28دی/ ولادت شیخ الرئیس ابوعلی سینا( 270-ق)
ابن سینا( ابوعلی الحسین بن عبدالله بن سینا) در سال 370 هجری قمری در شهر بخارا از شهرهای بزرگ ماوراءالنهر قدیم متولد شد . ابن سینا در خانوادهای دوستدار علم و دانش پرورش یافته بود و از همان دوران کودکی بر قرآن و علوم دینی تسلط یافت. وی در سن شانزده سالگی به عنوان پزشک معروف شد و پس از معالجهی موفقیتآمیز نوح بن منصور، شاهزادهی سامانی به کتابخانهی سلطنتی سامانیان راه یافت. مطالعه فراوان در این کتابخانهی غنی، ابن سینا را قادر ساخت که در علوم دیگر از جمله ماوراءالطبیعه مهارت پیدا کند(سهامی، 1387: 5). وقتی که ابن سینا سی و دو ساله بود، شخصی به نام ابوعبید عبدالواحد جوزجانی در گرگان به حضور او رسید. پس از مرگ ابن سینا ابن عبید رسالهای در احوال استاد خود نوشت، مآخذ عمدهی احوال ابن سینا در تمام کتابهای عربی و فارسی که از قرن پنجم هجری به بعد نوشته شده است، همین رسالهی ابوعبید است(سهامی، 1387: 10).
ابن سینا در کشورهای غربی به نام اویسنا(Avicenna ) شناخته میشود. وی دستاوردهای بسیاری در زمینههای پزشکی، تاریخ طبیعی، متافیزیک(مابعدالطبیعه) و معرفت دینی داشت. ابن سینا در اروپا با لقبهایی که به معنی شهریار پزشکان است پرآوازه شد. وی همردیف بزرگان دورهی رنسانس اروپا به شمار میآید که به شاخههای گوناگون دانش میپرداختند و در چند زمینه کارشناس و ماهر بودند(خان، 1388: 12).
ابن سینا را بیشتر برای دانشنامهی پزشکی ماندگارش، قانون به یاد میآورند. این کتاب مرجع دست کم تا 600 سال پس از درگذشت نویسندهاش همچنان راهنمای پزشکان مسلمان و اروپایی بود(خان، 1388: 8). نسخهای از کتاب قانون را گراردوس کرمونیایی(1114-1187 میلادی) از عربی به لاتین ترجمه کرده است. او از پرآوازهترین مترجمان آثار عربی و فارسی به لاتین به شمار میآید(خان، 1388: 11).
ابن سینا نخستین پزشکی بود که تشخیص داد میکروبها از راه هوا، آب و خاک منتقل میشوند. او به درستی عامل بیماری آنکیلوستومیاسیس(عفونت کرم قلابدار) را کرمهای رودهای معرفی کرد. او عمل جراحی انجام میداد و گفته میشود به هنگام عمل جراحی ردای سبز میپوشید. او ابزار جراحی نیز ساخت که سوندی برای چشم از جمله آنها است(خان، 1388: 65). کشف تومورهای مغزی و زخمهای معده به ابن سینا نسبت داده میشود. او اولین کسی بود که آماس و تورم غشای مغز را به درستی تشخیص داد و به ماهیت واگیر دار بودن مرض سل پی برد. او سکتهی مغزی و فلج صورت را تشریح کرد و قادر شد که بین حملات صرع و تشنجات غشی تفاوت بگذارد. وی همچنین در کاربرد داروها بر فواید گیاهان تاکید داشت(سهامی، 1387: 33).
