تقویم مرداد1399 همزمان با ماه ذی‌الحجه و معرفی کتاب درباره غدیر
۱۳۹۹-۰۵-۱۱
به رسم اطلاع‎رسانی از منابع چاپی کتابخانه تخصصی ادبیات و واحد مطالعات دفاع مقدس، هر ماه با توجه به مناسبتهای مذهبی و ملی چند اثر معرفی می‎شود. مرداد 1399، معرفی منابع شامل...

به نام  خداوند جان و خرد
مهرآب
مهر است و آب: آب است و مهر
آبگیر مهر است. برکه محبت است... و غدیر ولایت.
آری، مهر سرچشمه همه چیز است. و ما نودی بشی مثل ما نودی بالولایه.
تقویم مرداد1399 همزمان با ماه ذی حجه و اتفاق شکوهمند این ماه عید سعید غدیر، گرامی‌میداریم این اتفاق شکوهمند هستی را با معرفی کتاب درباره چهارده غدیریه از چهارده شاعر پارسي‌گوي.
مهر آب خم، چهارده غديريه يادواره گذشت چهارده قرن از غدير خم سروده چهارده شاعر پارسي‌گوي/ گزينش و تصحيح از علي رضوي.- ‎۱۳۶۹.
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک و پای وصی
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
(از شاهنامه‌ی حکیم فرزانه‌ی توس)
آفتاب هجدهم ذی‎‌الحجه از میان آسمان دورتر رفته است. نزدیک چهار ساعت است که پیامبر خدا، با وجود سالمندی و خستگی سفر، همچنان سخن می‌راند و اتمام حجت  می‌کند. رسول خدا به پایان خطبه‌ی رسا و غرایش رسیده است. ناگهان خاموش می‌شود. دیگر بار فرشته‌ی وحی فرود آمده است:
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا.
امروز آیین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام ساختم و اسلام را دین شما پذیرفتم.
آنگاه پیامبر در برابر جمعیت، شاد از انجام رسالت الهی از منبر پایین می‌آید.  و این نخستین بار نبود، پیشتر نیز در نخستین روز اعلام آشکار پیامبری(یومالانذار) خلیفه‌اش دانست. در جنگ خندق، تمامی ایمانش خواند. در نبرد خیبر، قلعه‎گشا بود. در پیکار احد، لا فتایش سرود. در حدیث مواخاتش، برادر گفت. در حدیث منزلتش با هارون- وصی موسای پیامبر- سنجید. در حدیث طیرش عزیزترین خلق شمرد. در حدیث مدینه‌العلم، دروازه‌ی دانشش نامید. و بارها و بارها، یدا...، اسدا...، عین‌ا...، ولی‌ا...، خلیفه‌ا...، سیف‌ا...اش لقب داد. و....آنک شعر با تبریک و تهنیت آمیخت. و حسان‌بن‌ثابت انصاری آغازگر غدیریه سرایان شد. در زمانی به بلندی چهارده قرن- از غدیر سال دهم تا هزار و چهارصد...مین آن، غدیر در جلوه‌هایی گوناگون می‌درخشد: عیدا...الاکبر، جشن سالانه مذهبی و ملی، سمبل خاص تشیع، روز تجدید میثاق برادری، روز سپاس الهی بر اتمام نعمت، روز عبادت و نیایش، روز تبریک و شادباش به یکدیگر و دیدار فرزندان علی(ع) و روز ظهور منجی انسانها، آخرین ذخیره‌ی الهی...خداوند اراده کرده است این روز آسمانی همیشه در یادها زنده بماند و خاطره آن فراموش نشود. به همه‌ی اینان باید افزود چهره‌ادبی غدیر را و نقش شاعران را در نگهبانی از این حماسه‌ی عظیم. اگر خواسته باشیم فهرستی از نام شاعران، چه پارسی‌گوی و چه عرب‌زبان- بیاوریم و در آن از کسانی یاد کنیم که در لابلای سروده‌ها اشاراتی به غدیر داشته‌اند، سخن به درازا می‎‌کشد. در این مجموعه، از میان همه‌ی غدیریه‌سرایان، چهارده تن را گزیده‌ایم، به مناسبت پایان چهارده قرن از غدیرخم، با نمونه‎ای از هر کدام، بیشتر در قالب قصیده یا مسمط. شعرها به ترتیب سال درگذشت شعران تنظیم شده است از: حکیم ناصرخسرو قبادیانی، از میرزا حبیب قاآنی شیرازی، از میرزا محمدجیحون یزدی، از میرزاحسن صفی علی‌شاه اصفهانی، از شمس‌الفصحا میرزامحمد محیط قمی، از میرزانورالله عمان سامانی، از میرزاکاظم صبوری کاشانی، از حاج‌میرزاحبیب خراسانی، از میرزامحمدصادق حسینی ادیب‌الممالک فراهانی قائم مقامی، از علامه میرزایحیی مدرس اصفهانی، از حاجی محمدصادق رفعت سمنانی، از علامه شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، از محمدتقی بهار ملک‌الشعرا، از محمدحسین صغیر اصفهانی.
باده بده ساقیا! ولی ز خم غدیر
چنگ بزن مطربا! ولی به یاد امیر ...
(مربع مسمط مربع، دیوان کمپانی، از علامه شیخ محمدحسین غروی اصفهانی)
غدير در شعر فارسي/ گردآورنده مصطفي موسوي گرمارودي.- مشهد: دليل، ‎۱۳۸۴.
در کتاب غدير در شعر فارسي به قلم مصطفي موسوي گرمارودي، ص237، شعری درباره‎ی غدیر از نسیم شمال(سیداشرف فرزند سیداحمد قزوینی) آمده است:
نسیم شمال"سیداشرف‎الدین گیلانی":
زنده‎یاد سعید نفیسی در مورداو می‎نویسد:
از میان مردم بیرون آمد، با مردم زیست، در میان مردم فرو رفت و شاید هنوز در میان مردم باشد. این مرد نه وزیر شد، نه وکیل شد، نه رئیس اداره شد، نه پولی به هم زد، نه خانه ساخت، نه ملک خرید، نه مال کسی را با خود برد، نه خون کسی را به گردن گرفت. شاید روز ولادت او را کسی جشن نگرفت و من شاهدم که در مرگ او ختم هم نگذاشتند. ساده‎تر و بی‎ادعاتر و کم‎آزارتر و صاحبدل‎تر و پاکدامن‎تر از او من کسی ندیده‎ام. ضربتهایی که طبع او و قلم او و بی‎باکی و آزادمنشی و بی‎اعتنایی و سرسختی او بر پیکر استبداد زد هیچکس نزد، با اینهمه کمترین ادعایی نداشت.
چون اجل خواهد بِساطِ جسم را ويران کند
مرغ زرّين بال روح از کالبد طيران کند
آن دو سائل، مسألت از مذهب و ايمان کند
اين عبارت بر تو نيران را، به از رضوان کند
لا فتي الّا علي، لا سيف الّا ذوالفقار
مرغ روحت چون کند آهنگِ پرواز از قفس
با دو صد وحشت، به دام عنکبوت افتد مگس
هيکلت را چون نمايد قابض الارواح مَس
اين سخن بر گوي، با اخلاص در آخر نفس
لا فتي الّا علي، لا سيف الّا ذوالفقار
ارزشهاي متعالي انسان در شاهنامه/ مولف: مرتضي مصلايي.- قزوين: بنياد شهيد و امور ايثارگران استان قزوين، ‎۱۳۸۶.
