استاد
شهید مجید شهریاری سال ۱۳۴۵ در شهر زنجان متولد شد. وی متأهل و دارای دو فرزند است. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دورۀ کارشناسی تا دکتری را در دانشگاه صنعتی شریف و امیرکبیر گذراند.
شهید شهریاری در سال ۱۳۸۸ و بر اساس تصویب هیئت ممیزه به درجۀ استادی ارتقا پیدا کرد. در واقع بعد از چهار سال دورۀ دانشیاری و حدود هشت سال از زمان شروع به کار که حداقل زمان لازم برای ارتقا به درجۀ استادی است، به این مرتبه ارتقا یافت. شهید شهریاری از سال ۱۳۸۳ تا زمان شهادت، نمایندۀ دانشگاه شهیدبهشتی در امور اجرایی همکاری با سازمان انرژی هستهای بود. وی همچنین عضویت در انجمن هستهای ایران، مدیریت گروه کاربرد پرتوها، عضویت در شورای آزمایشگاه و شورای فناوری دانشگاه، عضویت در کمیتۀ تخصصی فنی و مهندسی هیئت ممیزه، مشاور جمهوری اسلامی ایران در پروژۀ سزامی، و برگزاری چهار کمیته علمی و کارگاه آموزش را در پروندۀ اجرایی خود داشت. شهید مجید شهریاری، دانشمند فرزانه و استاد فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی ایران سرانجام در تهران در ۸آذرماه۱۳۸۹ توسط رژیم صهیونیستی و با همکاری اطلاعاتی منافقین در یک عملیات تروریستی به درجۀ رفیع شهادت نایل شد.
در این کتاب، حدود ۲۰۰ خاطره از دوستان، دانشجویان، همکاران، همسر و فرزند شهید مجید شهریاری که همگی از آن استاد شهید درس گرفتهاند، ذکر شده است که تعداد ۲۶ خاطره آرشیوی است و پاورقی خوردهاست. به دلایلی چند، تقریباً هیچ اسمی از افراد و راویان، داخل متن قید نشده است. نویسنده، تمام تلاش خود را در جهت حفظ امانت و ادای دین به استاد شهیدش، بهکار گرفته است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
و چقدر راحت نفهمیدیم که تو، تنها استاد درس و مشق دانشگاهمان نبودی . تواستاد راهمان بودی. از میان تمام علم و دانش و سختگیری و دقتت، از میان تمام تواضع اختیاریات، تمام مجاهده و مراقبهات و تمام عشقت به ائمۀ اطهار که بارها و بارها در کلاس درس و در مناسبات، ابرازش میکردی… و ما کیف میکردیم که میشود عاشق بود و عالم بود. چه ساده نشناختیمت استاد. استاد صاحب مکتب ما… تو با رفتنت هم بلوغ را برایمان معنا کردی و بلوغ یعنی رسیدن و رساندن…
چیزی که همیشه به آن غبطه می خوردم، رسیدگی دکتر به پدر و مادرش بود. درسش را در خارج ادامه نداده بود و یکی از دلایلش، رسیدگی به پدر و مادر بود. مادری که تسلیمش بود. دعای مادر، هنوز هم پشت سرش است.