستم آن در ۱۹۸۹ منتشر شد که اکنون متداولترین نظام ردهبندی کتابخانهای در جهان است. در بیش از ۱۳۵ کشور به کار میرود و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. در ایالات متحده امریکا، ۹۵ درصد کتابخانههای عمومی و آموزشگاهی، ۲۵ درصد کتابخانههای دانشگاهی و دانشکدهای، و ۲۰ درصد کتابخانههای تخصصی آن را بهکار میبرند. همچنین تنظیم کتابشناسیهای ملی بریتانیا، استرالیا، کانادا، هند، ایتالیا، اندونزی، اردن، کنیا، پاکستان، زیمبابوه، ایران، و چندین کشور دیگر براساس این ردهبندی صورت گرفته است.
علاوه بر انتشار ویرایشهای مختلف ردهبندیاش و نگارش مقالات متعدد، بهویژه در «مجله کتابداری»، دو اثر مهم دیگر نیز بر جای گذاشت که عبارتند از :«قواعد فهرستهای ردهای و مؤلف مورد استفاده در کتابخانه کالج کلمبیا» در ۱۸۸۸ و «قواعد فهرستبرگهای مدرسه کتابداری»در ۱۸۸۹٫
دیویی، بیتردید، مشهورترین نام در کتابداری امریکاست. شاید دلیل اصلی شهرت وی، کاربرد جهانی نظام ردهبندیای باشد که او مبتکرش بود، اما آنچه وی را تبدیل به کتابداری بزرگ کرد صرفاً اختراع یک طرح ردهبندی نبود، بلکه او به کل حرفه کتابداری تعلق داشت. وی با حرفه کتابداری در کانون واقعی آن، و در پرشورترین، جدیترین، خوشبینانهترین، و پویاترین دوره آن، روبهرو شد و آن را دگرگون ساخت.
فرمونت رایدر، سرگذشتنگار دیویی، او را نابغهای سرشار از نیرو، اندیشمندی کوشا و خستگیناپذیر توصیف میکند. وی خاطر نشان میسازد که دستاورد اساسی مبارزات شصت ساله دیویی این بود که کتابداری را نه تنها به منزله یک حرفه، بلکه به منزله یک علم نیز ترویج کرد.
هنری اولین بلیس، کتابدار امریکایی درباره وی میگوید: "ذهنی سرشار از اندیشههای رؤیایی داشت، رؤیاهایی که به اندیشه، و اندیشههایی که به واقعیت تبدیل شد". به گفته متکاف، کتابدار دیگر امریکایی، حرفه کتابداری به حق، مدیون دیویی است. وی میافزاید: "مادام که انجمنهای کتابداری، مدارس کتابداری، مجلات تخصصی، و نظامهای ردهبندی داریم، در حقیقت شالوده آنها دستاوردهای ملویل دیویی بوده است". دیویی، در دوران اشتغالش به فعالیتهای کتابداری، فرضیه رشد طبقه حرفهای جدیدی را در آستانه قرن بیستم به اثبات رساند. وی معتقد بود که "کتابداری یک پیشه نیست، امانتی مقدس و فرصتی مناسب برای خدمتگزاری است. دیویی پرداختن به حرفه کتابداری را جهاد تلقی میکرد و آن را حرفهای پویا، مثبت، نیرومند، و جدی میدانست."
ردهبندی دهدهی دیویی
این ردهبندی پراستفادهترین نظام ردهبندی کتابخانهای جهان به زبان انگلیسی، تألیف ملویل لوئیس دیویی، کتابدار نامی آمریکایی است که نخستین بار در سال ۱۸۷۶ منتشر شد.
تاریخچه
در میان نظامهای نوین ردهبندی کتابشناختی و کتابخانهای، طرح ردهبندی دهدهی دیویی مشهورترین و متداولترین آنها بهشمار میرود. ملویل دیویی، مبتکر این طرح، هنگام تحصیل در کالج امهرست (1870-1874)، در کتابخانه آنجا به کار پرداخت. وی از همان آغاز، به مشکلات و نارساییهای ردهبندیهای موجود پیبرد. پس از بررسی وضعیت سازماندهی کتابخانههای مختلف که بر پایه نظامهای ردهبندی آن زمان صورت پذیرفته بود، نسبت به عدم کارآیی آنها اطمینان یافت. سپس درصدد برآمد که نظامی را پی افکند که استفاده از آن آسان باشد، مشکل تغییرات مداوم را که ناشی از روشهای متداول بود حل کند، و کاربرد جهانی آن ممکن باشد. با این هدف، شالوده طرح ردهبندی دهدهی وی ریخته شد. پس از آنکه پیشنویس طرح آماده گردید، ابتدا در سال ۱۸۷۳ در کتابخانه کالج امهرست مورد استفاده قرار گرفت و سپس ویرایش اول آن با عنوان «طرح ردهبندی و نمایه موضوعی برای فهرستنویسی و تنظیم کتابها و جزوات یک کتابخانه» بدون ذکر نام مؤلف، شامل دوازده صفحه فرانما، که در آن ده رده اصلی با استفاده از نشانه عددی بهصورت دهدهی تقسیم شده و در ۱۰۰۰ مقوله (از ۰۰۰ تا ۹۹۹) جای گرفته بود، همراه با هجده صفحه نمایه موضوعی، جمعاً در چهل و چهار صفحه، مشتمل بر دیباچهای کوتاه حاوی اصول ردهبندی دیویی در ۱۸۷۶ منتشر شد.
ساختار ساده تقسیمات موضوعی و نشانه عددی این ردهبندی از موفقیت آن بشارت میداد و در مدت کوتاهی با اقبال کتابخانهها روبهرو شد. استقبال اولیه از آن تا حدّ زیادی ناشی از پاسخگویی آن به نیازهای عملی کتابداران بود. این طرح، در مقایسه با شیوههای ردهبندی متداول آن زمان، پیشرفت عمدهای در زمینه ردهبندی محسوب میشد. هنگامی این طرح ارائه گردید که بسیاری از کتابخانهها کتابهای خود را فقط بر اساس قطع یا مشخصه ساختگی دیگری ردهبندی میکردند.