مولف شهید سیدمرتضی مصلایی، یکی از علاقمندان به شاهنامه حکیم فردوسی بود که بارها آن را مرور کرده و هر بار نیز نکات تازه‎ای از آن به دست آورده و سرانجام نیز پایان‌نامه دانشگاهی خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در همین رابطه نگاشته است که در زمان خود موردتوجه خاص اساتید دانشگاه قرار گرفت.
در فرصتی مجموعه در اختیار بنیاد شهید قرار گرفت و با ویرایش مجدد و چاپ آن گام کوچکی در جهت معرفی این اثر ارزشمند برداشته شد. (سازمان بنیاد شهید و امور ایثاگران استان قزوین)
شهید مصلایی، متولد 1334 می باشد. موفق به لیسانس رشته زبان و ادبیات فارسی گردید و در آموزش و پرورش قزوین کارهای فرهنگی خوب و موثر انجام داد. مدتی نیز مسئولیت امور تربیتی آموزش و پرورش قزوین را پذیرفت. این بزرگمرد با آغاز جنگ تحمیلی عازم میدان نبرد شد و چون عارفی خودساخته و عاشقی پاکباخته در 20/1/1365 برای آخرین مرتبه به منطقه جنوب اعزام شد و در تاریخ13/2/1365 در عملیات صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)و در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش به پای راست و صورت به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پیوست.
از ذغذغه‌ی حیات رستی
بر پهلوی قدسیان نشستی
تو رفته بر اوج کامرانی
ما مانده به زجر زندگانی
به منظور معرفی این اثر و به منظور پاسداشت یاد این شهید عزیز: مقدمه به قلم آن روانشاد، عینا ذکر می‎شود.
مقدمه: برین نامه بر سالها بگذرد
همی خواند آنکس که دارد خرد
رساله‌ای که اینک به حضورتان تقدیم می‌شود، نتیجه کاوش، دقت و تاملی کوتاه و گذرا در شاهنامه، و محدود به یک درس دو واحدی است، لذا من در تشریح کار خود ادعایی ندارم. در همه مدتی که اشتغال بدین تحقیق داشتم فقط یک سوال برایم مطرح بود و دنبال جوابی قانع کنند بودم.
چرا شاهنامه عظمت دارد؟ چرا این اثر حماسی ایران را اینقدر تعریف و تحسین می کنند؟حتما باید دلیلی داشته باشد. چه علتی سبب شده تا شاهنامه چنین عمیق و گسترده با روح ملی و وجدان اجتماعی ملت پیوند خورده باشد؟ و بالاخره در حال حاضر داشتن حماسه‎ای چون شاهنامه، چه نقش مثبت و سازنده‎ای می‎تواند در رسالت و مسئولیت فردی و اجتماعی‎مان داشته باشد؟
اگر شاهنامه را نمی‎داشتیم چه می‎شد؟ و چه توفیری در وضعیت اجتماعی و تاریخی فعلی‎مان حاصل می‎گشت؟ الیون دیوپ، متفکر شهیر قاره سیاه می‎گوید: آثار کلاسیک یک ملت نیاز به نوشتن دارند پس نیاز به این دارند که در هر نسل درباره این آثار دوباره فکر شود و دوباره تفسیر شوند.
لذا وقتی با این بینش می‎خواهیم به شاهنامه نگاه کنیم، لازم می‎آید که طرز تلقی و بینشمان را تغییر داده باشیم و معیارهای کهنه و قدیمی را تا حدودی کنار بگذاریم؛ در این صورت هم نمی‎شود سوال نکرد که، اگر شاهنامه داریم و اگر به اصول عالیه اخلاقی و بشری معتقدیم، چرا در وضع زندگی و سرنوشت اجتماعی‌مان تاثیر ندارد؟ اگر شاهنامه حکایت شجاعتها، تلاشها و مبارزات یک ملت برای استقلال داشتن و سربلند زیستن است و اگر شاهنامه سند آزادگی و مردانگی یک قوم شجاع و سرافراز است و اگر هزار سال است که این حماسه عظیم ملی با زندگی و حیات اجتماعی مردم این سرزمین پیوندی ناگسستنی دارد و مفهوم عمیق و انسانی آن با فرهنگ ایرانی آمیخته و عجین شده است، پس باید که شاهنامه در آگاهی، عزت، اقتدار و استقلالمان نقشی داشته باشد، آنچنان که مللی که آن را ندارند از ثمراتش محروم باشند. اینجاست که به عمق منظور الیون دیوپ می‎رسیم. بایست آثار کلاسیک را با بینشی نو و تحلیلی علمی و منطقی نگاه برریب کرد و من قصدم این بوده است که چنین پژوهشی داشته باشم، حال تا چه حد از عهده‎اش برآمده‎ام قضاوتش با منصفان است.
