در پی برگزاری سیویکمین شب شاعر در سازمان اوج که به بزرگداشت «شهید شاعر احمد زارعی» اختصاص داشت، علی زارعی یادداشتی را نوشته و در اختیار ایسنا قرار داده که متن آن در پی میآید:
آنچه در بزرگداشت «احمد زارعی» گفته نشد
برادر احمد زارعی بر مراسم بزرگداشت این شاعر حاشیهای نوشته و به آنچه پرداخته که به زعم او در این مراسم گفته نشده است.
در پی برگزاری سیویکمین شب شاعر در سازمان اوج که به بزرگداشت «شهید شاعر احمد زارعی» اختصاص داشت، علی زارعی یادداشتی را نوشته و در اختیار ایسنا قرار داده که متن آن در پی میآید:
«حاشیهای بر یادمانی که سازمان هنری رسانهای اوج برگزار کرد
آنچه در مراسم بزرگداشت «احمد زارعی» گفته نشد
مراسم بزرگداشت برادرم احمد زارعی عصر ۲۹ آذرماه در سازمان هنری رسانهای اوج برگزار شد. طبق معمول عدهای از دوستانِ روانشاد احمد دور هم جمع شدند و از او حرف زدند که اگرچه سابقۀ دیرینهای از رفاقت و همسنگری با احمد در کارنامهشان هست، اما قطعاً تمامِ دوستان و همفکرانِ احمد جمعِ این دوستان نیستند. طبعاً این حرفِ مرا کسانی بهتر درک میکنند که یا مثلِ من ارتباطِ نسبی با او داشته باشند یا سابقۀ رفاتشان با او به پیش از انقلاب و جنگ برگردد. در این مراسم حرفهایی گفته شد و حرفهایی گفته نشد. خوب است در عمل به توصیۀ رهبری که فرمودند هم در برابر گفتهها مسئولیم هم در برابر نگفتهها، از نگفتههای این نشست بگوییم. در این مراسم که با تلاش درخور تقدیرِ مدیرانِ سازمان هنری رسانهای اوج برگزار شد، علیرضا مختارپور از واقعیتِ مؤمن بودنِ احمد سخن راند و ولایتمداری احمد مورد تاکید قرار گرفت. مختارپور تصریح کرد احمد زارعی شاخصههای یک انقلابیِ مؤمن را که رهبری ترسیم کردهاند، دارا بود. مختارپور کسی نیست که عبارات را نسجیده به کار ببرد، چرا که منطق و فلسفه خوانده است و با تعاریفِ «لفظ» و «معنی» و بار معنویِ الفاظ آشناست. اما این عبارات شاید کمی نیاز به واشکافی دارد. احمد ولایتمدار بود و دقیقاً به همین خاطر احکام ولایی را تقسیمبندیِ مولوی و ارشادی نمیکرد. البته مثل هر صاحبنظری نظر خودش را هم ارائه میکرد ولی در احکام حکومتی تابع بود. مثلاً در مقولۀ موسیقی بنا بر فتوایِ امام خمینی دیدگاهی کاملاً روشن داشت. تقریباً انواعِ موسیقیِ فاخر را گوش میداد. برایش فرقی هم نداشت که موزیسین کیست و اسباب و آلاتِ موسیقی را دارد به چشم میبیند. از موسیقی سنتی خودمان بگیرید تا موسیقی گروه «یانی». به همین خاطر شاید اگر الان بود، بر مواضعی که پس از فتوای امام در این خصوص گرفته شد، انتقاد صریح میکرد.
