25 اردیبهشت/ روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
بر پایه دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در روستای پاژ در شهرستان توس( طوس) در خراسان دیده به جهان گشود. سال تولد فردوسی در 329 هجری قمری از آنجا دریافته شده است که در یکی از سرودههای فردوسی میتوان زمان چیرگی سلطان محمود غزنوی بر ایران در سال 387 هجری قمری( برابر با 375 خورشیدی) را دریافت کرد:
بدانگه که بد سال پنجاه و هشت نوانتر شدم چون جوانی گذشت
فریدون بیدار دل زنده شد زمین و زمان پیش او بنده شد
و همچنین با توجه به این که فردوسی در سال 387 قمری، پنجاه و هشت ساله بوده است، میتوان درست بودن این گمانه را پذیرفت. نام او همه جا ابوالقاسم فردوسی شناخته شده است. نام کوچک او را در بن مایههای کهنتر مانند عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده( حمدالله مستوفی) و سومین مقدمه کهن شاهنامه، (( حسن)) نوشتهاند. نام پدر او نیز در تاریخ گزیده و سومین مقدمه کهن شاهنامه(( علی)) گفته شده است. محمد امین ریاحی پس از بررسی کهنترین بن مایهها، نام(( حسن بن علی)) را پذیرفتنی دانسته است و این نام را با قرینههای دیگری که وابستگی او را به یکی از فرقههای تشیع میرساند، سازگارتر دانسته است.
بر پایه اشارههای ضمنی فردوسی دانسته شده است که او دهقان و دهقانزاده بود. دهقان در عصر فردوسی و در شاهنامه او به معنی ایرانی تبار و نیز به معنی مالک روستا یا رئیس شهر بوده است. درباره دوران کودکی و جوانی او نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بن مایههای کهن جز افسانه و خیال چیزی به چشم میخورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی- فرهنگی شاهنامه میتوان دریافت که وی در دوران پرورش و بالندگی خود از راه مطالعه و ژرف اندیشی در سرودهها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایه کلانی اندوخته که بعدها دست مایه او در سرایش شاهنامه شده است. همچنین از شاهنامه اینگونه برداشت کردهاند که فردوسی با زبان عربی و دیوانهای شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده است.
آغاز زندگی فردوسی همزمان با گونهای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود. در قرن سوم و چهارم تعداد زیادی از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر زبان عربی پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به صورت زبان ادبی و فرهنگی در آوردند.
کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند. آغاز سرودن شاهنامه را بر پایه شاهنامه ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند، اما با نگریستن به توانایی فردوسی میتوان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی میپرداخته است و چه بسا سرودن بخشهایی از شاهنامه را در همان زمان و بر پایه داستانهای کهنی که در داستانهای گفتاری مردم جای داشتهاند، آغاز کرده است. از میان داستانهایی که گمان میرود در زمان جوانی وی گفته شده باشد میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.
فردوسی پس از آگاهی یافتن از مرگ دقیقی توسی و نیمه کاره ماندن گشتاسبنامه سروده او( که به زمانه زرتشت میپردازد)، به نگاشته شدن شاهنامه ابومنصوری که به نثر بوده و بن مایه دقیقی توسی در سرودن گشتاسبنامه بوده است پی برد و به دنبال آن به بخارا، پایتخت سامانیان( تخت شاه جهان) رفت تا آن را بیابد و بازمانده آن را به شعر درآورد.
فردوسی در این سفر( شاهنامه ابومنصوری) را نیافت اما در بازگشت به توس، امیرک منصور، که از دوستان فردوسی بوده است و(( شاهنامه ابومنصوری)) به دستور پدرش ابو منصور محمد بن عبدالرزاق یکپارچه و نوشته بود، نسخهای از آن را در اختیار فردوسی نهاد.
شاهنامه پرآوازهترین سروده فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی میباشد. فردوسی سرودن شاهنامه را بر پایه نوشتار ابومنصوری در حدود سال 370 هجری قمری آغاز کرد و سرانجام آن را در سال 372 خورشیدی به انجام رساند.
این ویرایش نخستین شاهنامه بود و فردوسی نزدیک به بیست سال دیگر در تکمیل آن کوشید. این سالها همزمان با برافتادن سامانیان و برآمدن سلطان محمود غزنوی بود. فردوسی در سن شصت و پنج سالگی بر آن شد که شاهنامه را به سلطان محمود اهدا کند و به همین دلیل در ویرایش دوم، بخشهای مربوط به پادشاهی ساسانیان را تکمیل کرد. فردوسی شاهنامه را در شش یا هفت دفتر به دربار غزنه نزد سلطان محمود فرستاد. به گفته خود فردوسی، سلطان محمد(( نکرد اندر این داستانها نگاه)) و پاداشی هم برای وی نفرستاد.
از این رویداد تا پایان زندگانی، فردوسی بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود که بیشتر در گله و انتقاد از محمود و تلخکامی سراینده از اوضاع زمانه بوده است.
نام و آوازه فردوسی در همه جای جهان شناخته شده و ستوده شده است. شاهنامه فردوسی به بسیاری از زبانهای زنده جهان برگردانده شده است. به گفته بسیاری از پژوهشگران ایران، فردوسی بزرگترین رزمنامه جهان را پدید آورده که دربردارنده تاریخ جهان باستان است.
منبع: مشاهير ايران زمين/ بهکوشش امير بهنام.- تهران: پاسارگاد، ۱۳۹۵.