سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی
جشنواره بین المللی کتاب سال رضوی

مصاحبه با آقای دکتر جلیل عرفان منش

۱۳۹۴/۱۱/۲۰

مصاحبه با آقای دکتر جلیل عرفان منش
با دکتر جلیل عرفان منش حائز رتبه دوم هفتمین جشنواره انتخاب کتاب سال رضوی دربخش کتاب با محوریت سیره و تاریخ رضوی(بخش خاندان) با رویکرد علمی- پژوهشی با کتاب " مهاجران موسوی" از انتشارات امیرکبیر ؛ به گفت و گو نشستیم که از نظرتان می گذرد.
جلیل عرفان منش متولد ۱۳۳۹ در شیراز است . او فارغ التحصیل رشته تاریخ و مدیریت آموزشی است و مدرک دکترای خود را در رشته پژوهش هنر اخذ نموده و سال ها در حوزه های گوناگون سینمایی فعالیت داشته است.
تاکنون نگارش فیلمنامه سینمایی روز موعود، سریال آفتاب و زمین، مسافر زمان، مستند داستانی روایت انقلاب، مجموعه مستندهای سرزمین خاکستری، حدیث بیداری، انیمیشن سینمایی پا به پای آفتاب، تالیف کتاب های همگام با امام رضا (ع) از مدینه تا مرو، چلچراغ شیراز، مهاجران موسوی،کوروش و بازیابی هویت ملی، نامه شیراز، زندگینامه احمدبن موسی(ع)، پیشینه و کیستی ذوالقرنین، جستارهایی در حیات معنوی ایرانیان، شاهچراغ و نمایشنامه های آفت یک انقلاب ، کلاس درس و خاطرات 15 خرداد سال 42 و همچنین مقالاتی چون فن داستان نویسی ،پژوهش درباره شخصیت در داستان ، طرح و ماهیت ولایت عهدی امام رضا (ع) و چندین اثر دیگر در حوزه تاریخ و هنر را عهده دار بوده است. او موسس و رئیس دانشگاه سوره شعبه شیراز در سال ۱۳۷۴، مدرس رشته ادبیات نمایشی در همین دانشگاه، مدیرگروه تاریخ و مناسبت های شبکه دو سیما طی سال های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۷، عضو کمیته فرهنگ و تمدن شورای عالی انقلاب اسلامی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹ و از اعضای هیات داوران چهارمین دوره از جشنواره بین المللی «سینما حقیقت» بوده است.
*******
جناب آقای دکترعرفان منش! با تشکر از شما که وقتتان را دراختیار ما گذاشتید، ابتدا اثر برگزیده خود را معرفی کنید.
کتاب "مهاجران موسوی" به بررسی زندگی علمی فرزندگان و احفاد امام موسی‌کاظم(ع) می پردازد. علل مهاجرتشان به ایران و مباحثی چون منسوب شدن تعداد کثیری از این امامزادگان به امام موسی کاظم(ع) و موضوعاتی درباره برخی ازجعلیات و خرافه‌هایی که درطول زمان دراین باره شکل گرفته را مورد بررسی قرارمی‌دهد.
در زمان نگارش " مهاجران موسوی" آیا اتفاق خاص یا تجربه معنوی ویژه ای برایتان رخ داده است که آن را بیان کنید؟
زمانی که آخرین صفحات کتاب" مهاجران موسوی" را می نوشتم مصادف شد با مشرف شدن من به سفر حج. اما بدلیل شوقی که درنگارش این کتاب داشتم درآخرین لحظات عزیمت ، تا دیرهنگام در دفتر کارم مشغول نوشتن بودم که کتاب را تمام کرده وبه منشی ام بدهم تا به ناشربرساند. حتی فرصت نکردم تا مانند یک مسافرمعمولی که می خواهد به مکه برود، به منزل رفته و وسایلم را جمع آوری و خداحافظی کنم.
با این حس کتاب را تمام کردم که شاید ازاین سفربه هردلیلی بازنگردم. اما بد نیست بدانید آن ناشر این کتاب را که با آن حس در لحظات آخر به او تحویل داده بودم 5 سال پیش خود نگاه داشت ومنتشر نکرد. وقتی می گفتم چرا چاپ نمی کنید ؟ می گفت: این کتاب بسیارفوق العاده است و ما حتما آن را چاپ می کنیم. به همین منوال2 سال گذشت. در سال سوم می گفتم: اصلا تمایلی با همکاری با شما ندارم لطفا کتاب را بدهید.می گفتند: نه ما به این کتاب خیلی احتیاج داریم. دو سال دیگر هم گذشت و در سال پنجم بالاخره صبرم تمام شد.
