چشم نگاه و چشمك
اگر به من توجه نکنی خودم را میکشم، اگر جواب ندهی بهتر است قبل از اینکه بدانم جوابم را نمیدهی صاعقهای بیاید و مرا برباید، یا زلزله آید، و یا سیلی آید و مرا در آغوش گیرد و...
دختر نامه را میخواند، پسر نامه را مطالعه میکند، عجبا! چه کنم؟ چه گویم؟ جان او در معرض خطر است، ولی غافل از اینکه این دام است، صیاد هم برای به دام انداختن صید، دانه گندم و ارزن میگستراند تا دام را صید کند و.. وقتی جواب نیامد، توجهی نشد و... دختر یا پسر یا هر دو از راه دیگر وارد میشوند: واقعاً چه چهره ای، بهبه چه چشمانی، چه ابروانی، چه اندامی، چشمان پرفروغ تو دل مرا آتش زده، صحبت کردن، خندیدن، نگاه کردن تو مرا آرامش میدهد، چه وقاری، چه ادبی چه عاطفه ای و...
سرشناسه : حقجو، محمدحسین، - 1333
عنوان و نام پديدآور : چشم، نگاه و چشمک/ نوشته محمدحسین حقجو
مشخصات نشر : قم: فاطمهالزهرا(س)، 1379.
مشخصات ظاهری : ص 172