ازسرگیری نشست ادبی شمس با «وقتی سایهها جان میگیرند»
به گزارش گنجینۀ رضوی، همزمان با هفتۀ دفاع مقدس، هفتادوچهارمین نشست ادبی شمس پس از 6 ماه وقفۀ کرونایی، به بررسی کتاب «وقتی سایهها جان میگیرند» به قلم «محبوبه سادات رضوینیا» اختصاص یافت. این نشست که به همت سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی و کتابخانه امام خمینی(ره) مشهد برگزار شد، با رعایت دستورالعملهای بهداشتی در محوطۀ روباز کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی، پذیرای ادبدوستان بود.
در این دورهمی ادبی ابتدا حسین عباسزاده، نویسنده و منتقد ادبی، با بیان اینکه از نزدیک شاهد مراحل شکلگیری این کتاب بودم، ابراز کرد: این کتاب، خاطرات آقای طیّب بقاییمقدم است که در روزهای جنگ، یک تخریبچی بود و مأموریت خنثیکردن مین را بر عهده داشت.
وی با بیان اینکه در ابتدای کار، وقتی راوی، بخشی از دستنوشتههایش را برایم میخواند، با خواندن سطربهسطر خاطراتش میگریست، تأکید کرد: باید این نکته را مدنظر قرار داد که آنچه ما بهعنوان خاطرات در یک کتاب بهراحتی میخوانیم و از آن عبور میکنیم، سطرهای زندگی فردی است که همۀ لحظات آن را تجربه کرده است.
عباسزاده به عنصر تخیل در ادبیات اشاره کرد و گفت: وقتی صحبت از ادبیات داستانی میکنیم، عنصر مهم و اصلی آن، تخیل است و از طرفی باید آفت اصلی کتابهای تاریخ شفاهی را تخیل دانست و اگر نویسنده تخیل خود را وارد اثر کند، اثر تاریخ شفاهی از درجۀ اعتبار ساقط میشود.
وی ادامه داد: هرچند در تنظیم آثار تاریخ شفاهی، برخی به نویسنده به چشم یک تایپیست مینگرند، باید دانست که نویسنده تأثیر مهمی در نگارش یک اثر خاطرهنوشت دارد و درواقع، نقشی همچون نقش یک تدوینگر در آثار سینمایی را ایفا میکند که باید خروجی خوب و مخاطبپسندی از کار ارائه دهد.
عباسزاده، تاریخ شفاهی را یک پرسش و پاسخ هدفمند دانست که مصاحبهکننده با پرسیدن پرسشهایی هدفمند از مصاحبهشونده، سیر روایت را تعیین میکند و بیان کرد که این سبک کارها با خاطرهنویسی متفاوت است.
در ادامه، سیدمحمد طالبیان، پژوهشگر و مدرّس دانشگاه، با انتقاد از نبود سیر تاریخی مشخص در کتاب، به یکی از نکات مثبت این اثر اشاره کرد و گفت: تطبیق روایت با واقعیات از نکات مثبت این کتاب است. وی افزود: هرچند، گاه خودسانسوری در کتاب احساس میشود، راوی از بیان اشتباهات خود امتناع نکرده و آنچه را که برایش رخ داده، بر اساس واقعیت شرح داده است.
در پایان، بازنویس اثر با بیان اینکه از ابتدا دوست داشتم وارد ارتش شوم و علیرغم تلاشهایی که داشتم، این امر میسّر نشد و درنهایت تصمیم گرفتم در حوزۀ دفاع مقدس قلم بزنم، تصریح کرد: این کتاب، حاصل دوبارهنویسی خاطرات آقای بقاییمقدم است که سعی کردم با بازسازی ادبی آن و حذف قسمتهای زائد یا غیرضروری، نگارشی جدید بر پایۀ دستنوشتۀ اصلی تنظیم کنم و این کار را با رعایت اصل امانتداری و وفاداری به واقعیات و مستندات گفتهشدۀ راوی انجام دادم.
محبوبهسادات رضوینیا ادامه داد: هر اثری، نقاط ضعف و قوّت خودش را دارد و نمیتوان انتظار داشت که یک اثر ادبی از هر لحاظ کامل و مطابق با هر سلیقهای باشد.
گفتنی است که این کتاب به همّت نشر ستارهها و با حمایت سپاه امام رضا(ع) در 340 صفحۀ مصور منتشر شده است.