ویرایش دوم این طرح با تحولات مهمی در ۱۸۸۵ منتشر شد. والتر استانلی بیسکو، دستیار دیویی، در تدوین این ویرایش سهم بزرگی داشت. این ویرایش، در مقایسه با ویرایش اول، از تفصیل قابل ملاحظهای برخوردار بود، زیرا بخش مقدماتی آن به ۶۶ صفحه، فرانما به ۱۸۰ صفحه و نمایه به ۶۰ صفحه افزایش یافته بود. در ویرایش دوم، در ردههای ۵۰۰ (علوم)، ۸۰۰ (ادبیات)، و ۹۰۰ (تاریخ) گسترشهای مفصلی پدید آمد؛ تقسیمات فرعی استاندارد در آن ظاهر شد؛ دستورالعملهای شمارهسازی با وضوح بیشتری ارائه گردید؛ امکان ترکیب شمارهها ـ که در دیباچه ویرایش نخست به آن اشاره شده بود ـ از طریق ارائه دستورالعملهای تقسیمبندی برخی شمارهها شبیه تقسیمات شمارههای دیگر تحقق یافت؛ پس از رقم سوم علامت ممیّز بهکار رفت؛ و نمایه موضوعی الفبایی آن به نمایه موضوعی نسبی تغییر نام داد. در این ویرایش، جابهجاییهایی نیز در انتقال موضوعها از شمارهای به شمارههای دیگر صورت پذیرفت، و در واقع طرح شمارهسازی ویرایشهای آتی ریخته شد. تأکید دیویی بر "تمامیّت شمارهها" ـ یعنی ثابت ماندن نسبی شمارهها در ویرایشهای بعدی ـ نیز در این ویرایش مطرح گردید. دیویی خود به این نکته واقف بود که تغییرات طرح در ویرایشهای مختلف مطلوب کتابداران نخواهد بود. از این رو، در مقدمه ویرایش دوم، شمارهها را تثبیتشده اعلام کرد و خاطر نشان ساخت که از آن پس فقط در موارد ضروری گسترشهای لازم بهعمل خواهد آمد، اما به هر حال، جابهجایی محدود خواهد بود. خط مشی "تمامیّت شماره" یا "ثبات شمارهها" بهعنوان عاملی مؤثر، تغییرات و جابهجاییها را در ویرایشهای آتی به حداقل رساند. با این همه، بهمنظور پاسخگویی به پیشرفتهای نوین دانش، برخی تغییرات اجتنابناپذیر مینمود. در واقع بسیاری از تدابیر ساختاری که بهصورت ویژگیهای دائمی نظام ردهبندی دهدهی دیویی درآمدهاند، در ویرایش دوم شکل گرفتند، و بهجرأت میتوان گفت که ردهبندی نوین با همین ویرایش آغاز میشود.
چاپهای بعدی ردهبندی، عمدتاً، بر اساس چارچوب اصول ویرایش دوم گسترش یافت و در هر چاپ جدید در زمینه تقسیمات فرعی هر رده سعی شده است که به سودمندی عملی در برابر نظریه و دقت فلسفی اولویت داده شود. دیویی خود نظارت بر تجدید نظر در طرح ردهبندیاش را تا ویرایش سیزدهم، یعنی تا زمان مرگش در ۱۹۳۱، برعهده داشت. از ویرایش دوازدهم به بعد مسئولیت انتشار آن برعهده مؤسسه فارست پرس وابسته به باشگاه لیک پلاسید، که دیویی پیشتر آن را بهمنظور پیشرفت تعلیم و تربیت تأسیس کرده بود، واگذار گردید. استقرار بخش ردهبندی دهدهی در کتابخانه کنگره در دهه ۱۹۳۰، بهمنظور حصول اطمینان از کاربرد هماهنگ این ردهبندی، در تمرکز امور فهرستنویسی و ردهبندی نقش بارزی ایفا کرد. برخورداری از امکانات این کتابخانه از جنبههای گوناگون در ارتقا و ترویج این ردهبندی مؤثر بوده است. در واقع، از سال ۱۹۳۰ شمارههای دیویی بر بسیاری از برگههای چاپی کتابخانه کنگره ظاهر شده است.
ویرایش چهاردهم نیز همان خطمشی ویرایش چاپهای پیشین را دنبال کرد. گسترشهای لازم در آن ادامه یافت، ولی ساختار اساسی ردهبندی بهجز تغییراتی اندک، دست نخورده باقی ماند. این ویرایش که در ۱۹۴۲ انتشار یافته بود، بهسبب مشکلات فراوان ویرایش پانزدهم که در۱۹۵۱ منتشر شد، مدت چندین سال بهعنوان ویرایشی استاندارد باقی ماند. ویرایش پانزدهم بهسبب نارساییهای متعدد، همگام نبودنش با پیشرفتهای نوین دانش، و نیز نمایه ابتکاری ناموفق آن مورد انتقاد شدید قرار گرفت. ویرایش شانزدهم با تفصیل بیشتر، و با تأکید بر نظم دقیق سلسله مراتبی و استفاده بیشتر از تمهیدات شمارهسازی، برای نخستین بار در دو جلد (فرانما و نمایه) در ۱۹۵۸ به طبع رسید. ویراستاری این چاپ تا چاپ نوزدهم را بنجامین کاستر برعهده داشته است. ویرایش هفدهم که مهمترین ویژگیاش تأکید بر هماهنگی، پیشبینی پذیری، و اصل سلسله مراتب بود، با تکیه بر تداوم ویژگیهای مثبت ویرایش شانزدهم و نیز افزایش امکانات گسترش نشانهها از طریق تمهیدات شمارهسازی، در ۱۹۶۵ منتشر شد. در این ویرایش جدول تقسیمات جغرافیایی ظاهر گردید. از آن پس ویرایشهای هجدهم تا بیست ویکم جملگی با تأکید بر برآوردن نیازهای جامعه بینالمللی استفادهکنندگان یکی پس از دیگری عرضه گردید.
بنیادها
از نظر دیویی، دانش به عنوان واحدی کلی تلقی میشود و به نُه رده اصلی تقسیم میگردد. طرح ردهبندی وی نیز به استثنای رده آثار کلّی که با سه صفر (۰۰۰) مشخص میشود، فقط نُه رده اصلی دارد: فلسفه (۱۰۰)، دین (۲۰۰)، علوم اجتماعی (۳۰۰)، زبان (۴۰۰)، علوم (۵۰۰)، فنون (۶۰۰)، هنرها (۷۰۰)، ادبیات (۸۰۰)، و تاریخ و جغرافیا (۹۰۰). هر رده به ده رده فرعی، و باز مجدداً به ده رده فرعیتر، و سپس بهصورت اعشاری به ده رده فرعیتر دیگر و الی آخر تقسیم میشود. این تقسیمات تا آنجا ادامه مییابد که گسترش دانش بشری در هر زمینه ایجاب کند. مثلاً رده ۵۰۰ (علوم) به رده فرعی ۵۸۰ (علوم گیاهی)، و مجدداً به رده فرعیتر ۵۸۱ (گیاهشناسی)، و باز به رده فرعیتر از ۵۸۱ (فیزیولوژی گیاهی) تقسیم میشود. البته در تاریخچه ردهبندیهای کتابخانهای نظم دهدهی با ردهبندی ملویل دیویی آغاز نمیشود و او خود نیز هرگز چنین ادعایی نداشته است. در ۱۵۸۳ نیز نوعی نظام عددی دهدهی توسط دانشمندی به نام لاکروا دو من برای سازماندهی مجموعه کتابخانه هانری سوم، پادشاه فرانسه، ابداع شد. طرح ناتانیل شورتلف نیز که در ۱۵۸۶ با عنوان « نظام دهدهی برای تنظیم و اداره کتابخانهها» منتشر شد، نظمی مشابه نظم طرح دومن داشت.
