این پایان نامه را آمنه بختیاری با راهنمایی استاد گرامی جناب آقای عبدالله آلبوغبیش و مشورت استاد محمدحسن حسنزاده نیری به رشته تحریر در آورده است .
ادبیات تطبیقی حوزه ای معرفتی است که در ادوار مختلف کارکردهای گوناگونی داشته است. در مکتب تاریخگرای فرانسه کارکرد ادبیات تطبیقی بررسی و مطالعه روابط ادبی میان ملل مختلف و در مکتب نقدبنیاد آمریکایی الگوهای روششناختی تشابهیابی و نگرشهای میان رشته ای محور مطالعه و پژوهش بوده است. در دهه های اخیر مطالعات تطبیقی ادبیات با مطالعات فرهنگی پیوند خورده است. امروزه، ادبیات تطبیقی با رویکردی میان فرهنگی و میان رشته ای توجه خود را به حوزه های جدیدی در مطالعات ادبی از قبیل مطالعات پسااستعماری، ادبیات گروه های حاشیه ای و فرودست و ادبیات مهاجرت معطوف کرده است و در خوانش متون ادبی، زمینه های ایدئولوژیک و فرهنگی را در نظر می گیرد. در پژوهش حاضر که با شیوهای توصیفی - تحلیلی تدوین شده است، پس از تبیین ارتباط ادبیات تطبیقی نوین و مطالعات پسااستعماری، مجموعه داستان «خاطرههای پراکنده» و رمان «اتفاق» از گلی ترقی براساس آرای نظریه پردازان مطالعات پسااستعماری مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش انعکاس اندیشه ها و اصطلاحات مربوط به خوانش پسااستعماری از جمله بحران هویت فرهنگی ناشی از غلبه گفتمان استعماری و امپریالیسم فرهنگی در جامعه معاصر ایران، مهاجرت و آوارگی، تقلیدگری و دیگری سازی و همچنین جنبه های مختلف زندگی طبقه فرودست، جایگاه آنان در جامعه و به ویژه دغدغه های زنان فرودست در متون مورد نظر مورد واکاوی قرار گرفته است و با بررسی کاربرد ابزارهای ادبی و شگردهای داستانی در بازنمایی این اندیشه ها، چگونگی ارائه پادگفتمان-ها علیه گفتمان استعماری مشخص شده است. بنابراین، می توان چنین نتیجه گیری کرد که روایت های بررسی شده در پژوهش حاضر از متون پادگفتمانی و ضداستعماری محسوب می شوند و در فرایند استعمارزدایی و احیای فرهنگ های پیشااستعماری و بومی جامعه ایران نقش دارند.
لینک دسترسی به این پایان نامه : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/05c9987a60c762a04c4f6da28106f33a