در مورد ارزشهای انسانی ممکن است مفاهیم و معانی متعددی در ذهن تداعی شوند.
من ارزشهای انسانی را بدین مفهوم در نظر داشته‌‎ام که عبارتنذ از: اصول و حقایقی که ماورای زمان و مکان و مسائل مادی (و گاه توام با مسائل مادی) قرار دارند و برای انسان‎های هر عصر و هر نسلی ارج و اعتبار ویژه خود را حفظ می‎کنند.
ارزشهای انسانی یک کلیت قابل قبول و پذیرفته شده است، که در هر شرایطی یک انسان خردمند و آگاه با فرهنگ،بدان‎ها ایمان دارد و به اصالت آنها مومن است.
در نسبی بودن ارزش‎ها البته جای تردیدی نیست و جای بحثی هم، اگر خود بالفعل  آنها را فاقدیم، در اندیشه، تقدیسشان می‎کنیم.
 پروفسور شاندل می گوید: "هنگامی که یک انسان بزرگ را می‎شناسیم که در زندگی موفق زیسته است، روح او را در کالبد خویش می‎دمیم، و با او زندگی می‎کنیم و این ما را حیاتی دوباره می‎بخشد.
این انسانهای بزرگ چه کسانی هستند؟ شما همه انسانهای بزرگی را که می‎شناسید در ذهن مجسم کنید، خصوصیات زندگی شان را در نظربیاورید خواهید دید انسان‎های عالیقدر و انسانهای مافوق، کسانی هستند که در میدان عمل توانسته‎اند بر سختی‎ها پیروز شوند و در وجود خود و با بودن خود در زندگی خود ارزشهای انسانی زوال ناپذیر را تجسم بخشند، و بر هر چه که روزمرگی و ابتذال است، تفوق و برتری یابند. سخن آخر این که جای دارد از استاد عزیزم جناب آقای محمدمهدی ناصح مخلصانه تشکر کنم. از ایشان نهایت امتنان رادارم، نه بدان سبب که یک رسم معهود است و هم نه بدین خاطر که راهنمای در گردآوریمطالب و نوشتن رساله بوده‌اند. اگر چه این هر دو جای تقدیری دیگر دارد. اما آنچه استاد به من آموخت و باعث دگرگونی طرز تلقی و بینش من گردید بسیار ارزنده‎تر و والاتر از این‎هاست. حکیم ناصرخسرو، بیتی نغز دارد که می‌فرماید:
خویشتن را به زه بهمان و احسن فلان
گر همی خنده و افسوس نخواهی مفریب

خجلت عیب تن خویش و غم جهل کشد
کودکی کو نکشد زحمت استاد و ادیب
و استاد ناصح با نرمخویی خود و متانتی که شایسته یک معلم واقعی است، عملا و قولا، گفته ناصرخسرو را برای من عینیت بخشید. ایشان با سخت‎گیری و انتقاد توام با محبت خود اثبات کرد که واقعا هر کس زحمت رحمت‎آمیز استاد را بر خود هموار نکند، عاقبت، آن چه عایدش می‌شود شرمساری است. چه این که خواندن 9 جلد شاهنامه و فیش برداری از ابیات در بدو امر "الفرار مما یطاق" را ایجاب می کرد و راقم سطور چون هر نویسنده خالی الذهنی اجبارا از نوشته‌های دیگران کمک می‎گرفت و برای نوشتن چند سطر مجبور بود به کتاب و نظریه و عقیده این و آن ناخنک بزند. اما استاد با جوری که که (به از مهر پدربود) مرا واداشت این کار را هر طور شده انجام دهم. به قول ایشان"مهم نیست که آقای مینوی، استاد رشیدیاسمی، آقای محمدعلی اسلامی و یا هر کس دیگری در مورد شاهنامه چه عقیده ای دارند، مهم این است عقیده شخصی و استنباط خود ما چه باشد؟ همین حرف ایشان مرا متقاعد کرد که باید "خود" بود، باید به اندیشه و شخصیت "خود" اتکا داشت، و مهمتر از همه این که باید وجدان علمی داشت.  وقتی در نقل قول از دیگران مشخصات ماخذ با دقت ارایه شود، ارزش علمی و تحقیی نوشته بیشتر خواهد شد. این است که من در پیشگاه وجدان خود از کارم رضایت دارم، چون هر چه نوشته‎ام، برداشت و نظریه شخصی بوده است،  اگر نه در سطح عالی در هرحال متکی بر رنج فکری خویشن است و مجددا از جناب استادسپاسگزلرم.
سیدمرتضی مصلایی* 1/4/1357
امیر حماسه‎ها: بازخواني نقش مقام معظم رهبري در حماسه دفاع مقدس/ علي مولوي‌نيا (شيخيان).- قم: ياقوت، ‎۱۳۹۰.
یاد حماسه دفاع مقدس باید همیشه در کشور ما باقی بماند و جاودانه باشد.
این جنگ نه تنها صحنه حضور گسترده مردم بود، بلکه بر خلاف جنگهای رایج دنیا، شاهد حضور شایسته بالاترین شخصیتهای سیاسی و علمی کشور در خطوط مقدم کارزار نیز بود.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه‎الله خامنه‎ای در زمره مسئولان مملکتی هستند که با قلبی مملو از عشق به جهاد و شهادت بسیاری از اوقات گرانبهای خود را در جبهه‎های حق علیه باطل گذراندند، روحیه‎ای که به رزمندگان اسلام می‎دادند، انگیزه پیروزی‎های فراوان بخصوص در سالهای اولیه جنگ تحمیلی بود. کمتر برهه‎ای از جنگ جی ایشان در میادین نبرد خالی بود و کمتر عملیاتی بدون حضور ایشان در کنار فرماندهان رزم شکل گرفت.
شرکت در جنگ های چریکی و نامنظم؛ حضور فعال در طراحی و فرماندهی عملیات ها؛ تلاش مجدانه در رفع مشکلات رزمی و پشتیبانی جبهه‎ها، مقابله با سیاست‎های خائنانه بنی صدر در اداره جنگ، بازدید و سرکشی از جبهه‎های غرب و ارتباط مستقیم با رزمندگان خطوط مقدم، تبیین ابعاد سیاسی جنگ تحمیلی و رساندن پیام این حماسه مقدس از راه سخنرانی در مجامع بین‎المللی و مصاحبه با رسانه‎های جهانی، تقویت مشارکت فعال مردم در جنگ از راه ایراد خطبه در نماز جمعه و سخنرانی و ... نمونه ای از فعالیت های مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) در حماسه دفاع مقدس است. فقدان آثار مکتوب پیرامون این موضوع انگیزه‎ای شد تا با تکیه بر خاطرات مقام معظم رهبری، این کتاب که بیانگر حضور موثر و کارساز معظم له در اداره جنگ است، به قلم علی مولوي‌نيا (شيخيان)، به رشته تحریر درآید.
