مهدي اخوان ثالث: نقد و برسي شعر معاصر: تقريرات درس اخوان ثالث در دانشگاه تهران به همراه چند مقاله انتقادي
در کتاب مهدي اخوان ثالث: نقد و برسي شعر معاصر: تقريرات درس اخوان ثالث در دانشگاه تهران به همراه چند مقاله انتقادي آمده است که اخوان ثالث شاعر برجستۀ معاصر در پاییز ۱۳۵۸، برای اولین و آخرینبار در جایگاه تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قرار گرفت. موضوع درس او نقد و بررسی شعر معاصر بود که مباحث آن کلاس بخش اصلی این کتاب را تشکیل میدهد. اخوان ثالث شاعر برجستۀ معاصر در پاییز ۱۳۵۸، برای اولین و آخرینبار در جایگاه تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قرار گرفت. موضوع درس او نقد و بررسی شعر معاصر بود که مباحث آن کلاس بخش اصلی این کتاب را تشکیل میدهد؛ اما چون به علت وقت محدود کلاس همۀ نظرگاههای او دربارۀ شعر معاصر ایران در آن کلاس بیان نشد، چند مقالۀ انتقادی وی که حاوی این نظرگاهها بود، در ادامه مباحث کتاب قرار گرفته تا خواننده بتواند همۀ نظرگاههای اخوان ثالث درباره شاعران همروزگار خود را که نام آنها در فهرست مطالب کتاب آمده است، پیش چشم داشته باشد.
در ابتدای کتاب نوشتاری از دکتر شفیعی کدکنی آورده شده که به برخی از ویژگیهای شعری اخوان ثالث اشاره کرده است. در بخشی از این نوشتار آمده است: اخوان در شعر و در نثر صاحب اسلوب خاصی بود. یک قطعه شعر او (چه کلاسیک و چه مدرن) در میان صدها قطعۀ مشابه، خود را ممتاز از همه نشان میدهد. نثر او نیز چنین است. کافی است یک فقره از آن را در میان چندین صفحه از نوشتههای دیگران قرار دهید. او با نخستین سطر، اسلوب خود را نشان میدهد. نوشتار بعدی کتاب به قلم خود اخوان ثالث است که در این نوشتار او اشارهای به آغاز شاعری خود کرده و سپس زبان شاعریاش را تبیین کرده است. نوشتار سوم کتاب دربارۀ زندگی و هنر شاعری اخوان ثالث است.
در نوشتار چهارم این کتاب به تدریس اخوان ثالث در سال 1358 در دانشگاه تهران با موضوع «نقد و بررسی شعر معاصر» اشارهای گذرا شده است. نوشتارهای بعدی کتاب در واقع درسگفتارهای اخوان ثالث در کلاس درس است که ابتدا با مقدمهای بر نقد و بررسی شعر معاصر آغاز شده و در ادامه دربارۀ شعر «هوای تازه» از شاملو، «زمین» سایه، «جزیره» زهری، و سهراب سپری و نیما و فروغ مطالبی بیان شده است.
دربارۀ سایه، اخوان میگوید: «سایه برخلاف آن همشهری و خویشاوند خود ـ که شاعر گرانمایهای است و به پیروی از نیما یوشیج، هنگام شکستن اوزان عروضی و کوتاه و بلند آوردن مصرعها، بحر طویلی میسازد مثل شعر «باران» ـ کار نیما را خوب و درست درک کرده و اوزان جدید و صحیح و مطابق قاعده به کار میبرد و من در جوانها و جوانترهایی که از این ابتکار پرارزش نیما پیروی میکنند جز سایه و یک دو نفر دیگر، کسی را نمیشناسم که آن قواعد را درست دریافته باشد. همه کارکهایی میکنند غلطآلود و پرهرجومرج و بیدلیل و فایده و نازیبا».(ص 166)
این کتاب در کتابخانه تخصصی ادبیات موجود می باشد.