وقتي گنجشکي جيک جيک ياد مي‌گيرد
۱۳۹۹-۰۶-۱۶

این رمان، سرگذشت پسری کوچک به نام جمیل است که بر اثر حوادثی بی‌سرپرست و تنهاست. ماجراهای داستان در کشور تاجیکستان و افغانستان روی می‌دهد و سعی بر آن است تا با اشاره به خطراتی که در این‌گونه جوامع، کودکان را تهدید می‌کند، نحوه مراقبت و نگهداری و راهنمایی این کودکان بازگو شود. جمیل نوجوان زجر‌کشیده‌ای است که بزرگ‌ترین آرزویش رسیدن به یار مهربان دوران کودکی‌اش است.
جمیل، پسری تاجیکستانی است که به افغانستان و ایران سفر می‌کند و در این سفر طولانی مشکلات عجیبی را پشت‌سر می‌گذارد. جنگ، قاچاق‌ و بردگی بخشی از واقعیت‌هایی است که این نوجوان با آن‌ها روبه‌رو می‌شود و به تنهایی آن‌ها را پشت‌سر می‌گذارد.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «‌جمیل که مرگ، کشتن، انفجار، شلاق و فروش خودش به عبدل و چیزهای دیگر را دیده بود، از این‌که توی معده‌اش پر از مواد بود دیگر نمی‌ترسید. خسته بود. فکر می‌کرد، چقدر ساده راز محمد به هوا رفت. بکتاش را خالدخان بی‌زبان کرده بود. میرویس به راحتی شمس را به رگبار بست. ملا قادر باغ را خمپاره‌باران کرد. خالد خان مثل آب خوردن او و نظیر را فروخت. دلش خواست دو تار را از روی متکا بیرون بیاورد و بزند. حسی به او می‌گفت آخرین دقایق زندگی‌اش را می‌گذراند»
نویسنده کوشیده با روایت زندگی بخشی از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و مهاجر خاورمیانه، تصویری از شیوه‌ زندگی متفاوت آنان‌را به مخاطبان ایرانی ارائه دهد. مهاجرت و پناهندگی یکی از مسائل مهم سال‌های اخیر است که بسیاری از کودکان و نوجوانان آن‌را تجربه می‌کنند، بی‌آنکه رسانه‌ها و ادبیات به آن بپردازند.

 وقتي گنجشکي جيک جيک ياد مي‌گيرد
نويسنده: يوسفي، محمدرضا
محل نشر: تهران کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان،۱۳۹۴
فروست: رمان نوجوان امروز
مشخصات ظاهري: ‎۲۰۸ ص
يادداشت:    گروه سني: د، ه

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.