بخشی منتخب از متن کتاب: عطر کلام رهبری
حقیقتا در دوران مبارزه، هم زحمت می‎کشیدیم، هم محنت عمومی رادرک می‎کردیم، هم از احساسات و تلاش‎ها و فداکاری‎های مردم به هیجان می‎آمدیم و هم در یک فضای آمیخته به معنویت و عرفان و حماسه و اراده و عزمی که از وجود و حضور امام ناشی، می‎شد، زندگی می‎کردیم. این واقعا چیزی است که دیگر قابل تکرار و تجدید نیست. ... به گذشته با این چشم باید نگاه بکنیم. یعنی با چشم رضایت و نگاه از روی احساس انجام تکلیف که هر مومنی وقتی تکلیفی را انجام دهد، خوشحال است و این خوشحالی عیب نیست، بلکه حسن است، ... ما باید یاد زیبای آن روزها را واقعا در ذهنمان نگهداریم و حفظ کنیم و اگر بتوانیم بر روی کاغذ بیاوریم تا برای آینده بماند.
شگفتي/ آر. جي. پالاسيو؛ ترجمه نيلوفر داد؛ ويراستار مهدي افشار.- تهران: قاصدک صبا، ‎۱۳۹۷.
آنچه در این رمان اهمیت دارد، شیوه نگاه دیگران به کودک و نگاه کودک به دیگران است.
نکته شاخص دیگر از نگاه دانشیان آشنا با اصول قصه‎نویسی، چندصدایی شدن قصه است، به عبارت دیگر اگر چه عمدتا قصه از زبان آگی روایت می‌شود و زاویه دید رمان، زاویه نگاه آگی است، اما به ناگاه رمان نویس زاویه دید را تغییر می‌‎دهد و قصه واحدی را از زبان شخصیتهای دیگر قصه نیز بیان می‌کند و خواننده با لذت تمام همان حادثه را از زبانهای مختلف می‎شنود و "شگفتی" در اینجاست که:
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
مقدمه این اثر از دکتر مهدی افشار با این نگاه پایان می‌یابد:
 از نگاه "دیزی" سگ خانواده، چهره‎های انسان‎ها یکسان است و زیبایی در نگاه او، در رفتار و سلوک مهرورزانه معنا می‎یابد و کاش می‎توانستیم نگاهی سگانه به دیگران داشته باشیم.
منتخب از کتاب:
آگوست قیافه خوبی ندارد، او این جوری به دنیا آمده. در واقع صورتش به طرز وحشتناکی زشت است. اگوست ده ساله که به سبب بیماری چهره ای نابهنجار دارد تا کلاس پنجم در خانه درس خوانده و به مدرسه نرفته است. سرانجام پدر و مادر با وجود نگرانی تصمیم می گیرند او را به مدرسه ای خصوصی بفرستند.
مشکل آگوست این است که پسری عادی است با قیافه ی غیر عادی! در برابر رفتارهای توهین آمیز و مهربانی، صبوری و گذشت اش شگفتی می آفریند و بیشتر شاگردان کلاس را شیفته و طرفدار خود می کند.
رمان نوجوان "شگفتی" در ژوئن 2013 در فهرست پر فروش ترین های نیویورک تایمز قرار گرفت و در سال 2014 کاندید جایزه بهترین تگزاس بلوبونت شد و همچنین : برنده جایزه ی کتاب سال 2012 NAIBA برنده جایزه کتاب سال 2012  Book Browse(نویسنده)آر جی پالاسیو روزها طراح گرافیک است و شب ها نویسنده.
رمان شگفتی از کارهای موفق اوست. داستان برای کودکانی با نیاز ویژه پیشنهاد می شود.
منتخب از کتاب:
کاش هر روز خدا هالوین باشد. باید به‌اندازه‌ی آگوست زشت‌رو باشی تا چنین آرزویی به دلت راه پیدا کند.
