۱۳۹۸-۱۱-۱۵

مرگ، آنگاه که بيايد

دیباجه این کتاب به قلم جلال رفیع نوشته شده و خواندنی است. در بخشی از دیباچه به قلم رفیع می‌خوانیم: خداوند بیامرزاد فقیه خوش بیان خوش قلم قوچان قدیم را که برای مشرق حیات یعنی زندگی پیش از مرگش سیاحت شرق را نوشت و چه شیرین و خواندنی؛ و برای مغرب حیات یعنی زندگی پس از مرگش سیاحت غرب را نوشت و چه تصویرساز و تخیل پرداز.
 مقدمه نسبتا مفصل کتاب به قلم مولف، کریم فیضی، مقدمه‌ای مبسوط درباره کتاب و گردآوری آن است. آنچه در این کتاب می‌آید، هر یک داستانی است که از صفحات کتاب زندگی برداشته شده است. این داستان‌ها در روزگار پیش از ما و یا روزگار ما اتفاق افتاده است و اینک در برابر ماست. مرگ هر کس صمیمانه‌ترین داستانی است که به قلم زندگی او نوشته می‌شود.
نویسنده این کتاب، خواننده را به تماشای این لحظه شگرف در مرگ دویست شخصیت مشهور ایرانی و غیرایرانی می‌برد؛ مرگ‌هایی که خود کم از زندگی‌ها نیستند، گاه الهام‌بخش و غبطه‌انگیز، و گاه حقیر و عبرت آموز. کتاب گویی شرح میهمانی وهم‌آلودی است با میزبانانی که هر یک بار سفر بسته و به خداحافظی ایستاده‌اند و در این آستانه‌ی محتوم است که می‌توان آخرین گفته‌هایشان را شنید...

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید