معرفی کتاب اربعین طوبی نوشته سید محسن امامیان : نویسندگان و هنرمندان متعددی طی سالهای گذشته با استقبال بیشتر از پیادهروی اربعین، تلاش کردند تا تجربیات خود از حضور در این رویداد مهم را در قالب هنر بازآفرینی کرده و به جنبههای مختلف آن بپردازند. با توجه به جریانی که طی سالهای گذشته در این حوزه راه افتاده است، میتوان تولید کتاب و محتوا در حوزه اربعین را وجه و شاخه جدیدی از ادبیات عاشورایی در یک دهه گذشته دانست. در این میان، کتاب «اربعین طوبی» جزو اولین آثاری است که با در نظر گرفتن ظرفیت فرهنگی اجتماعی پیادهروی اربعین، تلاش کرده است تا اثری خلاقانه در این حوزه باشد.
کتاب که به قلم سید محسن امامیان نوشته و از سوی نشر جمکران منتشر شده، در سالهای گذشته توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند. نویسنده در این اثر داستان زنی به نام «طوبی» را روایت میکند که پدرش را در کودتای 28 مرداد از دست داده و پس از آن، با عبدالله، تاجری عراقی ازدواج میکند. او که در کتاب امامیان به میانسالی رسیده، در کربلا زائرسرایی به نام «فدک» را اداره میکند و در خلال پیادهروی اربعین به همراه نوهاش، صفیه و همسرش، حمود، داستان زندگی خود را روایت میکند.
طوبی در خلال روایتهای خود از زندگی، نقبی به تاریخ میزند؛ از این منظر کتاب با رفت و برگشتهای جذاب، دست مخاطب را میگیرد و در هزارتوی تاریخ معاصر همراه میکند.
داستان این کتاب که برگزیده «جایزه جهانی اربعین» هم شده است، همین نزدیکیها رخ داده؛ زمانی که داعش به عراق حمله کرده و تا نزدیکی کربلا هم آمده است و مردم شمال عراق آواره شدهاند. طوبی بعد از سالها بیخبری از فرزند مفقودالاثرش حسن، تصمیم میگیرد پای پیاده به کربلا برود و از امامحسین(ع) کسب تکلیف کند. امامیان زندگی پر فراز و نشیب این زن را بستر مناسبی دیده است برای روایت شادیها و تلخکامیهای گذشته و حال دو سرزمین ایران و عراق که برخلاف گسستهای اعتباری، مشترکات اعتقادی و فرهنگی خود را حفظ کردهاند.
کتاب امامیان در کنار ارائه یک روایت داستانی، اطلاعات جالبی را به مخاطب خود ارائه میدهد. در واقع نویسنده، اربعین را تنها از بُعد عاطفی و اعتقادی ننگریسته و تلاش کرده است در کنار توجه به این سفر روحانی، اطلاعات دیگری را نیز چاشنی داستان خود کند؛ از ایرانیهایی که از زمان شاه مقیم کربلا و ساکن عراق شدند تا جنگ ایران و عراق و پس از آن، پیوندی که در سالهای اخیر میان دو ملت به واسطه حضور مبارک امام حسین(ع) ایجاد شده و با وجود ناپاک داعش، به عنوان دشمنی مشترک، محکمتر شده است. «اربعین طوبی» به خوبی تصویری روشن از جمله معروف حاج قاسم سلیمانی، قهرمان جهان اسلام، ارائه میدهد که گفت: «ما ملت امام حسینیم».
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: هر 40 روز، یک گره باید بیفتد توی زندگی ما؛ که اگر نیفتد شک میکنم به ایمانم و میترسم از اینکه نکند به حال خودمان رهایمان کرده باشد. منتظرم که همین روزها یک بلای کوچک در حد و اندازه من گیسسپید، سرم بیاید تا یکبار دیگر دست به زانویم بزنم و عبا سرم بگیرم و یک یاعلی بگویم و یک پله بالاتر بروم. طوبی سالهاست با خودش حرف میزند. گاهی گلها و درخت نارنج وسط حیاط مخاطب او میشود اما همدمی نزدیکتر از خودش ندارد. توی خانه بی کار نمیماند. دست به کار و دل به یار و گوش به زنگ دارد. زنگ در، ممتد و خشدار به صدا درمیآید و دلش هورری میریزد. ...