در روز جشن هالوین، آگوست می‌تواند لباس مبدل بپوشد و مثل آدمی عادی همه‌جا برود بی‌آنکه نگران قیافه‌ی زشتش باشد.
آگوست زشت به دنیا آمده است، آن‌قدر زشت که خانواده‌اش او را تا مدت‌ها از چشم مردم پنهان می‌کردند.
مادرش حتی اجازه نداد آگوست به دبستان برود و خودش به او درس داد.
 تا سن رفتن به مدرسه‌ی راهنمایی، هشت عمل جراحی روی صورتش انجام دادند، اما باز بچه‌ها از تماس با او وحشت داشتند.
با اینکه پدر و مادر و خواهر آگوست مثل خورشید دور او می‌چرخیدند، اما بچه‌های مدرسه حتی حاضر نبودند کنار او بنشینند.
سفارش‌های اخلاقی و انسان دوستانه‌ی آقای مدیر هم کاری از پیش نمی‌برد. آگوست به خاطر قیافه‌ی زشتش رنج می‌کشید و تنها و منزوی بود.
رمان شگفتی داستان تلخ، پیچیده و درعین‌حال شگفت‌انگیز از انزوا درآمدن و اجتماعی شدن نوجوانی به‌شدت زشت‌رو است.
 عوامل گوناگونی دست‌به‌دست هم دادند تا این اتفاق بزرگ انسانی رخ داد. آقای مدیر با قانون خاص خودش-اگر ما در زندگی کمی مهربان‌تر از آنچه لازم است باشیم، دنیا گلستان می‌شود.
مهربانی‌های بی‌دریغ خانواده‌اش و رفتار شجاعانه و واقع‌بینانه‌ی برخی از هم‌کلاسی‌هایش همه و همه کمک کردند آگوست زندگی‌ای عادی پیدا کند؛ اما آنچه بیشتر از بقیه آگوست را از تنهایی و انزوا بیرون آورد، خود او بود.
 کتاب شگفتی تجربه‌ای شگفت‌انگیز است از موفقیت یک انسان ناقص‌الخلقه.
اینکه چطور و چگونه آگوست دوستی و رفاقت هم‌کلاسی‌هایش را جلب کرد، بر انزوا و طردشدگی‌اش چیره شد و به نوجوانی عادی و موفق تبدیل شد، ماجراهایی آموزنده و هیجان‌انگیز دارد که در این رمان می‌توانید بخوانید.
اگر در بین اطرافیان خود بچه‌ای را می‌شناسید که به دلیل نقص عضو یا هرگونه تفاوت دیگری از جمع دوستان و هم سن و سال‌هایش کناره‌گیری می‌کند یا ظاهرش به‌گونه‌ای است که بچه‌ها او را در جمع خود نمی‌پذیرند و با حرف‌هایشان تحقیرش می‌کنند، کتاب شگفتی را به آن‌ها معرفی کنید.
***********
به رسم اطلاع‎رسانی از منابع چاپی کتابخانه تخصصی ادبیات و واحد مطالعات دفاع مقدس، هر ماه با توجه به مناسبتهای مذهبی و ملی چند اثر معرفی می‎شود. مرداد 1399، معرفی منابع شامل:
کتب معرفی شده از کتابخانه‎ی تخصصی ادبیات:
مهر آب خم، چهارده غديريه يادواره گذشت چهارده قرن از غدير خم سروده چهارده شاعر پارسي‌گوي/ گزينش و تصحيح از علي رضوي
غدير در شعر فارسي/ گردآورنده مصطفي موسوي گرمارودي
شگفتي/ آر. جي. پالاسيو؛ ترجمه نيلوفر داد
کتب معرفی شده از واحد مطالعات دفاع مقدس:
 امیر حماسه‎ها: بازخواني نقش مقام معظم رهبري در حماسه دفاع مقدس
 ارزشهاي متعالي انسان در شاهنامه

 

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.