روایتی از سلام ها و ابراز ارادت های زائران به امام رضا(ع) در طول تاریخ
گنبدنما یا اولین سلام
زیارت در فرهنگ و ادبیات شفاهی خراسان جایگاه ویژه ای دارد. از همان روزگاران دور، قافله ها و کاروان های زیارتی فراوانی در ایام مختلف سال از اقصی نقاط کشور و جهان به سوی مشهد گسیل بودند و زائران پس از طی ماه ها مسافت های گاه سخت و طولانی، سرانجام به مقصد میرسیدند و با دیدن گنبد حرم مطهر، ارادت خود را به نحوی بیان میکردند. «گنبد نما»، محلی در مسیر این زائران بود که در آن برای اول بار گنبد حضرت را میدیدند. در این زمینه آداب و رسوم خاصی وجود داشت که در منابع و گزارش های تاریخی نیز ثبت شده است. در روزگاران گذشته چنین مرسوم بود، هنگامی که قافله سالارها یا رانندگان به نقطه ای میرسیدند که گنبد از آن جا نمایان بود، مبلغی را از زائران به عنوان «گنبد نما» میگرفتند. در این نوشتار روایتی داریم از اولین سلام های زائران در طول تاریخ.
اولین دیدار با گنبد
«هانری رنه دالمانی»، مولف «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» که در دوره قاجار سفری به مشهد داشته است، در بخشی از خاطراتش به فرهنگ خراسانی ها در زمینه زائر و زیارت اشاره کرده و در این زمینه نوشته است:«... طرف عصر ما به تپه ای رسیدیم که از آن جا دورنمای شهر پدیدار شد. در راه سنگ های بزرگی را دیدیم که کمی تراشیده و مدور بودند و آن ها را «زوار» مینامیدند. یکی از وظایف عابران این است که سه دفعه این سنگها را به طرف شهر بغلتانند. ارابهرانان هم گاهی این سنگها را روی ارابه خود گذارده و چند فرسخ آن ها را نقل مکان میدهند ولی نباید آن ها را به طرف عقب حمل نمایند و اگر کسی چنین کاری را بکند مرتکب گناه بزرگی شده است، ما هم به تقلید سایرین پیاده شده و هریک سه دفعه این زوار بیجان را بهطرف شهر غلتاندیم. مسافرت این سنگ ها برای زیارت ممکن است چندین سال به طول بینجامد اما به محض این که به شهر نزدیک شدند، پرستاران آستانه میآیند و آن ها را با تشریفاتی به شهر میبرند و در محلی که برای آن ها معین شده و اکنون عده زیادی از آن ها در آنجا دیده میشود جای میدهند.» این سیاح فرانسوی در بخشی از سفرنامه اش با اشاره به سنت «گنبد نما» نوشته است: «...خلاصه همینکه به بالای تپه رسیدیم تمام زواری که چند روز با ما راه میپیمودند، سر تعظیم به طرف شهر فرود آوردند و در ادامه چند سنگ را به علامت رؤیت گنبد آستانه روی هم گذاردند و هرم کوچکی تشکیل دادند.»
تپه سلام
«هوتم شیندلر» انگلیسی نیز که در سال 1293ق در مشهد بوده، در «سفرنامه خراسان» راجع به «تپه سلام» نوشته است: در این جا یک سنگ مرمر سیاه نصب و روی آن سنگ زیارت نامه حضرت امام رضا(ع) را حک کرده اند. از این تپه، شهر مشهد با گنبد مقدس امام نمایان است.» مولف «سفرنامه واضح» نیز پدیدار شدن گنبد امام رضا(ع) را چنین توصیف کرده است: «... بعد از طی دو فرسخ راه به موضعی رسیدیم که مسمی است به تپه سلام و آن تلی است مختصر که از لابه لای آن گنبد طلای حضرت امام ضامن غریبان نمودار میگردد. همه رفقا و زوار از اسب ها پیاده شده ، به بالای تل مذکور برآمده، با مشاهده گنبد به فیض آثار آن بزرگوار نائل آمدیم. از این موضع تا مشهد مقدس سه فرسخ راه بود.» حکیم الممالک که در سفر نخست ناصرالدین شاه قاجار به خراسان حضور داشته نیز در یادداشت های خود تعریف میکند؛ زمانی که این کاروان به نزدیکی مشهد میرسد و گنبد مطهر امام رضا (ع) نمایان میشود، شاه قاجار از اسب پیاده میشود و از راه دور به حضرت سلام و عرض ارادت میکند.
اشعاری برای اولین دیدار
اما در اوایل قرن حاضر و پس از گسترش زیرساخت های حمل و نقل و مسافرت های زائران با وسیله نقلیه، رسم «گنبد نما» همچنان وجود داشته است. زائران با دیدن گنبد حرم امام رضا(ع) علاوه بر فرستادن صلوات، اشعاری را در قالب دوبیتی میخوانند که در خراسان به آن «فراقی» و «چار مصراعی» نیز میگویند. زائر با دیدن گنبد رضوی به وجد میآید و چاووشی سرا نیز این روحیه شاد و مشتاق را از زبان زائر به تصویر میکشد:
به مشهد میروم قصد زیارت
زنم چه چه در آن طاق و عمارت
زنم چه چه خلایق جمع گردد
همه گویند به هم شیر تو رحمت
مژدگانی «گنبد نما»
گرفتن مژدگانی «گنبد نما» از دیگر رسومی است که در نزد خراسانی ها متداول بوده است. در یادداشت های «عباس مسعودی» مدیر و مسئول روزنامه اطلاعات که در سال 1311ش. سفری سه روزه به مشهد داشته، راجع به گنبد نما مطالب قابل توجهی آمده است:«... عصر هودسن در گردنه های شریف آباد در پستی و بلندی ها پیچ و خم های خطرناک نعره میکرد و میگذشت. ناگهان در یک محوطه بلندی بالای کوه ایستاد. کاپیتان پایین جست. من وحشت کردم. گفتم: باز هودسن خراب شده. ولی ناگهان متوجه شدم کاپیتان نزدیک مسافرین شد و گفت: گنبد نما را لطف کنید! شهر مشهد و گنبد حضرت رضا(ع) را با دست نشان داد و گفت: زودتر معطل نکنید. در این موقع مسافرین نگاهی به یکدیگر نموده و مثل این بود که در خلال این نگاه از هم چیزی میپرسیدند. تاجر تبریزی ما دست در کیف برده دو عدد پنج ریالی درآورد و به کاپیتان داد.»
منابع
1. سفرنامه از خراسان تا بختیاری. هانری رنه دالمانی؛ ترجمه فرهوشی . تهران. ۱۳۳۵، ص 608
2. سه سفرنامه هرات، مرو، مشهد. باهتمام قدرتا...روشنی زعفرانلو. تهران: توس. ۱۳۵۶، ص201
3. تصویر شهر مشهد و حرم مطهر امام رضا(ع) در سفرنامه واضح. عبدالغنی میرزایف. مطالعات اسلامی . پاییز 1353 . شماره 12
4. روزنامه سفر خراسان. علینقی حکیمالممالک. تهران: فرهنگ ایران زمین. ۱۳۵۶، ص175
5. جلوههای سیمای امام رضا(ع) در برخی آیینهای نمادین و ادب عامه. خلیل بیگ زاده و نادر پروین. مجله فرهنگ و ادبیات عامه. تابستان 1395. ش9، ص133
6. سه روز در مشهد (۱۳۱۱خورشیدی): یادداشتهای مسافرت عباس مسعودی. پژوهش و گردآوری: مهدی سیدقطبی. مشهد: نسیم آفتاب، ۱۳۹۶،ص8
فصلنامه،پژوهشنامه مطالعات آرشیوی
فصلنامه ای است علمی–تخصصی درحوزه اسناد مکتوب وشفاهی که قصد دارد پژوهش هایی را باتکیه براسناد موجود در آستان قدس و سایر مراکز آرشیوی منتشرکند.