جواد مجابی میگوید: ما به عنوان یک ملت باید بدانیم در گذشته ما و جهان چه اتفاقی افتاده تا اکنون را بتوانیم بهتر بفهمیم و به طرف آینده حرکت کنیم.
جواد مجابی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره آثار جدیدی که در دست چاپ دارد، گفت: مشغول غلطگیری کتاب «در این تیمارخانه» هستم که در انتظار مجوز به سر میبرد. این رمان دوازدهمین رمانی است که من نوشتهام.
نویسنده « شهربندان» درباره کارهایی که قرار است بهزودی از او تجدیدچاپ شود، توضیح داد: سه کتاب از من به زودی تجدید چاپ میشود، «شناختنامه شاملو»، «شناختنامه ساعدی» و «شناختنامه جواد مجابی» سه کتابی است که از سوی انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده و قرار است به زودی تجدیدچاپ شود.
این طنزپرداز درباره اثر دیگری که در دست انتشار دارد عنوان کرد: علاوه بر این مجموعه داستانهای کوتاه من مشتمل بر بیش از 40 داستان کوتاه است و قرار است در دو جلد عرضه شود. این داستانها در فاصله بین سالهای 1340 تا 1370 نوشته شدهاند. اکنون مشغول غلطگیری این داستانها هستم که قرار است به زودی از سوی نشر نگاه منتشر شود
سراینده «ترانههای مجوسان» درباره موضوع و درونمایه و همچنین سبک نگارش رمان تازه خود گفت: رمان «در این تیمارخانه» تکنیک جدیدی را مطرح میکند؛ تکنیک کلاژ در رمان. در رمانهای ایرانی گاهی تکههایی از متنهای قدیمی یا متنهای ترجمهشده در متن اصلی آورده میشود ولی در این کتاب دائما رفتوآمدی میان زمان حال و تاریخ گذشته و فضای تخیلی آینده وجود دارد. در این رمان مرتب تکههایی از متنهای ادبی، تاریخی و عرفانی ما آورده میشود که متناسب با متن اصلی رمان هستند. این رمان در تاریخ شناور است. مرتبا به گذشته و آینده پرتاب میشود و این مساله را مطرح میکند که زمان امری نسبی است و ادبیات در نوعی بیزمانی زاده میشود.
این نویسنده و شاعر درباره نقش تاریخ و سهم تخیل در نوشتههای خود عنوان کرد: تقریبا در تمام رمانهایی که تا به حال نوشتهام تخیل سهم اصلی را داشته است. سهم تخیل طبیعتا در تمامی آثار من اعم از شعر، رمان و همچنین داستانهای کوتاه به چشم میخورد. بارها در مصاحبههایم گفتهام که ادبیات خلاقه معمولا از گزارش واقعیت موجود فراتر میرود و با توجه به گستره تاریخی و نوعی بیزمانی و بیمکانی تاریخی میتواند خیلی گستردهتر به نظر بیاید و حالت تمثیلی به خودش بگیرد.
جواد مجابی درباره چگونگی رسیدن به سبک و سیاق خاص خود برای نوشتن توضیح داد: از دوران دبستان با داستانهای مردمی که به آنها داستانهای عامیانه میگویند، مانند داستانهای هزارویکشب آَشنا شدم و از همان دوران به داستانهای خیالی علاقه خاصی داشتم. در طول زندگی بیش از هزارها داستان ایرانی و خارجی خواندم و اینها به من در رسیدن به شیوه شخصی خودم برای روایت کمک کرد.
نویسنده «روایت عور» درباره نقش تاریخ در ارتقا ادب و فرهنگ یک ملت عنوان کرد: ما بدون توجه به تاریخ نمیتوانیم به درک حقیقت امروز واقف شویم. بدون تاریخ این درک امر محالی است. ما به عنوان یک ملت باید بدانیم در گذشته ما و جهان چه اتفاقی افتاده تا اکنون را بتوانیم بهتر بفهمیم و به طرف آینده حرکت کنیم. بنابراین مطالعه تاریخ یک امر ضروری است نه یک امر تفننی. من از دانستن تاریخ بینیاز نیستم و در صورتی که از تاریخ غافل باشم آدم بیسواد و نادانی خواهم شد و در درک مسائل امروزی خودم هم دچار یکسونگری تعصب و گمراهی خواهم شد. شک نیست که دانستن تاریخ و وقایع تاریخی برای ملت ما و دنیایی که در آن زندگی میکنیم واجب است تا بتوان درباره وضعیت امروز با روشنبینی و تحلیل درست روبهرو شد.
این نقاش و روزنامهنگار در انتها گفت: من حرف چخوف را همیشه تکرار میکنم؛ مرتب بخوانید و مرتب بنویسید و این مرتب نوشتن و خواندن از دوران کودکی شروع میشود و باید تا آخر عمر ادامه یابد.