دیویی به این واقعیت پیبرده بود که وقتی ارقام عربی بهصورت تقسیمات دهدهی برای شناسایی محتوا و شکل اثر بهکار رود، گسترش نامحدود یک رده و نمایش سلسله مراتب موضوعات وابسته امکانپذیر خواهد بود. مأخذ طرح نشانهگذاری او کاملاً شناخته نیست، اما این احتمال وجود دارد که وی از ویلیام توری هریس، فیلسوف و مربی امریکایی، که از ارقام عربی برای نشان دادن ردههای فهرست کتابخانه مدرسه دولتی سن لوئیز استفاده کرده بود، متأثر شده باشد. بهعلاوه، یاکوب شوارتز، کتابدار کتابخانه کارآموزان نیویورک، نیز از ارقام اعشاری برای نشان دادن تقسیمات فرعی درون یک رده استفاده کرده بود. این تمهیدات دوگانه، یعنی ارقام عربی هریس از یک سو و تقسیمات فرعی اعشاری شوارتز از سوی دیگر، ممکن است بر طرح دیویی تأثیر گذاشته باشد. این احتمال نیز وجود دارد که دیویی خود مبتکر طرح نشانهگذاری خویش باشد.
کاربرد رشتههای دانش ـ ادبیات، تاریخ، فیزیک، جامعهشناسی، و جز آن ـ در ردهبندیهای متداول، بهمنظور تعیین ردههای اصلی، در قرن نوزدهم بسیار متداول بوده است. این رشتهها بهطور سنتی ردههای اصلی هر نظام ردهبندی را تشکیل میدادند، لذا تنظیم طرح دیویی بر مبنای رشتههای مرسوم، امری غیرعادی تلقی نمیشود. تقسیمات ردههای اصلی و فرعی در واقع بیشتر برمبنای رشتههای دانش، و نه موضوع، صورت گرفته است. از این رو، موضوعی واحد در این طرح ممکن است در بیش از یک محل ردهبندی شده باشد.
دیویی در واقع نُه رده اصلی ردهبندی خود را بهعنوان طرحی برای تنظیم مجموعه نُه کتابخانه تخصصی تلقی میکرد. در نتیجه، کل طرح وی را میتوان حاصل پیوند نُه ردهبندی تخصصی دانست. در ترتیب ردههای این طرح، دیویی اذعان میداشت که از طرحهای ناتاله باتتساتی « نظام جدیدی برای فهرستنویسی… »، یا کوب شوارتز، و ویلیام توری هریس الهام گرفته است. البته میزان تأثیر باتتساتی و شوارتز روشن نیست، اما شباهت طرح دیویی با طرح هریس آشکار است. هریس طرح خود را که در واقع معکوسشده و گسترشیافته طرح ردهبندی فرانسیس بیکن (1605 م.) بود، بهمنظور تنظیم فهرست کتابخانه مدرسه دولتی سن لویی در ۱۸۷۰ ابداع کرد. در ردهبندی بیکن، دانش به سه مقوله اساسی (تاریخ، شعر، و فلسفه) که به سه نیروی ذهنی انسان مربوط میشوند، تقسیم میگردد. در واقع، نظم ردههای دیویی در سطح کلی مبتنی بر عکس مقولات بیکن، و در سطح متوسط بر اساس مفاهیم قرن نوزدهم است. اما در سطوح خاص، بهعلت رشد پیوسته آن بر اساس انتشارات جاری، معمولاً از نظریههای علمی و آموزشی معاصر پیروی میکند.
ویژگیها
مشخصههای ردهبندی دیویی را میتوان در شش مقوله زیر بررسی کرد :
نشانه: در طرح دیویی، سادهترین نماد ممکن، یعنی ارقام عربی، برای نشانه بهکار رفته که قابل فهمترین روش بیان نظم است. این نشانه میتواند تا بینهایت گسترش یابد، بدون آنکه وضع موضوعاتی را که قبلاً ردهبندی شدهاند مختل سازد. بهعلاوه، ارقام عربی فراسوی موانع زبانی هستند، و توالی عددی واضح آنها موجب تسهیل نظم در قفسهها یا سیاهههای چاپی یا الکترونیکی میگردد. به عبارت دیگر نشانه ساده دهدهی، خود علتی بارز برای اقبال به این ردهبندی بوده است، چون در حکم زبانی بینالمللی و قابل درک توسط همه ملتهاست.
مبنای ده، که ویژگی نخست نظام ارقام عربی محسوب میشود، ویژگی عمده ردهبندی دهدهی دیویی نیز محسوب میگردد. جایگاه دوم در نشانه، مبیّن مفهوم بخش است. در این جایگاه، رقم صفر (۰) برای آثار کلی هر رده اصلی و ارقام ۱ تا ۹ برای ردههای فرعی بهکار میرود. بهطور مثال، شماره ۵۰۰ برای آثار کلی در زمینه علوم محض و شمارههای ۵۱۰ تا ۵۹۰ برای بخشهای علوم بهکار رفته است. هر بخش، به نوبه خود، به ده قسمت تقسیم میگردد که با رقم سوم نشانه بیان میشود. نشانه ممیّز همواره پس از رقم سوم ظاهر میگردد و بهدنبال آن تقسیمات دهدهی تا آنجا ادامه مییابد که تقسیمات علم مربوط ایجاب میکند. علامت ممیّز بهعنوان تنها علامت نشانهگذاری، ضمن حفظ سادگی نشانه، چگونگی نظم ردهها را آشکار میسازد. نشانه دهدهی بدون اندیشه و تأمل لازم درباره مزایا و معایب آن، در مقایسه با نشانههای حرفی یا نشانههای مرکّب از حرف و عدد، اختیار نشده است. این نشانه به سه علت مرجّح شمرده شده است: الف) با سرعت بیشتری میتوان آن را یادداشت کرد؛ ب) در نوشتن آن احتمال اشتباه کمتر است؛ و ج) آن را آسانتر از ترکیبات حرفی میتوان به خاطر سپرد.
هدف دیویی از کاربرد نشانه دهدهی این بود که همپایگی و وابستگی موضوعهای را آشکار کند. گرچه نشانه نمیتواند اهمیت و ارزش موضوعی را نشان دهد، قادر است پایگاه و موقعیت نسبی هر موضوع را در میان سایر موضوعهای در جهان دانش به نمایش بگذارد. نشانه میتواند گستره و ژرفای هر موضوع و رابطه آن را با موضوعهای سمت چپ و سمت راستش در قفسه نیز نشان دهد. بهعلاوه، نشانه سلسله مراتبی میتواند طرح دیویی را برای عملیات ماشینی بسیار سازگار کند. این خصوصیات، بهویژه، کاوش پیوسته رایانهای را آسان میسازد. کاوشگر با کم یا زیاد کردن یک رقم به شماره ردهبندی، میتواند دامنه جستوجو را محدود کند یا گسترش دهد. این نشانه بهرغم برخی محدودیتهای مبنای دهدهیاش، تاکنون بسیار کارآمد بوده است.
