باران که شدى مپرس، این خانه‌ی‌ کیست
۱۳۹۹-۱۰-۲۱
من یک کتابم! زبان من، زبان تمدن است، زبان عشق و اصالت، آری مرا به فارسی نوشته‌اند، آن هم به شعر فارسی! اما این افتخار بزرگ هم تضمینی برای خوانده شدنم نیست...


باران که شدي/ مهدي مختارزاده کرماني.- مشهد: شاملو، ‎۱۳۹۵.
از زبان کتاب!
من یک کتابم! زبان من، زبان تمدن است،  زبان عشق و اصالت، آری مرا به فارسی نوشته‌اند، آن هم به شعر فارسی!
اما این افتخار بزرگ هم تضمینی برای خوانده شدنم نیست...
من و همنوعانم کاربردهای فراوانی داریم
دکور می شویم در یک کتابخانه
هدیه می‌دهندمان به عزیزانشان
به ما عطر می‌زنند و لابلای صفحه‌هایمان گلبرگ خشک می‌کنند
با ما ژست می‌گیرند و عکس می‌گیرند...
اما ما را نمی‌خوانند
که اگر می‌خواندند، هیچ کس بر آنها مسلط نبود مگر خردشان
اگر می‌خواندند، حتی یک ثانیه از عمرشان صرف اشک و آه نمی‌شد
اگر می‌خواندند، هیچ کس گرسنه نمی ماند، حتی شعورش!
و این حق ملتی است که کتاب نمی‌خواند...
تو هم اگر قرار است مرا در کشوی میزت زندانی کنی، بگذر و بگذار...
باران که شدى مپرس، این خانه‌ی‌ کیست/ سقف حرم و مسجد و میخانه‌ یکی‌ست
باران که شدى، پیاله‌ها را نشمار/ جام و قدح و کاسه و پیمانه‌ یکی‌ست/ باران! تو که از پیش خدا مى‌آیی/ توضیح بده عاقل و دیوانه یکی‌ست؟/ بر درگه او چونکه بیفتند به خاک/ شیر و شتر و رستم و موریانه یکی‌ست/ با سوره ى دل، اگر خدارا خواندى/ حمد و فلق و نعره‌ى مستانه یکی‌ست/ این بى‌خردان، خویش، خدا مى‌دانند/ اینجا سند و قصه و افسانه یکی‌ست/ از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار/ در خلقت تو، و بال پروانه یکی‌ست/ گر درک کنى خودت خدا می بینى/ درکش نکنى، کعبه و بت‌خانه یکی‌ست
باران که شدی... تازه می فهمی چه لذتی دارد باریدن بدون توقع...
سلاح من قلم است! سلاح من نه سرد است و نه گرم، داغ و یخ است!
داغی که فردوسی بزرگ بر دل اعراب جاهلیت نشاند تا زبان من فارسی بماند، و یخی به خنکای اشعار مولانا بر دردگاه جهالت انسان و یا مرهم گونه ای بر درد ایرانی، به دستان ابن سینای بزرگ...
در این مجموعه سعی شده، راه، روش و عرفان مولانا به شکل ساده و سطحی و در خور حوصله ی مخاطب قرن 21 به زبان شعر نگارش شود... مهدی مختارزاده  کرمانی/ مدرس دانشگاه در  حوزه  ITو محقق و مفسر ادبیات کهن
ما خودمان دشمن خود گشته ایم/ زانکه به هر آش نخود گشته ایم/ گر همه کفش خودمان پا کنیم/ حاجتمان نیست که حاشا کنیم/ کی زده ما را؟ همه را خود زدیم/ کی بد ما خواسته؟ ما خود بدیم/ گر که به وجدان خود آریم روی/ عابد و زاهد همه از دم ردیم!

 

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.