این داستان، داستان «هوشیار نبودن »هاست که بیگمان هرکدام از ما، تجربه آن را در زندگی داشته ایم.
اکوان دیو را میتوان به ذهنی تشبیه نمود که هرچه آگاهی سرشتی انسان میگوید وارونه آن را میخواهد.
درشاهنامه ،بخواب رفتن پهلوان رستم ،کنایه از «هوشیار و آگاه نبودن »است
در داستان های شاهنامه، ویژگی های  نیک سرشتی  انسان را به کودک یادآوری می کنیم و در قالب نبرد ذهن با این ویژگی ها و نبرد پهلوان با ذهن ناموافق، اندیشه کودک را به چالشی سودمند می کشانیم.
اینجاست که او می آموزد: بیندیشد و انتخاب کند و بر بنیاد انتخاب هایش زندگی را بسازد.
چرا که «تفکر مهارتی است آموختنی و سرنوشت ساز».
در این داستان، به تجربه هایی که به پهلوان رستم در رسیدن به پیروزی یاری رسانده، همچنین مسئولیت پذیری رستم اشاره شده، و بیان نموده که اگر رستم از اندیشه و خرد وتجربه های پیشینش یاری نمی جست، پیامدهای انتخاب جدیدش چه می توانست باشد؟ شعری نیز در وصف شکرگزاری بیان نموده؛ همچنین زمانی که اکوان دیو برای تضعیف روحیه رستم از کری خوانی استفاده نموده را توضیح داده است.
در این کتاب ابتدا سخنی با والدین بیان می شود و پس از بیان داستان به بیان مفاهیم و پرسش ها و پاسخ های آن می پردازد. همچنین  قبل از پرداختن به منابع، کلمات و واژه هایی که ممکن است برای شنونده نامفهوم باشد را در بخشی با عنوان " اطلاعاتی که باید بدانید " به ترتیب حروف الفبا  توضیح داده است .

جنگ رستم با اکوان دیو
نويسنده : آزاده ولي پور
 تصويرگر: الميرا رسولي راد
 تهران : آرون، 1398
از سری کتابهای دوزبانه « شاهنامه ، شاه ابزار کار با کودک » شماره 1
رده سنی : ج
موضوع:داستانهای حماسی