عهد جديد در مقام ادبيات/ کايل کيفر؛ مترجم مجتبي پردل.- مشهد: ترانه: دانيال دامون، ۱۳۹۷.
خلاصه
نویسندۀ این کتاب به عهد جدید از دریچۀ بسیار ویژهای مینگرد؛ یعنی از منظر مطالعۀ ادبی. پرسشهایی که در این شیوۀ نگاه مطرح میشوند، کانون توجه خود را بر روی زبان و هنرآوری خود متن میگذارند.
معرفی کتاب
خوانندگان عهد جدید در مسیری کوبیده و هموار گام برمیدارند. 27 متن منفردی که به دوهزار سال پیش بر میگردند، سدهها تفسیر با خود به همراه دارند. این گسترۀ عظیم و گوناگون از خوانندگان ـ چه اکنون یا در گذشته ـ از چشماندازهای مختلفی به عهد جدید نزدیک میشوند. از همه رایجتر خوانندگان مسیحی هستند که عهد جدید را از منظری دینی میخوانند؛ اما پیروان دیگر ادیان ـ برای نمونه یهودیان یا بوداییها ـ عهد جدید را برای فهم میانفرهنگی دین میخوانند. اما نویسندۀ این کتاب به عهد جدید از دریچۀ بسیار ویژهای مینگرد؛ یعنی از منظر مطالعۀ ادبی. پرسشهایی که در این شیوۀ نگاه مطرح میشوند، کانون توجه خود را بر روی زبان و هنرآوری خود متن میگذارند. رویکرد ادبی به عهد جدید فرض را بر این میگذارد که اسناد و مدارکی در این متن یافت میشوند فقط انتقالدهندۀ اندیشه نیستند، بلکه سبب سرگرمی، انگیزهبخشی، سردرگمی و لذت مخاطب نیز میشوند. هنرآوری عهد جدید حتی برای کسانی که به لحاظ مذهبی دلبستۀ آن هستند نیز میتواند جذاب و انگیزاننده باشد. خواندن عهد جدید به منزلۀ ادبیات دینامیسم و پویایی این جذابیت را روشن میکند. برخلاف تفسیرگران مذهبی این متون مقدس که ممکن است زیر تأثیر تمنایی برای یافتن محتوای اخلاقی یا الهیاتی، تجربۀ زیباییشناسانۀ خواننده را از نظر دور بدارند، تفسیر ادبی این تجربه را برجسته میکند.
رویکرد ادبی به عهد جدید در بسیاری از دورههای درسی که با عنوان «کتاب مقدس در مقام ادبیات» ارائه میشوند، چیرگی دارد. با این همه عبارت «در مقام» در این عبارت ابهام دارد. ممکن است خواننده را آمادۀ آن کند تا به کتاب مقدس همچون هر اثر ادبی دیگری نزدیک شود. بدین معنی که خواننده خودش را با عناصری چون پیرنگ داستان، نحو زبان، پرورش شخصیت و طرز بیان هماهنگ میسازد. هم از اینرو یکی از معانی عهد جدید در مقام ادبیات، به محتوای متن برمیگردد. مشخصههایی از اینقبیل دغدغۀ اصلی این کتاب را شکل میدهند و در نخستین فصل به شرح و بسط آنها پرداخته شده است. اما «در مقام» همچنین میتواند گونهای ارزیابی دوباره را از کتاب مقدس نیز برساند، گونهای ارزیابی که آن را در دل قانون ادبی جای میدهد. «در مقام» در این معنای دوم به کارکرد متن اشاره دارد. در فصل دوم به پیوند میان عهد جدید و ادبیات پرداخته شده است. در دستان هنرمند ادبی، متن کتاب مقدس در مقایسه با خوانشهای آشکارا مذهبی میتواند چندسویهتر و گشوردهتر به امکانهای تازه پدیدار گردد. از همینرو خوانش عهد جدید در مقام ادبیات کاری در مایۀ کنشی خلاقانه است؛ کنشی خلاقانه که کندوکاو در زبان و ویژگیهای متن را همراه با داشتن گوشۀ چشمی به مکالمۀ هدفمند وجهۀ همت خود قرار میدهد، در برابر دریافتی کنشپذیر از حقیقتهای الهیاتی.
