ازشب میلاد تو این گونه حاصل می شود
ماه روز اوّل ذی القعده کامل می شود
به یازده روز اول ماه ذیالقعده که از ولادت حضرت معصومه سلامالله علیها تا میلاد نورانی امام رضا علیهالسلام، آغاز و پایان مییابد، دهه کرامت میگویند. کتابخانه تخصصی ادبیات واقع در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی در گرامیداشت این دو کریمه و کریم اهلالبیت، به معرفی یک کتاب و یک پایاننامه میپردازد.
کتاب: مسافر غريب؛ داستان بلند زندگي حضرت معصومه (س)/ حسن جلالي عزيزيان.- مشهد: هاتف( هجرت مشهد)، ۱۳۷۹.
بی بی نجمه بسیار مهربان و باخداست. همیشه ذکر خدا بر لب دارد و نماز شب میخواند. یک بار نشده که با ما تندی کند. هربار که برادرم علی نزد او می رود، به احترامش برمیخیزد.
احترام بی بی حمیده را هم دارد و در حضورشان هرگز بر زمین نمینشیند. ما در خانه به او تکتم میگوییم یعنی زمزم. در عقل، اطاعت، ادب و عبادت زبانزد بنیهاشم است.
من نمیدانم مارسی و مغرب کجاست، اما خیلی دوست دارم بدانم اقوام بی بی چگونه مردمانی هستند؟ در فامیل هر کس اسم زیبایی را می داند، روی ایشان گذاشته است. عمویم او را خیزران میگوید و دیگری سمانه، شقراء یا صقر. نامهایی با معناهای متفاوت: آب زمزم، آرامش، مال بسیار، چهره نورانی، خورشید و سلامتی!...
علی در ایوان خانه گام برمیداشت. لباس زیبایی بر تن کرده بود که بر جمال و کمال او میافزود.
...
صدای گامهای شمرده امام و جیغ کودکی درهم آمیخت. همه به سوی اتاق بی بی نجمه نگریستند. لحظهای بعد، کودک در حالی که در میان قنداقی سفید قرار گرفته بود، میان دستهای پدر آرام گرفت. کودک دختر بود. بر چهره ملکوتی پدر تبسمی زد. امام نوزاد مبارک را به آغوش کشید. در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه گفت. سپس آبی طلبیده و کامش را برداشت.
هشام پیش دوید و گفت: امروز اول ذیقعده سال 173 بعد از هجرت جدتان رسولالله است و ده روز دیگر آقازادهتان علی پانزده ساله میشود. روز فرخنده و مبارکی است. این دختر، دومین فرزند شما از بی بی نجمه است؛ او را چه مینامید؟
امام دنیا را به ضیافت لبخنذ خویش میهمان کرد. به نام مادرم فاطمه زهرا، او را فاطمه نام میگذارم! صدای ملکوتی اذان، مدینه را غرق نور کرد. خانه امام در جنبوجوشی بزرگ، مهیای ضیافت میلاد فاطمه شد. مردم مدینه، دستهدسته، لبخند بر لب به سوی منزل آن حضرت حرکت میکردند تا تولد نورسیده را تبریک گویند. علی بیش از همه خوشحال بود، هدیهای به نام فاطمه!
شاعران پارسیگوی درباره زوایای مختلفی از زندگی امام رضا علیهالسلام شعر سرودهاند.
سنایی، اولین ستایشگر امام هشتم، با قصیده 38 بیتی:
دین را حرمیست در خراسان/ دشوار ترا به محشر آسان/ از معجزهای شرع احمد/ از حجتهای دین یزدان/ همواره رهش مسیر حاجت/ پیوسته درش مشیر غفران...
خاقانی، شروانی در سخن خویش به ضامن آهو اشاره دارد، ظاهرا شروانشاهان به مصلحت خویش نمیبینند که این نادرهگوی دوران و ستایشگر آنان پای به خراسان و دربار ملوک آن سامان نهد. وقتی او را از رفتن به خراسان منع میکردند مشتاقانه این قصیدهٔ را سرود:
چه سبب سوی خراسان شدنم نگذارند/ عندلیبم به گلستان شدنم نگذارند
باز در قصیده ای در حال بیماری در شهر ری در اشتیاق سفر خراسان قصیده 29 بیتی با ردیف ان شاالله سروده است: به خراسان شوم انشاء الله/ آن ره آسان شوم انشاء الله
عطار، و نعت سریر علی بن موسی الرضا برای کسب فیوضات از آستان آن حضرت:
شه من در خراسان چون دفین شد/ همه ملک خراسان را نگین شد
امامیهروی، (ملکالشعرا رضی الدین عبدالله بن محمد) متخلص به امامی از شاعران ایران در اوایل عهد ایلخانان است. به سبب دانش وافر به ادبیات عرب و فارسی و اطلاع از علوم مختلف معقول و منقول شهره بوده است.
