نمایش ذهن در داستان: درآمدی بر تطور روایت ذهنی در داستان‌نویسی از جمال‌زاده تا گلشیری
۱۴۰۲-۱۲-۰۷
در این کتاب شیوۀ «روایت ذهنی» در داستان ایرانی بررسی شده است و سیر تطور آن از آغاز تا تثبیت نشان داده شده است

«روایت ذهنی» یکی از شیوه‌های روایت در داستان مدرنیستی است. در داستان‌نویسی غرب، این شیوه در اواخر قرن نوزدهم با هنری جیمز و ادوارد دوژاردن آغاز شد و در قرن بیستم با مارسل پروست فرانسوی، جیمز جویس ایرلندی، ویرجینیا وولف انگلیسی و ویلیام فاکنر آمریکایی تثبیت شد. در تعریفی کلی می‌توان روایت ذهنی را انعکاس و ثبت بی‌واسطه و مستقیم فضای ذهنی و محتویات ذهنی شخصیت یا شخصیت‌های داستان دانست. در این شیوۀ روایت، گویی نویسنده از فرم اثر غایب است و خواننده مستقیم رودرروی ذهن شخصیت قرار دارد و بی‌واسطۀ نویسنده و بی‌دخالت او، مستقیماً آن چیزی را می‌خواند که در ذهن شخصیت گذشته است.

 

شخصیت در روایت ذهنی خود، گزاره‌هایی را نمی‌اندیشد که برای خودش بی‌ثمر، ولی حاوی اطلاعاتی برای خواننده باشد. او برای خود و به خود می‌اندیشد و اطلاعات اولیه و دانستنی‌های بدیهی خود را برای خواننده بازگو نمی‌کند. نویسندۀ روایت ذهنی از اطلاع‌رسانی مستقیم شخصیت می‌پرهیزد و گوهر روان‌شناسانۀ این شیوۀ روایت را درمی‌یابد. او نحو کلام و جریان روایت را به جریان طبیعی ذهن نزدیک می‌کند و می‌داند که آوردن قراین راهنما و عبارات توضیحی در روایت ذهنی، سکته و دست‌انداز ایجاد می‌کند و به خواننده این حس را می‌دهد که داستان برای او نوشته شده است و آنچه او می‌خواند، نمایش مستقیم جریان ذهن شخصیت داستان نیست.

در این کتاب شیوۀ «روایت ذهنی» در داستان ایرانی بررسی شده است و سیر تطور آن از آغاز تا تثبیت نشان داده شده است. نخست به طرح مباحثی نظری دربارۀ روایت ذهنی و مؤلفه‌های آن پرداخته شده است و سپس چگونگی پیدایش این شیوۀ روایت در نظام معرفتی آغاز قرن بیستم بررسی گردیده است. در فصل دوم پس از بحث دربارۀ دلایل ورود روایت ذهنی به ادبیات داستانی ایران، چند نمونۀ داستان کوتاه و رمان از نویسندگان شاخص ایرانی در سال‌های 1300 تا 1345 نقد و تحلیل شده است تا هم دستاوردهای آنان و نقاط قوت و ضعف روایت‌ذهنی‌شان، هم فرایند تدریجی شکل‌گیری و رشد روایت ذهن در داستان فارسی نشان داده شود.

در فصل سوم کتاب به تحلیل روایت ذهنی در داستان‌های هوشنگ گلشیری از سال 1345 تا 1357 پرداخته شده است و نویسنده کوشیده است از رهگذر بررسی نظام زیبایی‌شناختی و معرفت‌شناختی روایت‌های ذهنی او، نقش و جایگاه این نویسنده را در تثبیت روایت ذهنی در ایران نشان دهد. نقد و بررسی روایت ذهنی در آثار دیگر نویسندگان ایرانی در سال‌های 1345 تا 1357، موضوع فصل پایانی کتاب است تا سهم و جایگاه آنان نیز در تاریخ روایت ذهنی معلوم شود. تحلیل داستان‌ها در آغاز بیشتر جزءنگارانه، کارگاهی با رویکردی آسیب‌شناسانه است؛ اما در ادامه به‌ویژه در بخش مربوط به گلشیری، کیفی‌تر و سیال‌تر می‌شود.

 

گفتنی است تحلیل روایت ذهنی داستان‌های گلشیری بخش عمده و دغدغۀ اصلی این کتاب است. در این بخش تمام داستان‌های منتشرشدۀ گلشیری (اعم از داستان کوتاه، داستان بلند و رمان) به‌تفصیل و از منظر روایت ذهنی، نقد و تحلیل شده است تا از این رهگذر منزلت واقعی او در تاریخ داستان‌نویسی ایران مشخص شود

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.