ساختار سلسله مراتبی: در این ردهبندی، هم موضوع و هم نشانه، ساختاری سلسله مراتبی دارند، بهطوریکه آنچه در مورد موضوعی معیّن صادق باشد، بر اجزای آن نیز صدق میکند. در واقع، با تقسیم ردههای اصلی به ردههای فرعی و فرعیتر و ایجاد سطوح مختلف تقسیم، هر سطح تقسیم که به تبع از نظام نشانهای بهصورت دهدهی تقسیمبندی میشود، تابع سطح مافوق خود محسوب میگردد. به این ترتیب، ساختار سلسله مراتبی منطقی و سادهای شکل میگیرد که از کل به جزء ادامه مییابد. به عبارت دیگر، طرح دیویی نمودار جهان دانش را در نظامی سلسله مراتبی، از کلیترین موضوعهای تا جزئیترین آنها، ترسیم میکند.
بهطور کلی، نظم در ردهبندی دیویی نخست برحسب رشته، سپس بر اساس موضوع همراه با سطوح مختلف تقسیمات فرعی موضوعی، پس از آن بر حسب ویژگیهای جغرافیایی و زمانی، و نهایتاً برحسب شکل ارائه موضوع است. در این ترتیب، استثناهایی در ردههای ادبیات (۸۰۰) و کلیات (۰۰۰) وجود دارد. در رده ادبیات، ترتیب آثار ادبی نخست برحسب رشته (ادبیات)، سپس برحسب زبان اصلی، آنگاه برحسب شکل ادبی، و سرانجام، برحسب زمان نگارش است. در رده کلیات، برخی مقولهها از جمله دایرهالمعارفهای عمومی (۰۳۰)، پیایندها (۰۵۰)، روزنامهها (۰۷۱-۰۷۹)، مجموعهها، و نشریات عمومی سازمانهای عمومی (۰۶۱-۰۶۸) نخست برحسب شکل، سپس برحسب زبان یا مکان، طبق آنچه در فرانما معیّن شده است، مرتب میشوند. از آنجا که این موارد کلی درباب موضوعی خاص بحث نمیکنند، در نظم آنها هیچ ملاک موضوعی منظور نشده است. رده ۸۰۰ و بخشهای فوق از رده (۰۰۰) گاه ردههای شکلی نیز نامیده میشوند.
ساختار سلسله مراتبی در نشانه ردهبندی نیز متبلور است. نشانه با بیان وابستگی میان هر واحد دانش و عناصر تابعهاش، نظم سلسله مراتبی ردهبندی را نشان میدهد. در واقع، طول شمارهها، سلسله مراتب نشانهها را بیان میکند.
خاصیت سلسله مراتبی نشانه، این امکان را برای این نظام فراهم میسازد که هم در ردهبندی تفصیلی و هم در ردهبندی کلی به آسانی بهکار رود و سازماندهی مجموعهها را در کتابخانههای بزرگ و کوچک، تخصصی و عمومی، و با قفسههای باز و بسته امکانپذیر سازد.
تمهیدات یادسپاری: یکی از ویژگیهای بارز نشانه ردهبندی دیویی خصوصیت یادسپاری آن است. در واقع، کاربرد یادیارهای متعدد در تقسیمات فرعی گوناگون در سراسر طرح ردهبندی دیویی از ویژگیهای این طرح محسوب میشود. به عبارت دیگر، در این ردهبندی مفاهیم یکسان در ردههای مختلف با شمارههای یکسان نشان داده میشود. برای نمونه، هرجا که تقسیمات جغرافیایی بهکار میرود انگاره منظم و آشنای ارقام مشاهده میگردد. بهطور مثال، فرانسه با نشانه ۴ مشخص شده است. این رقم در شمارههای مربوط به این کشور پیوسته تکرار میشود؛ مانند ۹۴۴ تاریخ فرانسه؛ ۴/۹۱۴ جغرافیای فرانسه؛ ۴۴۰ زبان فرانسوی؛ ۴/۵۵۴ زمینشناسی فرانسه؛ ۱۹۴ فلسفه فرانسوی؛ و ۰۷۴ روزنامههای فرانسه. همچنین در رده ادبیات، رقم ۱ مبیّن شکل ادبی شعر است، از این رو، ۸۱۱ به شعر امریکایی، ۸۲۱ به شعر انگلیسی، ۸۳۱ به شعر آلمانی، و ۸۴۱ به شعر فرانسوی اختصاص یافته است. این ویژگی به خواننده کمک میکند تا شمارههای ردهبندی را تشخیص دهد و آنها را بهآسانی به خاطر سپارد.
نشانههای این ردهبندی از طریق تشابه ارقام در برخی ردههای همخانواده نیز دارای خاصیت یادسپاری است. بهطور مثال، شمارههای ۹۱۳-۹۱۴ برای جغرافیای کشورهای مختلف بهکار میرود. تقسیمات این مجموعه از شمارهها بر مبنای تقسیمات شمارههای ۹۴۰-۹۹۹ که برای تاریخ همان کشورها منظور شده است، شکل میگیرد. با اندکی دقت در شمارههایی چون ۹۵۵ تاریخ ایران و ۵/۹۱۵ جغرافیای ایران این نتیجه حاصل میگردد که شماره پایه برای تاریخ کشورهای مختلف رقم ۹، و شماره پایه برای جغرافیای آنها را دو رقم ۹۱ تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، برای تعیین شمارههای تاریخ و جغرافیای کشورهای مختلف کافیاست که به این ارقام شمارههای نواحی جغرافیایی آن کشورها افزوده شود.
در ویرایشهای پیشین، تمهیدات یادسپاری بیشتر در تقسیمات شکلی، جغرافیایی، زبانها، و ادبیات کاربرد داشت، اما با افزایش طبیعت تحلیلی ـ ترکیبی نظام ردهبندی، یادیارها نیز کاربرد گستردهتری یافت و برای سایر جنبههای نظام ردهبندی نیز بهکار رفت. شمارهگذاری یکسان برای مفاهیم یکسان، هم برای ردهبند و هم برای جوینده کمک سودمندی محسوب میشود. بهعلاوه، این شیوه در تبدیل طرح از نظامی شمارشی به نظامی تحلیلی ـ ترکیبی بسیار مؤثر بوده است، زیرا در هر شماره عناصر متعددی را میتوان فوراً جدا کرد و مورد شناسایی قرار داد.