ای سپهر رفعت قدر تو در وصف النعال/ کعبه دنیا و دینی قبله جاه و جلال
سید ذوالفقار شیروانی، متخلص به ذوالفقار از شاعران معروف قرن هفتم هجری است. این شاعر که خود از خاندان رسول است، از ارادتمندان امام رضا است. او از ترکیب بندی هفت بندی که عدد ابیات آن به شصت و شش بیت بالغ می شود زبان به ستایش سلطان خراسان گشوده است. تمامی این هفت بند ستایش از شاه غریبان و بیان مکارم او از منظرهای گوناگون است.
در بند دوم با توصیف مرقد امام آن را شادی فزای جبریل و جای بوسه سلسبیل میداند و پر جبریل و زلف حور عین را شایسته آن می داند که جاروب خدام امام رضا علیهالسلام باشد.
ای ز خاک آستانت قدسیان را آبروی/ وز نسیم روضهات دارالجنان را رنگ و بوی
در بند پنجم رفعت بارگاه امام را بقدری می داند که بر آفتاب سایه افکنده است و امام را پادشاه دین و دنیا و شمع مصطفی و چشم و چراغ حیدر خطاب میکند.
کز نجف در پیشگاه مشهد او مضمر است/ هم مدینه هم نجف هم سامره هم کربلا
گر چه اصحاب دعا را قبله بودن راه اوست/ آسمان را قبله هنگام دعا، درگاه اوست
مولانا شیخ حسن کاشی آملی، معروف به "حسن کاشی" از شاعران معروف قرن هشتم هجری است که اختصاصش به ائمه اثی عشری خاصه حضرت علیبنابیطالب علیهالسلام است. این شاعر در همه ابعاد زندگی امام هشتم شعر سروده است.
در طوس نهفته است آن گنج/ آن مهر عیان آسمان سنج
رکنالدین اوحدی مراغهای، رکنالدین اوحدی مراغهای اصفهانی از شاعران معروف قرن هفتم و هشتم هجری و از عارفان مشهور عهد خویش بود.
به شهیدان کربلا ز فسوس/ به ستم گشتگان مشهد طوس
خواجوی کرمانی، نخلبند شعرا، کمالالدین ابوالعطا محمودبن علی بن محمود مرشدی کرمانی عارف بزرگ و شاعر قرن هشتم هجری است. در قصیدهای بلند بعد از سخن گفتن از رسول اکرم و دوازده امام در مقام امام هشتم مینویسد:
سهیلدار سلام خور خراسان قاب/ شهید مشهد و خسرو نشان طوسی نشین
ابن یمین فریومدی، مشهور و متخلص به ابنیمین، از شعرای معروف قرن هشتم هجری است. او شاعری قطعهسراست که قطعات اخلاقی و پندآموز دارد و از شاعران شیعی مذهب است. قصیدهای درباره امام رضا دارد که مفاهیم عالی قرآنی و عرفانی دارد.
گوهرافشان کن ز جان ای دل که میدانی چه جاست/ مهبط نور الهی روضهی پاک رضا است
شاه ناصر، یا شاه(خواجه) ناصر بخاری از شاعران بزرگ پارسیگوی قرن هشتم که با همه شهرتی که در اشعار داشته ازو بندرت سخن رفته و آنچه نیز نوشتهاند کوتاه و از لحاظ اطلاع بر احوال او کم ارزش است. شاعر در قصیدهای بلند زیارت امام هشتم را برابر با زیارت خانه خدا میداند و بعد اشاره به شهادت امام میکند و مشهد را بهشت میداند.
کعبه عالی مقام، مشهد هشتم امام/ عارف راه خدای عالم هر قسم و فن
عصمت بخاری، از دانشمندان و شاعران اوایل عهد تیموری است. نسبش به جعفربن ابیطالب و نیاکانش در بخارا شهرت و حرمتی داشته و مورد توجه ملوک بودهاند.
ای کشور فلک شرف کعبه احترام/ دارالسلام گفته جناب تو را سلام
شاعر با چهاربیتی های خود به مدح امام رضا(ع) میپردازد و از ایشان برای حاجت خود و عفو گناهان امداد میطلبد که واسطه خود و خداوند متعال باشد.
لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس/ کز هشت خلد لطف تو صد بار خوشتر است
حافظ در فرهنگ رضوی،از مقدسترین و بزرگترین شاعران غزلسرای فارسی که دانای اسرار و بازگوکننده راز است. از سرودههای حافظ است:
قبر امام هشتم و سلطان دین رضا/ از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
خواجه اوحد سبزواری، شاعر قرن نهم که ابیات نغز و نیکو دارد و ارادت خود را به امام ابراز میدارد.
علام علم دین علی موسیالرضا/ خضر سکندر آیت و شاه ملک جناب
سلیمی تونی، تاجالدین حسن متخلص به "سلیمی" فرزند سلیمان از شعرای توانای سده 9 ق. است. زادگاه وی شهر"تون"در ناحیه جنوبی خراسان که امروزه فردوس نامیده میشود و از این جهت شاعر به سلیم تونی شهرت یافته است.
