کتاب «کمی بلندتر صدایم کن» روایت زندگی و خاطرات شهید «محمد علی حسن پور اشکذری» معروف به علی نفتی، از شهدای انقلاب یزد که به دست منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل شده است میباشد که به قلم «ناهید سلمانی» به رشته تحریر در آمده است .
کتاب «کمی بلندتر صدایم کن» روایت زندگی و خاطرات شهید «محمد علی حسن پور اشکذری» معروف به علی نفتی، از شهدای انقلاب یزد که به دست منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل شده است میباشد که به قلم «ناهید سلمانی» به رشته تحریر در آمده است .
به گزارش ایسنا ، «کمی بلندتر صدایم کن» روایتی است از زندگی شهید «محمد علی حسن پور اشکذری» که به واسطه شغلش به علی نفتی معروف بوده و این کتاب روای نقش اصناف یزد در انقلاب و دفاع مقدس است.
شهید حسن پور در دوم خرداد ماه 1317 در روستای رستاق از توابع اشکذر یزد متولد و در سیزدهم مهرماه 1360 توسط یکی از اعضای منافقین با شلیک گلوله در ناحیه سینه در شعبهی نفت به شهادت رسید .
کتاب «کمی بلندتر صدایم کن» در پنج بخش نگارش شده است که این بخشها عبارتند از مقدمه، یادداشتنویسنده، کمی بلندتر صدایم کن، نقش اصناف یزد در انقلاب و دفاع مقدس، گزیده وصیت نامه تعدادی از شهدای اصناف، عکس ها و اسناد، هستند.
در بخشی از کتاب آمده است : «سرانجام هواپیما در باند فرودگاه به زمین نشست و آقا، روی پلکان ظاهر شد. با آرامش و طمانینه از پلهها پایین میآمد، اشک در چشمان علی حلقه زد. این همه سال دوری، غربت و فراق ... این همه سال سختی و عذاب ... و حالا طعم شیرین پیروزی حق !
همین که پای آقا به زمین رسید، علی فارق از جمعیتی که در اتاق بود، مهر کوچکی از جیبش در آورد و سجدهی شکر به جا آورد. بزرگترین آروزی زندگیاش تحقق یافته بود . »
در بخش دیگری از کتاب نیز آمده است : «هر وقت محمد مهدی روی پای صفا خانم خوابش میبرد، خوابی میدید که هم آرامش میکرد و هم سراسیمهاش. همیشه پدر به خوابش میآمد با همان دوچرخهی رالی قدیمی، با همان خنده منتظر بود تا محمد مهدی بیاید و ترک دوچرخهسوار شود. محمد مهدی با دیدن پدر شاد میشد و به طرفش میدوید، ولی هرچه میدوید به او نمی رسید ... پدر دورتر و دورتر میشد... و دیگر صدایش به گوش محمد مهدی نمیرسید. سراسیمه از خواب میپرید و هر بار آرزو میکرد پدر کمی بلندتر صدایش کند ... »