ویژگی چهریزهای و ترکیبی: این ردهبندی در ابتدا نظامی شمارشی محسوب میشد و در آن، همه موضوعهای در فرانما ذکر میگردید. با ارائه جدول تقسیمات فرعی در ویرایش دوم و نیز امکان تقسیمبندی برخی شمارهها مانند تقسیمات برخی دیگر در همین ویرایش، در واقع ترکیب شمارهها، یا به عبارت دیگر شمارهسازی، از ویرایشهای نخست آن بهصورت محدودی معمول شده بود. بر اساس اصل شمارهسازی در ردهبندی دیویی، تقسیمبندی یک شماره اصلی بر اساس تقسیمات شمارههای دیگر امکانپذیر میگردد. بدین ترتیب، ضمن اجتناب از حجیمتر شدن فرانما، برخی جنبههای خاص مشترک میان موضوعها یا وابستگیهای میان آنها نشان داده میشود. این خصوصیت مهم ردهبندی دیویی بعدها هسته اصلی توسعه ردهبندیهای چهریزهای را تشکیل داد. در سالهای اخیر، بهویژه تلاشهای مجدّانهای بهعمل آمده است تا این ردهبندی از نظامی شمارشی به نظامی تحلیلی ـ ترکیبی بدل شود. استفاده بیشتر از چهریزهنماها و ترکیبات نشانهای کاربرد این ردهبندی را آسان میسازد و امکانات بیشتری را برای بازیابی ماشینی اطلاعات فراهم میکند. بهمنظور پاسخگویی به نیازهای ردهبندی موضوعات پیچیده روزافزون، ویراستاران ویرایشهای اخیر بیش از پیش به قابلیتهای ردهبندی چهریزهای پی بردهاند.
بهدنبال جدول تقسیمات فرعی استاندارد (جدول ۱)، که از ویرایش دوم کاربرد پیدا کرده بود، در ویرایش هفدهم جدول تقسیمات جغرافیایی (جدول ۲) ظاهر شد، و سپس در ویرایش هجدهم پنج جدول کمکی دیگر به آن افزوده شد. این جدولها عبارت بود از جدول تقسیمات فرعی ادبیات (جدول ۳)، که ترکیبات لازم را برای ادبیات زبانهای مختلف امکانپذیر میکرد، جدول تقسیمات فرعی زبانها (جدول ۴)، که ترکیبات لازم را برای زبانهای مختلف ممکن میساخت، جدول گروههای نژادی، قومی، و ملی (جدول ۵)، که برای نشان دادن ارتباط موضوع با این گروهها منظور شده بود، جدول زبانها (جدول ۶)، که برای نشاندادن زبان ارائه یک اثر تدوین گردیده بود و جدول اشخاص (جدول ۷)، که برای بیان خصوصیات گوناگون گروههای اشخاص در نظر گرفته شده بود. افزایش این جدولها همراه با ارائه دستورالعملهای شمارهسازی بیشتر، راه را برای تبدیل این ردهبندی به نظامی چهریزهایتر هموار کرد و این گامی بزرگ بهمنظور تقویت طبیعت تحلیلی ـ ترکیبی و توان ردهبندی دیویی برای ردهبندی موضوعات چندجنبهای محسوب میشد. این خطمشی در ویرایشهای بعدی نیز دنبال گردید، و آنها با برخوردار شدن مقولههای بیشتری از نشانههای چهریزهای، بیش از پیش به نظامی چهریزهای بدل شدهاند. ردهبندی دیویی در شکل کنونی، بهویژه پس از انتشار ویرایش بیستویکم، در حد فاصل میان نظامهای ردهبندی شمارشی و تحلیلی ـ ترکیبی قرار میگیرد. به عبارت دیگر، نظامی نیمه تحلیلی ـ ترکیبی بهشمار میرود.
واقعیت این است که چهریزهایتر شدن ردهبندی و کاربرد چهریزهنماها و ترکیبات نشانهای امکانات بیشتری را برای بازیابی ایجاد میکند. به عبارت دیگر، با در دسترس بودن عناصر معنیدار و با تأمین امکان دستیابی به جنبههای مختلف ارائهشده در شمارههای کامل و امکان ترکیب قسمتهای مختلف شماره از هر کجای ردهبندی، کارآیی بازیابی موضوعی را میتوان افزایش داد.
انعطافپذیری: ساختار ردهبندی دیویی چنان است که بهآسانی میتوان در آن به گسترش موضوعهای قدیمی و جایابی برای موارد جدید پرداخت. این ردهبندی، با تعدیل عمق سلسله مراتب، نیز میتواند از عهده سازماندهی واحدهای اطلاعاتی خُرد و کلان برآید. بهوسیله نشانه دهدهی و با رعایت سطوح مختلف تفصیل با توجه به نیازهای موجود، میتوان ردهبندی را گسترش داد یا آن را خلاصه کرد. این میزان از انعطافپذیری، آن را برای سازماندهی مجموعه انواع کتابخانهها، از کتابخانههای ملی بزرگ گرفته تا کتابخانههای کوچک روستایی و آموزشگاهی، مناسب میسازد. به بیانی دیگر، این ردهبندی بهسبب برخورداری از راهکارهای گوناگون و گسترشهای تقریباً نامحدود در شمارهسازی، میتواند از عهده سازماندهی همه عناوینی که ممکن است درباره موضوعی معیّن توسط کتابخانه بزرگی دریافت شود برآید.
هرچند ردهبندی دیویی در ابتدا بهعنوان نظامی برای ردهبندی مجموعه کتابهای یک کتابخانه تدوین شده بود، اکنون بهصورتی تحول یافته که قادر است از عهده سازماندهی بسیاری از انواع گوناگون مواد کتابخانهای از قبیل کتاب، پیایند، مواد غیرچاپی، کتابشناسیهای ملی در شکلهای مختلف، و اطلاعات الکترونیکی نیز برآید.
سازگاری با هرگونه جرح و تعدیل و انطباق، از ویژگیهای بارز این نظام است. در واقع، ویژگیهای ساختاری، نشانهها، و انعطافپذیری این ردهبندی موجب سازگاری آن در ابعاد مکانی، زمانی، و فرهنگی شده است. از لحاظ مکانی، در بسیاری از کشورها بهمنظور برآوردن نیازهای ملی، جرح و تعدیلهایی در آن صورت گرفته و گسترشهای لازم بهعمل آمده است. از لحاظ زمانی نیز این ردهبندی از اواخر قرن نوزدهم تا پایان قرن بیستم و عصر الکترونیک توان و پویایی خود را حفظ کرده است. از لحاظ فرهنگی نیز این ردهبندی با بسترهای فلسفی و زبانیِ کاملاً متفاوت سازگاری نشان داده است.
نمایه نسبی: نمایه نسبی بهصورت مفصّل و مشروح تدوین شده و تنظیم آن الفبایی کلمه به کلمه است. دلیل این نامگذاری نقش نمایه در نسبت دادن موضوعها به رشتههاست. به گفته سه یرز "نسبی صرفاً به این معناست که ارتباط و نسبت هر موضوع در نمایه با موضوع (یا رده یا بخش) کلیتر نشان داده میشود یا بعد از هر واژه شناسه جنبهها و ابعاد یک موضوع مشخص میگردد".
