ملا صالح: روايت زندگی مجاهد مبارز، ملا صالح قاری
خواندن این کتاب تجربهی یک مطالعهی شیرین را به کامتان خواهد نشاند و علاوه بر آن موتورتان برای خواندن کتابهای دیگر گرم می شود. برای اینکه یک سوی دیگر بخشی از قصهی کتاب «ملاصالح» را هم ببینید با کتاب «آن بیست و سه نفر» این مسیر را ادامه دهید چرا که مترجم ملاقات مشهور آنها با صدام حسین همین ملاصالح قاری بوده و اتفاقاً همان یکی از دلایلی میشود که به او اتهام جاسوسی و همکاری با بعثیها علیه ایران را بچسبانند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
یک روز مثل روزهای گذشته که گاهی با رعب و وحشت و انتظار رهایی میگذشت، دروازه بزرگ ساختمان استخبارات باز شد و ماشین حامل اسیران تازهوارد داخل محوطه حیاط شد. مثل هر بار بهسرعت به حیاط رفتم تا پیش از رفتن اسرا به اتاق بازجویی آنها را تحویل بگیرم و تخلیه اطلاعاتی کنم. در حلقهشان ایستاده بودم:
- آقایان! من اسمم صالح البحّار است. مثل شما اسیر و مترجمتان هستم. با من همکاری کنید و هیچ نترسید. من در اتاق بازجویی کنارتان هستم و تا آنجا که بتوانم، با شما همکاری میکنم. به نفعتان است جواب سؤالاتشان را بدهید. البته من نیز چیزی که به ضرر شما باشد، برایشان ترجمه نمیکنم.