غدیریه مسمط مخمس صغیر اصفهانی
ز ریا و کبر بگذر جلوات کبریا بین به مقام سعی دل را همه روضه الصفا بین
به خک غدیر امروز تجلی خدا بین به ملا لقای حق را به لقای مرتضی بین
که خدای جلوه گر شد به لباس مرتضایی
اگرش خدای خوانم به یقین رضا نباشد وگرش جدای دانم به خدا روا نباشد
اگر او خدا نباشد زخدا جدا نباشد بود این عقیده من که گر او خدا نباشد
به خدا قسم که دادست خدا به او خدایی
مدد از علی طلب کن که به هر بلا و هر غم متوسل جنابش دل آدم است و خاتم
چه سمایی مسبح چه زمینی مکرم به خدای هر دو گیتی زکسی به هر دو عالم
به جز از علی نیاید هنر گره گشایی
به اماکن و نواحی به مساکن و مراحل به قبایل و عشایر به طوایف و سلاسل
همه فیض اوست جاری همه لطف اوست شامل فلک خمیده بالا نه اگر از اوست سایل
بگرفته است بر کف زچه کاسه گدایی
بود او مولف و بس به کتابهای دیرین بود او مربی بس به مربیان آیین
رشحات علم دانی به بشر شد از که تلقین به خدا قسم علی بود که ابتدای تکوین
به ابوالبشر بیاموخت کتاب ابتدایی
علی ای که ذات پاکت زده کوس بی مثالی ملکوت را تو مالک جبروت را تو والی
به تو زیبد و بس این هم که خدات خوانده غالی سر هر کسی نیرزد به کلاه ذوالجلالی
تن هر کسی نزیبد به ردای کبریایی
علی ای که هست دلها همگی در آرزویت به دو مطلب است اینک نظر صغیر سویت
یکی اینکه خوانی او را ز ره کرم به کویت دگر اینکه بر در حق طلبد ز آبرویت
که دهی ورا به کلی تو زغیر خود رهایی
برای شادی روح مرحوم محمد حسین صغیر صلوات
برگرفته از کتاب مهر آب خم