نمایه نسبی این ردهبندی که در ویرایش اول فقط دارای ۱۸ صفحه بود، در ویرایش بیستویکم به ۸۹۹ صفحه افزایش یافته است. موضوعها که در فرانما در میان رشتهها پراکندهاند، در نمایه نسبی به ترتیب الفبایی تنظیم شده و در ذیل هریک، اصطلاحاتی که آن موضوع را به رشتههای مربوط نسبت میدهد قرار گرفتهاند. این نمایه از ویژگیهای بارز ردهبندی دیویی محسوب میشود که برای سهولت استفاده از فرانما تدوین شده، و به قولی از بدو انتشار طرح دیویی، قلب آن بهشمار میرفته است. نمایه نسبی نخستین نمونه از این نوع محسوب میشود که برای یک طرح ردهبندی کتابخانهای بهکار میرود. دیویی خود این نمایه را برجستهترین ویژگی ردهبندی دهدهی میدانست و از آن بهعنوان "بزرگترین خدمت خود در زمینه ردهبندی مجموعه کتابخانهها" یاد میکرد.
از نمایه نسبی فقط بهعنوان ابزار راهنما و وسیله بازیابی استفاده میشود. بهسبب محدودیتهایی که این نمایه دارد، امکان ارائه توالی سلسله مراتبی موضوعات در آن نیست. بهعلاوه، ممکن است همه جنبههای یک موضوع را لزوماً نشان ندهد، از این رو، هرگز نمیتواند جایگزین فرانما شود. به همین سبب، شماره بازیابیشده در نمایه را ـ بهمنظور حصول اطمینان از صحت آن، آگاهی از موقعیت آن در سلسله مراتب، و دسترسی به دستورالعملهای احتمالی ـ حتماً باید در فرانما جستوجو کرد. اینکه نمایه سایر طرحهای ردهبندی کلی، کم وبیش از این نمایه تأثیر پذیرفتهاند بر اعتبار آن میافزاید.
روزآمدسازی
بقای هر نظام ردهبندی در وهله اول در گرو همگامی کامل آن با پیشرفتهای علمی و هماهنگی آن با نیازهای استفادهکنندگان آن است. همین اصل، تجدید نظرهای لازم را در هر نظام ردهبندی اجتنابناپذیر میسازد. در هر ویرایش، همه قسمتهای فرانما و کلیه جدولها مورد بررسی مجدد قرار میگیرد و برحسب نیاز تجدید نظرهای لازم در سراسر طرح بهعمل میآید. در تدوین ویرایشهای جدید، ضمن روزآمدسازی ردهبندی به موازات پیشرفت دانش، سعی میشود سیاست "تمامیّت شمارهها" در حد منطقی رعایت گردد. بهعلاوه، منابع و نیروهای بسیاری بهمنظور رشد مداوم آن به عنوان ابزاری جهانی صرف میشود، و برای رفع گرایش امریکایی آن، از لحاظ ساختار و واژگان، اهتمام جدی بهعمل میآید. ویرایشهای اخیر آن در فاصلههای تقریباً ۷ تا ۱۰ سال انتشار یافته است و تغییرات مابین ویرایشها در نشریه «ردهبندی دهدهی دیویی: یادداشتها و تغییرات» منعکس میشود.
در هر ویرایش، دامنه تجدید نظر در هر رشته در وهله نخست با توجه به دو نیاز صورت میگیرد: جایابی برای موضوعات جدید و رفع مشکلات موجود. زمینههای جدید علمی، تحولات اجتماعی و سیاسی، و واژگان منسوخ و نارسا ایجاب میکند که ردههای موجود روزآمد شوند. در تجدید نظر در هر زمینه با کاربرد چهریزهنماهای بیشتر و ترکیبات نشانهای، سعی بر آن است که طرح برای موضوعهای پیچیده و محیطهای اطلاعاتی نوین سازگارتر شود. اما واقعیت این است که تجدید نظر در طرح دیویی ـ در مقایسه با تجدید نظر در سایر طرحهای ردهبندی چون ردهبندی کولن، ردهبندی دهدهی جهانی (یو.دی.سی.)، و حتی ردهبندی کتابخانه کنگره ـ نسبتاً محافظهکارانه صورت میگیرد. در این تجدید نظرها مشکل دگرگونیهای بنیادی در نشانهها از یک سو و هماهنگی نظام با پیشرفتهای دانش از سوی دیگر همواره در نظر گرفته میشود.
تجدید نظر در این ردهبندی به سه روش انجام میشود: کامل، گسترشی، و عادی. تجدید نظر کامل هنگامی صورت میپذیرد که ساختار اصلی یک رشته چنان منسوخ شده باشد که دیگر با اطلاعات جاری سازگار نباشد، کاربرد آن با دشواری صورت گیرد، یا ترتیب ردهها غیرمنطقی باشد. در تجدید نظر کامل جای مناسب برای موضوعهای جدید تعیین میشود و غالباً تغییراتی در نظم اتصالی و چگونگی تقسیم ردهها اعمال میگردد. در تجدید نظر گسترشی، طرح اصلی فرانما برای تقسیمات یک شماره حفظ میشود، ولی پارهای یا بسیاری از تقسیمات فرعی مورد تجدید نظر قرار میگیرد و برای موضوعات جدید گسترشهایی به عمل میآید. سومین روش، تجدید نظر عادی است که دائماً اعمال میگردد. درج موضوعات جدید، تجدید سازمان موضوعاتی که نابجا قرار گرفتهاند، حذف تمهیدات دوگانه، روزآمد کردن و تصحیح واژگان در طرح و نمایه، در شمار این تجدید نظرها قرار میگیرند. همچنین، در این تجدید نظرها در مواردی که از تقسیمات فرعی موجود بهندرت استفاده میشود، این تقسیمات حذف و موضوعات فرعی در موضوعات کلیتر ردهبندی میشود.
تحولات ویرایشهای اخیر (ویرایشهای ۱۸ تا ۲۱)، نمایانگر رشد فزایندهای در جهت هماهنگی این ردهبندی با پیشرفتهای علمی و نیز بینالمللیتر شدن آن است. در این ویرایشها سعی بر آن بوده است که گرایش غربی ردهبندی تا حد امکان کاهش یابد. ویراستاران این ویرایشها نیز از اصل توجه به نیازهای جامعه بینالمللی استفادهکنندگان غافل نبودهاند. از جمله در دیباچه ویرایش هجدهم تأکید شده است که فرایند توجه به مباحث غیرغربی، که با ویرایش شانزدهم آغاز شد، همچنان ادامه دارد و در مقدمه ویرایش نوزدهم تصریح شده است که در تدارک هر ویرایش، نیازهای کشورهای دیگر، هم از جهت تفصیل و هم از لحاظ نظم، باید کاملاً درنظر گرفته شود. در دیباچه ویرایش بیستویکم نیز خاطر نشان شده است که احساس مسئولیت نسبت به نیازهای سایر کشورها و مجموعههایی که حاوی مواد غیرمسیحی و غیرغربی هستند، سیاست همیشگی این ردهبندی بوده است و مهمتر اینکه حساسیت نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی سایر ممالک، کارآیی جهانی ردهبندی را افزایش میدهد.