در فصل سوم دربارۀ انجیلها سخن گفته شده است. در آغاز فصل به این نکته اشاره شده که چهسان خوانندهای را که خواهان کشف عیسای تاریخی است، ناکام میگذارند. انجیلنگاران فرمانبر عینیت بیطرفانه نبودهاند؛ آنان روایت پدید آوردهاند. علاقمندان به عهد جدید این خلاقیت آنان را بیشک باید چنان یک حسن به شمار آورند و نه عیب. انجیلها ژرفنایی دارند که صرف گزارش قادر به برابری با آن نیست. چهار انجیل درهمپیوسته در آغاز عهد جدید، چهار عیسی، که همگی جذاب و متمایز اما همپوشاناند، برای خوانندگان ادبی این متون انبوهی از دستمایه فراهم میآورند که میتوانند نیروی آفرینشگری را در آنان نیز برانگیزاند.
در فصل چهارم دربارۀ پولس و رسائل او مطالبی بیان شده است. پولس سرآمد نامهنگاران ادبیات آغازین مسیحی به شمار میرود. او به سبب رسالههای جمعآورده و مدونگشته، نفوذ عظیمی بر جهان مغربزمین برجای نهاده است. چهرههایی چون آگوستین و لوتر، پولس را منبع الهام خود قرار دادهاند و بدون الهامگرفتن از او اهمیت و آوازهای را که اینک دارند به دست نمیآوردند. پرسشی که خوانش ادبی و تفسیرگرانه از پولس باید داشت این است که آیا رسالههای وی تأثیرگذاری دارند و اگر دارند بر چه کسانی؟ بر خلاف انجیلها که افراد پرشماری بدون داشتن هرگونه دغدغۀ مذهبی به خواندن آنها میپردازند، کارکرد رسالههای پولس بهتقریب به اجتماعات مذهبی منحصر میشود. با این حال رسالههای وی میتوانند برای غیرمسیحیان نیز جذاب باشند؛ درست مانند «اعترافات» قدیس آگوستین، متنی بهشدت مذهبی که چنان اثری کلاسیک در زمرۀ ادبیات مغربزمین به شمار میآمده و از سوی افراد مذهبی و غیرمذهبی به یکسان خوانده میشود.
آخرین کتاب در مجموعۀ عهد جدید، یعنی «مکاشفه» جایی در میان حماسۀ «اِنوما اِلیش» و ادبیات تخیلی مدرن قرار میگیرد. مکاشفه همچون حماسۀ بابلی داستان قدرتهای ایزدی را بازگو میکند که برای دستیابی به سیطره با یکدیگر به نبرد میپردازند. در مکاشفه آنچه اهمیت دارد این است که آیا زمین و ساکنان آن به دست خدای نیک خواهد افتاد یا شیطان شر؟ از نظر زبانی مکاشفه نه پیراستهسازی شعر حماسی بلکه احساسات عوام را نشانه میرود. در فصل پنجم به این کتاب از مجموعۀ عهد جدید پرداخته شده است.
در فصلهای آغازین این کتاب به کندوکاو در کتابهای مختلف عهد جدید در مقام متونی منفرد و جداگانه یا در مورد رسالههای پولس، متونی که به دست فردی واحد نگارش یافتهاند، پرداخته شده است. در فصل پایانی عهد جدید نه به منزلۀ بخشهای مستقل مجزا، بلکه چونان مجموعهای یگانه مورد خوانش قرار داده شده است. خوانش ادبی از عهد جدید در کلیت آن با توجه به سرشت جمعی مجموعه، دشواریهای سختگذری پیشارو مینهد. از همه آشکارتر اینکه هر یک از متون مدعی استقلال است و در برابر همسانسازی با بقیۀ مجموعه ایستادگی میکند. در مجموع این نکته را میتوان گفت که خوانش ادبی از کل عهد جدید امکانات عظیمی را برای کشف غنای تصمیمهای قانونی میگشاید که 1700 سال پیش گرفته شدهاند.
در بخش پیوستهای کتاب، نمونههایی از تصویرسازی گوستاو دوره از روایتهای عهد جدید آورده شده است.
فهرست مطالب کتاب:
فصل یکم: مقدمه
فصل دوم: عهد جدید و قانون ادبی
فصل سوم: انجیلها
فصل چهارم: پُولُس و رسالههای وی
فصل پنجم: مکاشفه
فصل ششم: عهد جدید در کلیت همپیوستۀ آن
ارجاعهای درون متن
پیوست
منابع برای مطالعۀ بیشتر
فهرست اعلام