کتابی که با آن اشتیاق تمام کرده و تحویل داده بودم که مثلا وقتی ازسفر مکه بازمی گردم حداقل مقدماتش آماده باشد و زیر چاپ برود اما این اشتیاق 5 سال طول کشید و ثمری نداشت. خوشبختانه با آنها قراردادی ننوشته بودم و دستم باز بود. کتاب را پس گرفته و بعدها انتشارات امیرکبیر آن را چاپ کردند. جا دارد از جناب آقای دکتر خاموشی ریاست محترم سازمان تبلیغات اسلامی قدردانی کنم. ایشان وقتی کتاب را مشاهده کردند به سرعت و با بهترین کیفیت آن را به چاپ رساندند.
در کتاب "مهاجران موسوی"   سعی کردم تا صحت نسب امامزادگان را بگویم. زیرا ما مکلفیم آنچه که در مورد ائمه(ع) به تحقیق وارد نشده است را بیان نکرده و از طرفی هم باید حقایق را بیان کنیم. زیرا شهرت یک امام زاده باعث نمیشود تا چشمانمان را روی اصالت آن ببندیم. این ها همه از موضوعاتی بودند که من را نگران می کرد. سعی کردم که اسیر مشهورات تاریخی نشوم. پیشینیان من که آثارشان را مطالعه میکردم بطورمثال امامزاده ای را به امام موسی کاظم(ع) منسوب کرده بودند و حال من دریافته ام که ایشان از نوادگان امام حسن(ع) است. پس مکلف بودم که دراینجا ازمشهورات عبور کرده تا به حقایق برسم واین امربالطبع شجاعت، جسارت ، وسواس، آگاهی و شناخت می طلبید.
یا اینکه حوادثی که درطول تاریخ برای برخی ازامامزادگان اتفاق افتاده وکتاب هایی دراین زمینه منتشرشده است. کتاب هایی که همه یک سرمنشاء داشتند و ازآن اقتباس می کردند. خرافات و جعلیات چون رشته های باریکی بوده که درطول تاریخ آنقدربه هم تنیده شده که حال طناب قطوری را درست کرده و مثل یک درخت تنومند و کهنسال بزرگ شده و در طول تاریخ همه این حادثه را تایید کرده اند گسستن و بریدن این تارو پود بسیار دشواراست. و اینکه بخواهم پندارها و باورهای عامیانه ای را که سالها جریان داشته را تخریب کنم کارسختی است. زیرا قصد من تخریب این باورها نیست. هدف این است که مردم را به باورهای درست هدایت کنیم. بنابراین برایم مهم بود که خدای نکرده لغزشی درکارمن نباشد. به همین دلیل هرزمان به ابهامی رسیدم که نتوانستم حلش کنم آن را به آیندگان سپردم. و بارها در کتابم اعتراف کردم که دراین مورد تحقیقاتم به نتیجه نرسیده و از آیندگان خواستم که این مسیر را ادامه دهند و حقایق را کشف کنند.
خوشبختانه بعد ازاین که کتاب "مهاجران موسوی" منتشر شد با استقبال زیادی روبه رو شد و خیلی ها در تماس با من گفتند ما سالهاست منتظرچنین کتابی بودیم.زیرا کتاب هایی بطورپراکنده درمورد برخی ازامام زادگان وجود داشت اما کتابی که بتواند همه ی سادات و احفاد و نوادگان امام موسی کاظم(ع) رابطور علمی بررسی کرده و صحت نسبشان را معلوم کند تا به حال چنین کتابی نبوده و این کتاب اولین کتابی است که دراین زمینه به رشته ی تحریردرآمده است.
آیا پیش ازاین نیز در حوزه امام رضا علیه السلام ، اثری پدید آورده اید؟
آثاری در حوزه ی فرهنگ رضوی داشته ام که شاید مهمترین آنها کتاب"جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو" بود که درسال 1374 توسط بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برای اولین بار منتشر شد. بعد ازآن هم این کتاب درچاپ های متعدد با ویراست جدید و با عنوان" همگام با امام رضا(ع) از مدینه به مرو" و ترجمه ی این اثر با عنوان" المسایر الامام الرضا(ع) من المدینه الی الخراسان" توسط بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی منتشرشد.
در مورد این کتاب و احساستان راجع به آن بیشتر توضیح دهید.