وی در تمام ایام عمر، تلاش میکرد در دانش راههای تازهای را کشف نماید؛ اما گاهی اتفاق میافتاد که تلاشهایش نتیجه نمیداد. در این مواقع وضو میگرفت و راهی مسجد میشد. در خلوت مسجد به نماز میایستاد و بعد از نماز به نیایش مشغول میشد و از خداوند درخواست میکرد که او را در فهم آن مسئله یاری دهد. ابوعلی سینا از همه تواناییهای جسمی و ذهنی خویش به طور گسترده استفاده میکرد و حتی بسیاری از شبها را با بیداری به صبح میرساند. روزی از علت تلاش زیاد او پرسیدند، در جواب گفت: (( خداوند تبارک و تعالی، به من نعمت فراوان عطا کرده و جسم و ذهنی قوی به من داده است. من نیز باید حق نعمت را ادا کنم و از تمام نیروهایی که به من داده است به طور کامل بهره گیرم))(تقدیری، 1392: 45).
بوعلی سینا نهایت دقت و تلاش خود را در رفع درد و رنج بیماران به کار میگرفت. او پزشکی بود که با کمال خوشرویی و مهربانی از بیماران خویش عیادت میکرد و با کمال مراقبت و دلسوزی به معالجهی بیماران میپرداخت. وی میگوید: من از بسیاری از بیماران که احساس میکردم کمبضاعتند حقالعلاج نمیگرفتم و به بعضی از آنها از داروهایی که در مطب داشتم رایگان میدادم. در شرح احوالش نوشتهاند که: به هنگامی که در گرگان اقامت داشت، دستور داده بود که صندوقی را در راهرو اتاق کارش به دیوار نصب کنند تا هر کدام از بیماران، در صورت تمایل هر مقدار که میخواهد به عنوان حق درمان در آن صندوق بریزد(آسمانی، 1389: 89).
وی صاحب تالیفهای بسیاری است و مهمترین کتابهای او شفا در فلسفه و منطق، قانون در پزشکی است. او را باید جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی برشمرد. اهمیت وی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار است، زیرا تا زمان او هیچ یک از حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه را که در آن روزگار حکم دانشنامهای از همه علوم معقول داشت در کتابهای متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند و او نخستین و بزرگترین کسی است که از عهده این کار برآمد(صفا، 1363: 125).
ابوعلی سینا شاگردان دانشمند و ماهری مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابومنصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمدبن احمدالمعصومی را که هر یک از ناموران روزگار گشتند، تربیت نمود(مطهری، 1368: 493).
در سال 1330 خورشیدی/1951 میلادی شورای جهانی صلح در نشستی در اتریش تصمیم گرفت 27 مرداد برابر با 18 ماه اوت این سال، به عنوان هزارمین سال تولد ابن سینا در جهان جشن گرفته شود. در آن روز علاوه بر ایران در 23 کشور دیگر جشنهای باشکوهی برگزار شد و چند کشور تمبر یادبود برای این دانشمند بزرگ ایرانی منتشر کردند(خان، 1388: 43).
ابوعلی سینا در اواخر عمر به بیماری قولنج مبتلا شد(سهامی، 1387: 10). ابن سینا در سال 428 قمری در پنجاه و هفت سالگی درگذشت. ام.ای.مارتین در کتاب نابغه تمدن عرب آورده، او همواره میگفت: (( من زندگی کوتاه با عمق را بر زندگی دراز کمعمق ترجیح میدهم))(خان، 1388: 81).
منابع:
1-سهامی، علی(1387). ابو علی سینا. تهران: تيرگان.
2-خان، آیشا ؛مترجم حسن سالاري (1388). ابنسينا شهريار پزشکان. تهران. فاطمی.
3-صفا، ذبیحالله(1363). آموزش و دانش در ايران. تهران. نوين.
4-مطهری، مرتضی( 1368). خدمات متقابل اسلام و ايران [ويرايش ۲؟]. تهران. صدرا.
5-آسمانی، امید؛ ساجدی، علیمحمد(1389). ملاحظات اخلاق علمی و عملی در زندگی و آثار ابن سینا. فصلنامه علمی، پژوهشی طب و تزکیه. شماره 76.
6-تقدیری، علی(1392). اسوههای سختکوش. نشریه خانوادگی، فرهنگی و اعتقادی نسیم. شماره 45. سال چهارم.