ای دل به مدح قبله هفتم گشا زبان/ از معجزات ضامن آهو، نما بیان
شاه نعمتالله ولی، وی از کبار عرفای قرن هشتم و بنیانگذار سلسه نعمتالهی است او از پیشروان بزرگ تصوف در میان معتقدان به تشیع بود. سخن را به ستایش دوازده امام میرساند. شاه بیت این قصیده چنین از امام هشتم یاد میکند:
عابد و باقر چو صادق، صادق از قول حقند/ دم به مهر موسی از عین رضا باید زدن
عطار تونی، قرن نهم را باید بازار ستایش از امام رضا علیهالسلام دانست چرا که دیوان و دفتر بسیاری از شاعران به نا م مقدس ایشان زیور و زینت گرفته است. از قابل اعتناترین این شاعران به ظاهر شاعری است با نام عطار تونی که به همنامی با عطار نیشابوری، آثارش نیز به نام وی ثبت شده است. منظور دو اثر به نام مظهرالعجائب و لسانالغیب است، دو مثنوی که به اسناد مضامینش باید سراینده آن را نه تنها ارادتمند امام هشتم بلکه شیعه دانست؛ دو اثری که سرشار از نام ائمه و بالطبع نام امام رضاست.
شه من در خراسان چون دفین شد/ همه ملک خراسان را نگین شد
کمالالدین حسین خوارزمی، پس از عطار تونی نوبت به شاعر دیگری میرسد که او نیز دیوانش میان فارسیزبانان به نام منصور حلاج شهرت یافته است. کمالالدین حسین خوارزمی از شارحان نامدار مولانا جلالالدین. وی در قصیده بیست و پنج بیتی با اشاره به دوری کعبه و ناامنی راهها، عارفان را به زیارت کعبه خراسان فرا میخواند.
خواجه هر دو سرا یعنی امام هشتمین/ سر جان مرتضی، سلطان علی موسیالرضا
عمادالدین نسیمی، شاعر نامدار دیگر قرن نهم که به ستایش امام هشتم پرداخته است.
یارب به حق مرقد پاک امام هشتمین/ سلطان جمع اولیاء، سلطان علی موسی الرضا
فضولی بغدادی، وی از شاعران پارسیسرا و ترکیگوی سده دهم هجری است و چون زندگانیش بیشتر در بغداد گذشته به بغدادی شهرت یافته است. درباره امام هشتم قصیدهای بلند سروده که از مضامین عرفانی سرشار است.
امام برحق، ولی مطلق، امین قرآن، گزین انسان/ امید مردان، شه خراسان، علی موسی، رضای جعفر
شاعر به وسیله محبت امام هشتم امیدوار است، حجابها از سیر و سلوک سالک برداشته شود:
امیدوارم خلاف واقع حجاب مانع ز راه خیزد/ مراد خاطر ز لطف ایزد به وجه احسن شود میسر
سیدمحمودشاه داعی، شاه داعی یادراعی معروف به داعی الصغیر، چهارمین فرمانروای سادات طبرستان است. وی شاعری است که در سه بیت شعر خود نام دوازده امام را میبرد:
گر ز اثنی عشر کس پرسید/ در پی نام و وصف جمله بپوی/ مرتضی و حسن و حسین و دگر/ علی بن حسین و باقر جوی/ صادق و کاظم و رضی و تقی/ نقی و عسکری و قائم گوی
ابن حسام خوسفی، از بزرگترین شاعران شیعی مذهب مشهور قرن نهم همزمان با عهد شاهرخ تیموری است. قصایدش بیشتر در مدح خاندان نبوت است. خاورنامه او به شیوه حماسی شاهنامه فردوسی و درباره غزوات حضرت امیر است. در منقبت شاه خراسان میسراید:
به هفت حج و به هفتاد حج برابر کرد/ زیارت تو رسول از کرامت ذوالمن/ ز مرقد تو بهشت برین یکی منظر/ ز روضه تو ریاض جنان یکی گلشن
نورالدین عبدالرحمن جامی، شاعر، نویسنده، دانشمند عارف و بزرگترین استاد سخن بعد حافظ و برخی او را خاتم الشعرای بزرگ پارسیگوی میدانند. این شاعر عارف نامآور قرن نهم، به دو سبب جامی تخلص میکرد، نخست آنکه مولد او جام بود و دیگر اینکه رشحات قلمش از شیخ احمد جام معروف به ژندهپیل سرچشمه میگرفت.
در ستایش آشکار از امام ابوالحسن:
سلام علی آل طه و یس... را سرود که هنوز هم چون زیارتنامه ای جانبخش است.
علیبنموسیالرضا کز خدایش/ رضا شد لقب چون رضا بودش آیین
مطالب فوق برگرفته از سيماي امام رضا (ع) در آثار شاعران قرن ششم تا نهم، پایاننامه کارشناسي ارشد نگارش حميد رضا غفاريان مبهوت سال ۱۳۹۳ است.