ویرایش خلاصه
بهمنظور پاسخگویی به نیازهای مجموعههای کوچک، ویرایش خلاصهای با عنوان «خلاصه ردهبندی دهدهی و نمایه نسبی برای کتابخانهها» همزمان با انتشار ویرایش پنجم متن کامل آن در ۱۸۹۴ منتشر شد و از آن پس نیز در پی انتشار هر ویرایش جدید از متن کامل، ویرایش خلاصهای نیز منتشر گردید. تا ویرایش خلاصه نهم، شمارهها، در مجموع، صورت کوتاهشده شمارههای ویرایش کامل بودند. در این میان، فقط در ویرایش دهم شمارهها بیشتر صورت جرح و تعدیلشده شمارههای متن کامل را داشتند تا صورت کوتاهشده آن را. ویرایش یازدهم مجدداً بهصورت ویرایش خلاصه واقعی از ویرایش کامل نوزدهم در ۱۹۷۹ منتشر شد. ویرایش دوازدهم نیز بهصورت خلاصه واقعیِ ویرایش کامل بیستم در ۱۹۹۰ نشر یافت. اکنون ویرایش خلاصه به چاپ سیزدهم رسیده است، و این چاپ که در ۱۹۹۷ منتشر شد، مبتنی بر ویرایش کامل بیستویکم است.
ویرایش خلاصه از همان ابتدا با هدف سازماندهی مجموعههای غیرتخصصی و کوچک تا میزان ۲۰۰۰۰ جلد، که معمولاً در کتابخانههای عمومی و آموزشگاهی کوچک یافت میشود، تدوین گردید. تعداد مدخلهای آن در مقایسه با متن کامل بسیار اندک است و همه قسمتهای آن در یک مجلد قرار دارند. با توجه به هماهنگی شمارههای ردهبندی در ویرایش خلاصه با شمارههای متن کامل، هرگاه مجموعههای کوچک رشد کنند، میتوان بهجای شمارههای پیشین از شمارههای ویرایش کامل استفاده کرد.
انتشار نخستین ویرایش الکترونیکی این ردهبندی بهصورت صفحه فشرده نوری بر اساس ویرایش بیستم آن در ژانویه ۱۹۹۳، و سپس انتشار دومین ویرایش الکترونیکی در ۱۹۹۴، دستاورد بزرگی برای این ردهبندی محسوب میشد. نسخه الکترونیکی با برخورداری از امکانات جدید، تسهیلات بیشتری برای کاربرد ردهبندی در اختیار استفادهکننده قرار میدهد و مشکلات شمارهسازی را بهکمک تمهیدات گوناگون تبیین میکند.
ترجمههای فارسی
خلاصههایی از این ردهبندی به فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است که بهترتیب عبارتاند از : طبقهبندی اعشاری، ترجمه علیاکبر جانا (تهران: شورای کتاب کودک، ۱۳۴۳)؛ طبقهبندی اعشاری دیویی و فهرستنسبی، ترجمه علیاکبر جانا (تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۸)، که اثر اخیر ترجمه و اقتباسی از ویرایش هشتم خلاصه اصلی دیویی (۱۹۵۸) است؛ ردهبندی دهدهی دیویی و فهرست نسبی، ترجمه و تلخیص فرنگیس امید (تهران: انجمن کتابداران ایران، ۱۳۵۰)، که ترجمه کوتاهی از ویرایش دهم خلاصه اصلی دیویی (۱۹۷۱) است؛ خلاصه ردهبندی دهدهی دیویی و نمایه نسبی، ترجمه ابراهیم عمرانی، ویراسته پوری سلطانی (تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲-۱۳۷۸، ۲ ج)، که بر مبنای ویرایش دوازدهم خلاصه اصلی دیویی (۱۹۹۰) است. ترجمه اخیر با تفصیل و دقت بیشتری تهیه شده و میتواند پاسخگوی نیازهای سازماندهی مجموعه کتابخانههای عمومی کوچک و کتابخانههای آموزشگاهی باشد. در این اثر، به اقتضای نیاز کتابخانههای کشور، گسترشهایی از موضوعهای مربوط به ایران و اسلام اعمال شده، و در مواردی نیز که بهنظر میرسیده در کتابخانههای ایران کاربردی ندارند، حذفهایی صورت گرفته و در مواردی نیز تغییراتی نسبت به متن اصلی بهعمل آمده است.
نگرشها
مزایا و معایب ردهبندی دهدهی دیویی، و نیز اعتبار و عمومیت آن، سبب شده است که بیش از هر اثر دیگر در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی نقد و بررسی شود، سنجشهای دقیقی درباره آن به عمل آید، و کتابها و مقالات گوناگونی درباره آن تألیف گردد. در واقع، در پرتو استفاده گسترده از این طرح در هزاران کتابخانه سراسر جهان، نارساییهای آن دقیقاً مورد بررسی قرار گرفته و آرا و نظرهای منتقدان و صاحبنظران برای داوری علاقهمندان انتشار یافته است.
یکی از انتقادهای جدّی به ردهبندی دیویی در زمینه نادیده گرفتن اصل سهولت عمل در طرح این نظام است که در آن جنبههای عملی گاه تحتالشعاع مسائل فلسفی و ذهنی قرار گرفته است. این مسئله سبب ترتیب نامناسب در ردههای اصلی این ردهبندی شده است. علت این امر را در پیروی طرح دیویی از طرح ردهبندی هریس میدانند. همانگونه که اشاره شد، طرح هریس در اصل معکوسشده ردهبندی فرانسیس بیکن است که مبنای تقسیم معارف را در قوای ذهنی که مرکز علم است میداند. البته، ردهبندی بیکن پیشتر نیز تأثیر قابل ملاحظهای بر ردهبندیهای کتابخانهای و دایرهالمعارفی داشته و در اهمیت آن گفته شده که از همه نظریههای ردهبندی پیش از خود چه در اصول و چه در فروع پیشرفتهتر بوده است. اما مقایسه اجمالی تقسیمات بیکن با ترتیب ردههای اصلی ردهبندی دیویی، حاکی از جدایی چشمگیر و اعتراضبرانگیز جامعهشناسی از تاریخ، و نیز جدایی زبان از ادبیات، در ردهبندی دیویی است و این نشان میدهد که دیویی در مبنای فلسفی ردهبندی خود قائل به جرح و تعدیل چندانی نبوده است. در این زمینه، ولیچ نیز، ضمن انتقاد از نظم ردهها، آن را ناشی از نگرش جهانی اواخر قرن نوزدهم میداند و میافزاید که اختصاص فقط یک رده اصلی برای هریک از دو رشته علوم و فنآوری، موجب تراکم شمارهها در این دو رده و در نتیجه طولانی شدن شمارهها و نیز جدایی علوم اساسی از کاربردهای عملی آنها شده است. توزیع نامتناسب شمارهها میان موضوعهای مختلف، که سبب شده به بعضی از آنها شمارههای طولانی اختصاص یابد، مورد اعتراض قرار گرفته است. از جمله، به عقیده فیلیپس ، بسیاری از موضوعاتی که در روزگار دیویی دارای اهمیت بودند و از بخشهای اصلی نشانه برخوردار شدند، همپای سایر موضوعها پیشرفت نکردهاند و موضوعهایی که در آن زمان نسبتاً بیاهمیت بودند، امروزه به شاخههای بسیار تخصصی و فنی بدل شدهاند. فیلیپس در تأیید نظر خود میافزاید که برای بسیاری از شاخههای مهم دانش از جمله مکانیک، کانیشناسی، و بهداشت در تقسیمات صدگانه نخست، جایی منظور نشده است. در همین تقسیمات، برخی موضوعهای کمدامنه مانند منطق (۱۶۰) از همان ظرفیت نشانهای موضوعهای مفصلی چون اقتصاد (۳۳۰) برخوردارند.