باید بگویم کتاب "جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو" در ابتدا قرار نبود کتاب شود. حدود 25 سال پیش که در رشته ی تاریخ تحصیل می کردم این اثر در آغاز نگارش یک تحقیق دانشجویی بود که درآن سالها من این تحقیق را انجام دادم. اما اکران یکی از آثار سینمایی من در پنجمین جشنواره فیلم فجر همزمان شد با ارائه این تحقیق و من نتوانستم این مقاله را بدست استادم برسانم و متاسفانه ایشان بنده را از آن درس انداخت و این تنها درسی بود که من درآن نمره نیاوردم. اما جالب اینجاست که همین مقاله بعدها به کتاب تبدیل شد و به عنوان کتاب سال جمهوری اسلا می ایران شناخته شد. و من بعدها این کتاب را به استادم هدیه دادم.
این مطلب را کمتر عنوان کرده ام اما زمانی که مشغول نگارش این کتاب بودم قراربود این اثر بصورت یک فیلمنامه با نویسندگی و تحقیق من و به کارگردانی شهید سید مرتضی آوینی تهیه شود. به یاد دارم گاهی ایشان با من تماس می گرفت و می پرسید: اکنون درکجای سفرهستی؟ وچه زمانی به اهواز می رسی؟ می گفتم مثلا اکنون در بصره ام و احتمالا تا یک ماه دیگر به اهواز می رسم. می گفت این دست نوشته ها را به من برسان. می گفتم تایپ نشده اند. می گفت اشکالی ندارد. حیف که با شهادت ایشان این کار نیمه تمام ماند. بهر حال هر کتابی که یک نویسنده می نویسد سرشار از خاطرات نگفته ای است که اگر آن خاطرات جمع شود خودش کم از کتاب نیست. دراین کتاب با یک شور وشوق و هیجان خاصی از ابتدا تا پایان سفر ، خود را در کنارامام رضا(ع) می دیدم . با اینکه جزییات حوادث تاریخ را می دانستم اما باز هم در برابر اتفاقات و دسیسه هایی که علیه ایشان شکل می گرفت نگران و ناراحت می شدم.
نظرجنابعالی دررابطه با کلیت برگزاری جشنواره انتخاب کتاب سال رضوی چیست؟ جشنواره امسال را چگونه دیدید؟
این جشنواره فرصت بسیار خوبی است که دروهله اول نویسندگان یکدیگر را ببینند و با افرادی که با آثارشان آشنا بوده اما تابه حال آنها را از نزدیک ندیده اند دیدار کنند. درباره آثارهم اظهارنظر کرده و از تالیفات هم باخبرشوند. همه ی این ها از برکاتی است که آستان قدس رضوی دراین جشنواره امکانش را فراهم آورده و یک باردر طول سال همه ی ما را دربارگاه مقدس حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) به این بهانه دورهم جمع می کند
اما بنظر من یکی از مهمترین اقدامات جشنواره انتخاب کتاب سال رضوی که من درجشنواره های دیگر شاهد آن نبودم این است که برخی از افرادی را که درسالهای پیش برگزیده ی جشنواره بوده اند را هم در دوره های بعد دعوت می کند تا به نوعی یادآوری و سپاس دوباره از ایشان داشته باشد و این به نظرمن کارزیبایی است که دست اندرکاران جشنواره انجام داده اند و شایسته ی تقدیراست.
آقای دکتر! آیا در میان آثار برگزیده جشنواره انتخاب کتاب سال رضوی در سال های گذشته ، اثری یا آثاری بوده است که تحسین شما را برانگیخته باشد؟
دربین آثار سالهای پیش یک اثر داستانی بود که متاسفانه نامش را بخاطر ندارم اما کتاب بسیار خوبی بود. کتاب بسیارارزنده ای هم درباره ی امام رضا(ع) به زبان عربی بود که متعلق به یک نویسنده ی عرب زبان به نام کمال سید ازکشورعراق بود که اتفاقا این جشنواره باعث دوستی و پیوند ما با یکدیگرشد. این آشنایی ما تاکنون استمرار پیدا کرده و ایشان اکنون در قم ساکن است و ما تالیفاتمان را با هم رد و بدل می کنیم و از تجربیات هم استفاده می کنیم.
چه راهکارهایی را برای هرچه بهتر برگزارشدن این جشنواره پیشنهاد می کنید؟
اولین توصیه ام به مدیران و عزیزان جشنواره این است که سعی کنند طرازها و شاخصه های انتخاب کتاب سال رضوی باز هم رو به بالا باشد. یعنی کتاب هایی انتخاب شوند که در درجه اول شایستگی نوشتن برای امام رضا(ع) را داشته باشند. واینکه عجله ای نداشته باشند که حتما این جشنواره را سالی یک بار برگزار کنند.می توان آن را دوسالانه کرد تا کتاب های بیشتری در این زمینه تالیف شود.