علیرضا قزوه در این مراسم از مبارزه و ضدیتِ احمد با اشرافیگری حرف زد. حتی پا را فراتر نهاد و گفت اگر احمد زنده بود به دهانِ آن وزیری میزد که از حقوقِ نجومیِ معاونانش دفاع میکند. (کنایۀ وی احتمالِ قریب به یقین به صحبتهای وزیر بهداشت در برنامۀ «ثریا» بود)، باید اذعان کرد احمد واقعاً سادهزیست و مخالف سرسختِ اشرافیگری و بیعدالتی بود و بازتابِ این اندیشه در اشعار و مثنویهای بهجامانده از او کاملاً آشکار است. اما قزوه نگفت که احمد اگر بود قطعاً از اجرایِ طرحِ تحولِ سلامت که این همه خیر و برکت برای مردم، به ویژه اقشار محروم جامعه داشته است هم حتماٌ حمایت میکرد. اینها را من میگویم و به قولی «میگویم و میآیمش از عهده برون». هرکس هر درجه دشمنی یا دوستی با دولتِ یازدهم دارد، داشته باشد، برایم مهم نیست. چون بنا بر تأکید مختارپور قرار است احمد را به عنوانِ مؤمن واقعی، معرفی کنیم نه خودمان را. طرح تحول سلامت هزینه از جیب مردم در بخش درمان را از ۷۰ درصد به کمتر از ۱۰ درصد رسانده است. این طرح ۱۰ میلیون حاشیهنشینِ شهرها را که تاکنون مورد توجه نبودند، تحتِ پوشش برنامههای بهداشتی، درمانی قرار داده است. قطعاً احمد زارعی اگر بود از اجرای طرح تحول سلامت تمجید و از ادامۀ آن حمایت میکرد و سناریونویسی برای کوبیدنِ دولت به بهانۀ اجرای این طرح یا کوبیدنِ این طرح به نیتِ کوبیدنِ دولت را محکوم میکرد.
احمد برای سادات خیلی احترام قائل بود، شواهد مکتوبی هم از او در این خصوص موجود است. نمیدانم قزوه بر چه مبنایی چنین با قاطعیت گفته است احمد بر دهانِ سیدحسن هاشمی میزد، اما تقریباً اطمینان دارم، اگر احمد زارعی زنده بود، بر دهانِ مدیرانی از دولتِ قبل که خود را از جنسِ انقلابیون میدانستند میزد که به خاطر دنیاطلبی و لجبازیهای کودکانه با وزیر سابق بهداشت، جان مردم را به بازی گرفته بودند و ارز دولتی برای وارداتِ دارویِ بیماران خاص اختصاص نمیدادند ولی در عوض با همان ارز از کیسۀ بیتالمال مجوز واردات زین اسب، خوراک سگان، دسته بیل و چوب بستنی صادر میکردند!
قزوۀ عزیز در بخش دیگری از سخنانش دربارۀ برجامستیزیِ احمد زارعی هم سخن گفت. باز هم با این گمانه که اگر او زنده بود با برجام و آثار آن مخالفت میکرد. در توضیح، لازم است یک نکته را دربارۀ احمد زارعی بگویم. احمدی که من شناختم اساساً از هر جور سیاسیکاری بیزار بود. حال میخواهد در آستانۀ انتخابات باشد یا نباشد. میخواهد از طرف جناحِ اصولگرا باشد یا محافظهکار. میخواهد از طرفِ یک رزمنده باشد یا از طرفِ یک فردِ سیاسی. از هر طرف که بود، سیاسیکاری را نمی پسندید. با آنچه از روحیاتِ وی میدانم، قطعاً احمد به سختی کشیدنِ مردم در زندگیشان تن نمیداد. او کسی بود که «خدا» را در «دلِ مردم»اش جستوجو می کرد، نه در سرِ و سرّ سیاستبازان و سیاسیکاران. «به صفایِ دلِ مردم که خدا در آنجاست» عینِ عبارتِ شعری احمد است. برجام حتی اگر یک فرجام و آن هم رفعِ تنگناها از زندگیِ مردم داشته، حتماً مورد پسند احمد هم میبود.
در پایان متذکر شوم که سال ۹۳ بعد از مراسمی که حوزۀ هنری برای سالگرد احمد گرفت مطلبی به ایسنا ارائه کردم تحت عنوان «تکلیف احمد زارعی را روشن کنید». به این خاطر که همه از او به عنوانِ شهید احمد زارعی یاد میکنند، در حالی که شهادت وی جایی ثبت نشده و احمد کد ایثارگری ندارد. آن مطلب را هنوز میتوان در موتورهای جستوجوی اینترنت یافت و خواند. میخواستم یادآوری کنم هنوز هیچ پاسخی در این خصوص دریافت نکردهایم، در حالی که دوستان احمد در این مراسم و همه جا همچنان وی را شهید خطاب میکنند.»