آتش به اختیار
نویسنده: حجت ایروانی
ناشر: سوره مهر
تاریخ نشر: اسفند ۱۳۹۰
تعداد صفحات: ۱۱۱
قطع: رقعی
شابک: ۷-۷۱۹-۵۰۶-۹۶۴-۹۷۸
این کتاب خاطرات حجت ایروانی از انواع دیدهبانی و وظایف دیدهبانانها در دوران جنگ تحمیلی است. براساس این گزارش «آتش به اختیار» از مجموعه کتابهای خاطرات تولید شده در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است که ایروانی در شانزده فصل به بیان خاطرات خود پرداخته است.
در ابتدای کتاب، انواع دیدهبانی و وظایف دیدهبانان شرح داده شده سپس با عناوینی چون؛ «شیخ محمود»شرح همراهی یک روحانی با رزمندگان و شهادت او در عملیات بیتالمقدس دو «جانم فدای مهدی»و «رمضانعلی» وصف ماجرای شلیک گلولههایی از دکلی در جزیره مجنون و انهدام قرارگاههای دشمن، «من منافق نیستم و خرس» (خاطرهای از عملیات والفجر ده) نویسنده به بیان خاطراتش پرداخته است.
گفتنی است چاپ پنجم کتاب «آتش به اختیار»در ۱۵۷ صفحه٬ قطع رقعی و با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه، توسط سوره مهر به چاپ رسیده است.
تفریظ رهبر انقلاب:
در نوشته حجت ایروانی کوشش پرمرارت و تحمل طلب نیروهای دیدبان به خوبی تشریح شده است. نمیدانم کدام یک از شما آن کتاب مربوط به امدادگران را نوشتهاید. من دیدم که این کتاب واقعاً چقدر لازم است. معلوم بود که این فرد خودش امدادگر بوده است. بدون اینکه آدم امدادگر باشد، نمیتواند مطلبی بنویسد. یا آن کس که کتاب آتش به اختیار را نوشته است، پیدا بود که قاعدتاً باید دیدهبانی را … حس کرده باشد.
مجموعه «آتش به اختیار» خاطراتی است از دیده بانان که در طول ایام پرفراز و نشیب جنگ به وظیفه حساس خود عمل کرده اند. در واقع در این مجموعه به سرگذشتی از دیده بانان سیار و نفوذی اختصاص دارد؛ کسانی که در عملیات کربلای ۵ کارآیی خود رابه اثبات رساندند و از نظر تکنیکی و تاکتیکی مهارت کافی داشته اند. خود نویسنده کتاب یکی از دیده بانان روزهای جنگ بوده است و این خاطرات -که پیش از این دو خاطره آن در کتاب های «آلواتان» و «تپه های لاله سرخ» چاپ شده بود- حرف های به یادمانده او از پشت همان دوربین های خرگوشی و پریسکوپ است.
الله، محمد، علی، آتش! این جملهها را بچههای دیدهبانی و آنهایی که آتش توپخانه یا خمپاره را روی سر دشمن هدایت میکردند، میگفتند. حجت ایروانی راوی کتاب «آتش به اختیار» هم از دیدهبانان زمان جنگ است که خاطراتش به خوبی و در قالب چند جلد کتاب ثبت و مکتوب شدهاند. او در کتاب «آتش به اختیار» هم خاطرات دستهاولی از خودش و همرزمانش برای تعریف کردن، رو کرده است. در واقع چنانچه خود او در مقدمه کتاب نوشته است: «مجموعهای که هماکنون پیش رو دارید خاطراتی است از برادران دیدهبان که در طول ایام پر فراز و نشیب جنگ با گمنامی به وظیفه حساس و خطیر خود عمل کردهاند.» وی همچنین در همین مقدمه به خوبی برای مخاطب ۴ نوع دیدهبانی رایج در جنگ را تشریح کرده است. کتاب پس از این توضیحات وارد بخش خاطرات دیدهبانان شده است.
در این کتاب علاوه بر آنکه وظیفه خطیر و دشوار دیدهبانان پیش چشم مخاطب تصویر میشود، جنبههای دیگر جنگ نیز مغفول نمانده است؛ آن هم نگاه انسانی و عاطفی افراد به همدیگر و نیز پررنگ بودن حس حیات و زندگی در اوج نبرد است. مثلاً در همان خاطره اول کتاب، ماجرای روحانی رزمندهای به نام شیخ محمود روایت میشود که با وجود معلولیت مادرزاد از ناحیه پا به جبهه آمده است و دوشادوش رزمندگان دیگر تلاش و مجاهدت میکند و نهایتا هم به شهادت میرسد.. «آتش به اختیار» از آن کتابهای خوشدست جنگی است که یکساعته میشود آن را خواند.