با توجه به اینکه مجموعه ی اسناد و کتابخانه های آستان قدس رضوی به عنوان پشتوانه های علمی نویسندگان محسوب می شوند اگربرای نویسندگانی که تا به حال کتاب هایشان ،کتاب سال رضوی شناخته شده است سفرهای مطالعاتی ترتیب دهند و ازآنها بخواهند تا در باره موضوعاتی که تا به حال در مورد امام رضا(ع) کارنشده بنویسند وبه سمت نگاه ها واثرهای نوین بروند تا نیازروز جامعه را تامین کنند.
آخرین راهکارمن این است که چه خوب است آستان قدس رضوی و این جشنواره به افرادی چون من که کتابهای علمی می نویسند ومخاطبانشان بیشتر فضلا ، علما، اندیشمندان،دانشجویان و محققین هستند کمک کند و ازما بخواهد تا کتاب هایی با زبان عامه مردم بنویسیم تا هم بار علمی داشته باشد هم بتواند با مخاطب عام ارتباط برقرار کند.
چه راهکارهایی را برای جهانی شدن این جشنواره و توسعه فرهنگ رضوی درجهان پیشنهاد می کنید؟
انبیاء و ائمه اطهار(ع) مخاطب خودشان را ،هیچگاه تنها برای یک جغرافیا فرض نکردند. همواره برای تمام انسانهای جهان حرف زدند. درهمین بارگاه مقدس امام رضا(ع) بیش از70 ملت و ملیت مختلف از مذاهب مختلف از اقصی نقاط جهان به زیارت امام رضا(ع) می آیند و اصولا جهان اسلام و بویژه اهل سنت به اهل بیت(ع) عشق می ورزند. ما بعنوان کسانی که شیعه و پیرو ائمه اطهار(ع) هستیم باید تلاش کنیم که با زبان جهان سخن بگوییم.
برخی تصور می کنند که اگر یک فرد به زبان های مختلف آشنا باشد و مثلا کتابش ترجمه شود، کتاب او جهانی می شود. این غلط ترین و بدترین نوع نگاه به جهانی فکر کردن است. اگر ما زبان جهان را بفهمیم آنوقت است که می توانیم کتابی به زبان جهانیت بنویسیم. و این نیازمند تلاش های زیادی است تا ما دریابیم برای جهانی نوشتن بویژه برای جهان اسلام و مخاطبین آن در سراسر جهان باید معارف ائمه(ع) را چگونه به آنها منعکس کنیم. گاهی اوقات برخی از معارف ائمه(ع) را ممکن است برخی ها به گونه ای بنویسند که حتی درجغرافیای پیرامون خودشان هم برد نداشته باشد یعنی از مرزهای کوچک شهرهای خودشان هم عبور نکند چه برسه به سراسر ایران چه برسد به جهان اسلام و چه برسد به جهان.
البته سخن گفتن به زبان جهانی دشوار است؛ اما شدنی است. از ملزوماتش این است که افق های دید ما وسیع باشد. بطورمثال مرحوم علامه طباطبایی(ره) یا استاد آیت الله مطهری و.. برخی ازآثارشان نه تنها برای عصرخودشان بلکه برای چند دهه ی آینده هم ماندگارشده است. و ما برای نگارش زبان جهانی کمتر به تکنیک نیاز داریم بیشتر به هنر احتیاج داریم. هنر جهانی سخن گفتن .
نظرتان را در مورد کتابخانه حضرت رضا علیه السلام بیان کنید.
کتابخانه ی امام رضا(ع) یکی از بی نظیرترین کتابخانه های جهان اسلام است و بسیار کتابخانه ی منظم و گسترده ای است. به نظر من دوچیز به جشنواره متصل وپشتوانه ی آن است. یکی بارگاه ملکوتی و نورانی حضرت امام رضا(ع) که درواقع چتربزرگ حقیقی است که روی سر نه تنها این جشنواره، نه این شهر،بلکه در سراسر ایران و جهان اسلام پرتو نورانی حضرت (ع) گسترده است . و دومین چیز برای ما که اهل قلم هستیم همین کتابخانه ی آستان قدس رضوی است که یکی از پشتوانه های فرهنگی ما محسوب می شود.
منبع:
برچسب:
پیوست:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید