«ناداستان»، محور گفتمان شمس شد
شصتوهفتمین نشست ادبی شمس، به بررسی ناداستان در ادبیات و تفاوتهای آن با داستان با نقد و بررسی یک اثر در گونۀ ناداستان پرداخت.
به گزارش گنجینۀ رضوی، ادبیات داستانی و ناداستان و کارکردهای آن در ادبیات، با حضور جمعی از کارشناسان ادبی، نویسندگان، منتقدان و ادبدوستان، محور گفتگوی اهالی شمس قرار گرفت.
مهمان کارشناس این نشست در توضیح ناداستان بیان کرد: این نوع ادبی که در ایران تازه مطرح شده، در غرب پیشینۀ خوبی دارد و شامل انواع مختلفی میشود که جُستارنویسی نوعی از آن است و در تعریف آن میتوان گفت که حاصل اندیشۀ آنی نویسنده است که به زبانی ساده و خودمانی بیان میشود.
مهناز رضایی لاجین دربارۀ ناداستان خواندهشده در نشست افزود: من این نوشته را داستان نمیدانم؛ چرا که داستان باید خیلی متمرکز و جهتدار پیش برود و به دنبال یک هدف واحد باشد، درحالیکه این نوشته اینگونه نیست.
در ادامه، علی براتی گجوان در توضیح ناداستان افزود: گاه در حوزۀ ادبیات با داستانهایی برخورد میکنیم که همۀ نشانههای داستان همچون تفکر و نثر و گاه شخصیت و دیالوگ و فضاسازی را دارد، ولی یکی از مهمترین عناصر داستان یعنی تخیل را ندارد.
وی اضافه کرد: ناداستان تجربههای زیستی فردی است. نبودن تخیل، جذّابیت داستان را کم نمیکند، بلکه قدرت واقعنمایی آن را بیشتر میکند. ناداستان بیشتر به صورت خاطره نوشته میشود، اما خاطره نیست. زبان و نثر آن زبان داستان است و همۀ آنچه به صورت شخصیتپردازی و فضاسازی در داستان هست، در ناداستان هم هست، اما آنچه آن را متمایز میکند، وجود تجربۀ زیستی نویسنده به جای تخیل است.
این منتقد ادبی با بیان اینکه ناداستان از تکنیکهایی بهره میبرد که داستان از آن عاجز است، گفت: گاه از یک خط کوتاه، داستان یا رمان میسازیم که در ناداستان اصلاً این اتفاق نمیافتد. در ناداستان نمیتوانیم از یک تجربۀ زیستی یک رمان خلق کنیم، بلکه آن نوشته را از تجربیات مستمر زیستی خودمان خلق میکنیم.
وی در پایان، در پاسخ به پرسش یکی از حضّار که آیا مکاشفات نوعی ناداستان است، گفت: مکاشفات ما میتواند نوعی ناداستان خوب باشد؛ چرا که جزئی از وجود من و جزئی از تجربۀ زیستی من است.
گفتنی است که این نشست، در محل کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی برگزار شد.