تأکید ردهبندی دیویی بر جنبههای مختلف فرهنگی و اجتماعی غربی، که بهویژه در تخصیص شمارههای متعدد به مباحث غربی و مسیحی تبلور مییابد و نیز نگاه گذرای آن به مباحث مربوط به سایر کشورها و فرهنگها از نقاط ضعف مهم دیگر آن محسوب میشود. در تأیید این مطلب، چان میگوید که گرایش به انگارههای انگلو ـ امریکن، بهویژه در ردههای ۹۰۰ (تاریخ و جغرافیا) و ۸۰۰ (ادبیات)، کاملاً آشکار است و در رده ۲۰۰ (دین) تأکید بر مذهب پروتستان دیده میشود. هرچند در ویرایشهای اخیر، روند بینالمللی کردن ردهبندی با هدف برآوردن نیازهای جامعه بینالمللی استفادهکنندگان آغاز شده است، روشن است که این روند خود محدودیتهایی نیز دارد. به اعتقاد سوینی، واقعیت این است که بازتاب جهانبینی غربی در ویرایشهای انگلیسی ردهبندی اجتنابناپذیر است و سازگار کردن آن با نظام اجتماعی یا فرهنگیِ کاملاً متفاوت بسیار مشکل مینماید. وی در همین حال میافزاید که این نقص از طریق گسترشها و تدابیر مجازی که در این ردهبندی پیشبینی شده تا حدّ زیادی قابل جبران است.
مبنای دهدهیِ نشانه موضوع از جمله دیگر مشخصات مورد انتقاد این ردهبندی بوده است، اینکه علوم مختلف همواره بهصورت دهدهی تقسیم شوند با هیچ منطقی سازگار نیست. به نوشته چان مبنای دهدهی پذیرندگیِ نظامِ نشانهای را محدود میکند، زیرا سبب میشود که در هر مرحله از تقسیم، امکان جایابی فقط برای نُه موضوع همپایه مقدور باشد. اما در مقابل به نظر رانگاناتان "مؤثرترین و پایدارترین کمک دیویی به فلسفه ردهبندی کتابخانهای نمایش قابلیت پذیرندگی مطمئن نشانه بهوسیله طرح ساده نشانه دهدهی بوده است".
امتیاز کاربرد گسترده این ردهبندی را برخی منتقدان به عوامل دیگری نسبت میدهند. از جمله ریستیوس ردهبندی دیویی و ردهبندی کنگره را بهترین ردهبندیهای موجود در جهان نمیشناسد، بلکه عوامل جامعهشناختی را سبب کاربرد گسترده آنها میداند. به گفته وی، "این ردهبندیها بهطور وسیعی بهکار میروند، فقط به این علت که کتابخانههای دیگر آنها را بهکار میبرند".
در مقابل انتقادها، برخی نیز بر قابلیتهای برجسته آن تأکید دارند و بر ویژگیهای پایدار آن صحّه میگذارند. به گفته فرمونت رایدر، سرگذشتنگار دیویی، بهترین ویژگی ردهبندی دیویی "سادگی طرح" آن بوده و علاوه بر آن، نشانه گسترشپذیر و روش نسبی آن در سازماندهی کتابها، آن را مورد توجه بسیار قرار داده است. سهیرز شایستگیهای بزرگ این نظام را در سادگی و جذابیت نشانه، کاربرد آسان، و اعمال تجدید نظرهای منظم آن دانسته است.
در حقیقت، با پذیرش ردهبندی دیویی بهعنوان پایه و اساس ردهبندی دهدهی جهانی در ۱۸۹۵ توسط مؤسسه بینالمللی کتابشناسی، کاربرد جهانی آن آغاز شد.
تدوین طرح ردهبندی دهدهی جهانی متأثر از خصوصیات ردهبندی دیویی بوده که از طریق تعدیل و گسترش آن صورت گرفته است.
کومارومی ویراستار ویرایش بیستم این ردهبندی، اشاره میکند که هرچند میان ویرایش دوم تا کاربرد نظامیافته ترکیبها، چهریزهها، و آرایهها در ردهبندی رانگاناتان فاصله زمانی طولانییی وجود دارد، این تمهیدات جملگی ریشه در کار دیویی دارد. به این ترتیب، وی دیویی را مبتکر ردهبندی چهریزهای و الهامبخش رانگاناتان در تدوین نظام ردهبندی کولن میداند. در هر ویرایش ردهبندی دیویی، مقولههای بیشتری از نشانههای چهریزهای برخوردار شده و این ردهبندی بیش از پیش به نظامی چهریزهای تبدیل و توان آن برای ردهبندی موضوعهای چندجنبهای تقویت شده است. بهطوریکه امروزه، در آخرین ویرایشهای آن بسیاری از موضوعها را میتوان از طریق ترکیب یا شمارهسازی ردهبندی کرد. چان خاطر نشان میسازد که بهرغم دگرگونیهایی که در طبیعت و کمّیت اطلاعات جهانی در طول بیش از یک قرن رخ داده، طرح دیویی که در ابتدا برای سازماندهی مجموعه کتابخانه کوچک دانشکدهای تدوین شده بود، اکنون چنان رشد یافته است که میتواند مخزن عظیم منابع اطلاعاتی همه جهان را سامان بخشد.
قابلیتهای این نظام بهعنوان یکی از ابزارهای بازیابی در محیطهای پیوسته نیز روز به روز آشکارتر میگردد. سونگ در بررسی خود امکان تجزیه خودکار شمارههای ردهبندی دیویی و کاربرد این روش را در بازیابی اطلاعات مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که شمارههای ترکیبی این ردهبندی قابل تجزیه به صورت خودکار هستند. وی کاربرد این روش را بهویژه در بازیابی اطلاعات در محیطهای پیوسته بسیار مؤثر میداند. میچل نیز به تجربههای جدیدی اشاره میکند که از کاربرد این ردهبندی برای سازماندهی سایتهای شبکه جهانی وب حکایت دارد.
نظام ردهبندی دیویی، در حال حاضر، در بیش از 200000 کتابخانه در ۱۳۵ کشور جهان بهکار میرود، به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده و از مجموع ۱۰۸ کتابشناسی ملی که در ۱۹۹۶ مورد بررسی قرار گرفته، ۵۵ کتابشناسی، یعنی نزدیک به ۶۰ درصد آنها، بر اساس ردهبندی دیویی تنظیم شده است.