بررسی ساختار روایی منظومه های عطار(دکتری)
استاد راهنما: رضی احمد
نگارش: بتلاب اکبرآبادی محسن؛ دانشگاه گیلان.- 1392.
چکیده
ساختارگرایی با طرح ایده نظام، به خوانشی علمی و روشمند از متون می پردازد که در طی آن همه اجزای درونی متن به یکدیگر مرتبط و کارکرد هر جزء وابسته به نظام تلقی میشود. روایت به سبب بنیان علّی و ظرفیت بالایی که در تحلیل ساختاری دارد توجه بسیاری از روایتشناسان را به خود جلب کرده است. عطّار یکی از بزرگترین روایتگران حوزه عرفان - چه در نظم و چه در نثر- محسوب میشود و دقت در ساختار روایتهای او میتواند زمینهساز رسیدن به دستور زبان روایتهایی با مشخصات عرفانی شود. در این رساله تلاش شده است تا با استفاده از آرای روایتشناسان ساختگرا، ساختار روایی سه منظومه الهینامه، منطقالطیر و مصیبتنامه که فرم روایی و معنایی مشابهی دارند با روش توصیفی تحلیلی بررسی شود و قراردادها و قواعد حاکم بر روایتهای منظومههای عطار کشف و معرفی گردد. این بررسی نشان میدهد که منظومههای عطار هم در سطح داستانی(کنش و کنشگران) و هم در سطح گفتمانی و شیوه روایتگری(راوی، زاویهدید، زمان و...) اشتراکات چشمگیری دارد و قواعد روایی آنها با اصول روایتساز جهانی، هماهنگ و مطابق است. عرفان به عنوان یکی از معانی برجسته این منظومهها ارتباطی تنگاتنگ با فرم روایی دارد، بدینصورت که ساحت زبانی و فرمی روایت، تحت تأثیر معنای عرفانی، صورتبندی جدیدی مانند پایان باز، پیرنگ دوری(حلقوی)، شخصیتپردازی وحدتوجودی و... یافته و از طرفی، فرم روایت به سبب غلبه بُعد علّی و منطقی پیرنگ، جلوههای خاص و دیگرگون به معنای عرفانی داده است.
کلید واژه ها: روایتٰ؛عطار نیشابوری؛ساختارگرایی؛عرفان
این پایان نامه درکتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی موجود می باشد.