داستان موش و گربه
" پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش" مشهور به "داستان موش و گربه" کتاب یا رسالهای است مشتمل بر مناظرۀ نمادین و سمبولیک میان گربه و موش.
🐭موش متصوف و گربه متشرع است. موش در چنگال گربه گرفتار میشود و برای رهایی خود میکوشد اما گربه پرحرف و پرچانه است و آماده برای مباحثات طولانی.
در جریان داستان، گربه و موش روبروی هم قرار میگیرند و پس از مناظرات بسیار، گربه، موش را که دائم در پی راه فراری است، به چنگ میآورد و میخورد.
✅مولف در این اثر سعی داشته است تا به زبان طنز و کنایه از ریاکاران و ظاهرسازان و از آن گروه صوفیانی که به سخن حافظ خرقهشان مستوجب آتش است، انتقاد کند.
♨️در دورهای که شیخ زندگی می کرد، بازار تصوف بسیار گرم بود و حاکمان صفوی نیز خود را صوفی و درویش میپنداشتند. در چنین هنگامهای که فرصت طلبان ریاکار، بهترین میدان را برای جلوه فروشی مییافتند، شیخ بهائی با تألیف این کتاب به مبارزه با صوفیان پرداخت.
🌟مصطفی رحماندوست، قصههایی از این کتاب را برای نوجوانان بازنویسی کرده است که برای این گروه سنی نیز پیشنهاد میشود.