آیا اندیشمندی را در تاریخ معاصر ایران سراغ دارید که این چنین روی ادبیات معاصر ایران تأثیر گذاشته باشد؟
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: مرحوم «علی اکبر دهخدا» شاعر، نویسنده و روزنامهنگار، زبانشناس و پژوهشگر نامی ایران در روز شنبه ۷ اسفند ماه ۱۳۳۴ هجری شمسی وفات یافت. میتوان گفت با مرگ او آسمان ادب و معرفت ایران بزرگمردی را از دست داد. علامه بزرگی که بسیاری از نخبگان ایران زمین در دوران معاصر نظیر «دکتر محمد معین»، «استاد احمد آرام»، «استاد سید محمد دبیرسیاقی»، «استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی» و دهها نامآور دیگر در عرصه فرهنگ و ادب ایران همه به شاگردی آن بزرگوار افتخار میکردند. من از نسل دیروز و امروز میپرسم که آیا اندیشمندی را در تاریخ معاصر ایران سراغ دارید که این چنین روی ادبیات معاصر ایران تأثیر گذاشته باشد؟
دهخدا آثار ادبی و سیاسی بسیاری داشت اما میتوان گفت که کار سترگ و بیمانند او پدید آوردن لغتنامه بود که وی به مدت نزدیک به چهل سال روی آن زحمت کشید. در طول این سالها زنان و مردان بزرگی هم او را یاری کردند. یادگاری بزرگ از انسانی بزرگ که هر کس در این اثر جاودانه پژوهش کرده، با قاطعیت اقرار میکند که این کاری است عظیم، ماندگار و گرانسنگ. چاپ لغتنامه سال ۱۳۱۹ آغاز شد. پس از آن راهاندازی مؤسسه دهخدا و مرگ او ادامه کار چاپ در مجلس و سال ۱۳۳۶ به دانشگاه تهران سپرده شد. و استادان برجستهای چون دکتر «محمد معین»، دکتر «سید جعفر شهیدی»، دکتر «محمددبیرسیاقی» و بسیاری از استادان ادبیات و علوم انسانی در چاپ آن کوشش بسیار نمودند. تا سرانجام در ۱۳۵۸ چاپ تمام جلدهای آن پایان پذیر شد.
میرزا علیاکبر در سال ۱۲۵۷ در تهران متولد شد، ۱۰ ساله بود که پدرش وفات یافت. وی زبان فارسی، عربی و علوم ادبی و دینی را نزد آموزگاران آموخت و در جوانی از محضر بزرگانی چون «شیخ هادی نجمآبادی» استفاده نمود و چون مدرسه علوم سیاسی در تهران گشایش یافت مدتی در آن مدرسه به تحصیل پرداخت. در سال ۱۲۸۱ به اروپا رفت و پس از دو و نیم سال به ایران بازگشت و در انقلاب مشروطه ایران شرکت کرد. زمانی که مشروطه ریشه گرفت، به نویسندگان «روزنامه صوراسرافیل» پیوست. وی مقالات خود را در ستون «چرند و پرند» به امضای «دخو» به چاپ میرساند. مقالات طنزآمیز او در بیداری اندیشهها بسیار مؤثر بود.
پس از کودتای «محمدعلی شاه» در ۱۲۸۷ و به توپ بستن مجلس با جمعی از آزادیخواهان به اروپا تبعید شد. سال ۱۲۸۸ در شهر استانبول روزنامهای به نام «سروش» به زبان فارسی انتشار داد. پس از پیروزی مشروطه خواهی دهخدا از تهران و کرمان به نمایندگی دوره دوم مجلس شورای ملی انتخاب و در کنار آن به حزب اعتدالیون پیوست. زمان جنگ جهانی اول را در کرمانشاه و سپس چهارمحالو بختیاری گذراند و پس از جنگ به تهران بازگشت، از کارهای سیاسی کناره گرفت و از آن زمان تا پایان حیات به تحقیق وپژوهش و تحریر پرداخت.
دهخدا به دکتر «محمد مصدق» علاقه بسیار داشت، آغاز دوستی و ارتباط آن دو به درستی معلوم نیست. ولی مجاهدتهای دهخدا برای استقرار مشروطیت و نگارش مقالات طنز سیاسی و بیدارکننده او در روزنامه صوراسرافیل و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی او در اروپا از او شخصیتی مبارز و آزادیخواه ساخته و همین موجب دوستی عمیق آن دو گشته بود. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مأموران پلیس دولت کودتا، به خانه او حمله کردند و در سال ۱۳۳۳ با فرمان حکومت کودتا، حقوق او را که بسیار مختصر هم بود قطع کردند. سرانجام پس از ۷۷ سال، عمر پر بار و برکت او به پایان رسید. وی در هفتم اسفند ۱۳۳۴ روی در نقاب خاک کشید و در گورستان ابن بابویه به ابدیت پیوست.