واژه‎های در حال فراموشی
۱۳۹۹-۰۳-۲۷
شبکهٔ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی.

#مسعود_هوشیار
#واژه_های_در_حال_فراموشی
#کوشیدن

✅از جمله ریشه‌واژه‌های خودسست‌کرده، «کوشیدن» است. برخلاف توان نهادینه در کوشیدن، این واژه قادر نبوده است تا خودش را در ساختار زبان فارسی نگه دارد؛ ازاین‌رو،  خُردک‌خُردک در سراشیبی حذف افتاده است.
♦️در پیشینۀ زبان فارسی، واژه‌های زیر را از ریشۀ کوشیدن پی افکنده‌ایم:
?«کوشش، کوشا، کوشنده، کوشان، کوشانیان، درکوشیدن، کوشندگی، کوشندگان، سخت‌کوش، سست‌کوش، کاهل‌کوش، کوشه (کوشنده)، هم‌کوش (هم‌نبرد، دلاور)، کوشیار»
✅واژه‌های پیش رو را نیز ساخته‌ام تا در شعر و داستان یا متن معیار به‌کار بندیم:
♦️«کوشش‌کده، کوشاکده، کوشش‌مند، کوشش‌نامه، کوشش‌گاه، کوشش‌ساز، کوشاساز، کوشش‌گر، کوشش‌وار، کوشش‌وش، کوشش‌سرا، کوشش‌زار، کوشایان، کاهل‌کوش‌سرا، جان‌کوش، به‌جان‌کوشنده»
⭕️نکته: شاید واژه‌های پیشنهادی‌ام در نخستین‌خواندن بسیار ناآشنا باشد؛ اما اگر در بافت مناسب خودش بنشیند، کاربردی است و به افزایش واژگانی زبان فارسی کمک می‌کند. این‌گونه واژه‌سازی، شیوهٔ شاعران زبان فارسی بوده است.
♦️چه بسیار واژه‌هایی که نخست در زبان شاعران و نویسندگان آمده‌اند و سپس وارد زبان معیار شده‌اند؛ برای نمونه، واژه‌های «دم‌ساز» و «زبان‌بند» و‌ «نظربسته» را نظامی ساخته است. (جهان‌دوست، ۱۳۹۵، ۱۰۷ و ۱۱۰). این دو‌ واژه اکنون بخشی از زبان معیارند.
♦️نظامی گنجوی در مخزن‌الاسرار بیش از ۴۵۰ نوواژه ساخته است. (علی‌یوسفی، ۱۳۷۰: ۲۷ و ۲۸). همچنین، شاعران و نویسندگان هالهٔ معنایی یک واژه را می‌گسترانند. شاعران زبان فارسی واژهٔ آتش را در سی معنا گسترده‌اند (صادقی، ۱۳۹۲: ۳۵۹ تا ۳۶۲).
?برگردیم بر سر سخن آغازین. ریشۀ فعلی سادۀ کوشیدن را ضعیف کرده‌ایم:
می‌کوشم
می‌کوشی
می‌کوشد
می‌کوشیم
می‌کوشید
می‌کوشند
⭕️جایگزینی که به جانش انداخته‌ایم، ریشۀ نازای «تلاش‌کردن» است:
تلاش می‌کنم
تلاش می‌کنی
تلاش می‌کند
تلاش می‌کنیم
تلاش می‌کنید
تلاش می‌کنند
✅نکتۀ مهم: مُرکب‌سازی فعل‌های ساده،  ریشهٔ تاریخی دارد. پیش‌تر که برویم دربارۀ علتش می‌نویسم. مرکب‌گرایی سبب شده است تا خودِ ساختار سادۀ کوشیدن را هم به‌سمت مرکب برانیم:
کوشش کردم (کوشیدم)
کوشش کردی (کوشیدی)
کوشش کرد (کوشید)
... .
✅نمونۀ کوشیدن در آثار شاعران:
♦️سعدی: «ای مردان، «بکوشید» یا جامه زنان بپوشید.»
♦️شاملو: حرفِ من این است:
قطره‌ها باید آگاه شوند
که به «هم‌کوشی»
بی‌شک
می‌توان بر جهتِ تقدیری فایق شد.

کتابنامه
-صادقی، ع، ا، (سرپرست)، ۱۳۹۲. فرهنگ جامع زبان فارسی، ج ۱، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی
-علی‌یوسفی، ح، ۱۳۷۰، «ترکیب سازی در مخزن الاسرار»، مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، (۲۵)، ۲۶ تا ۳۱؛ در: جهان‌دوست سبزعلی‌پور و حسین اسکندری ورزلی، ۱۳۹۵، «نقش قافیهٔ شعر در واژه‌سازی زبان فارسی؛ مطالعهٔ موردی: اشعار نظامی گنجوی»، زبان فارسی و گویش‌های ایرانی، س۱، د۱، بهار و‌ تابستان، ص۹۸ تا ۱۱۲، ص ۱۰۰.
‏https://t.me/matnpazhohi

شبکهٔ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی.
https://t.me/shabakeh_risheshenasi
ارتباط با گردانندگان:
@malihmot
@Beh_Waazh

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.