محمد علی نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او را پدر داستان کوتاه فارسی و آغازگر سبک رئالیسم یا واقع گرایی در ادبیات فارسی می دانیم . جمال زاده از پیشروان مدرنیته و جنبش فکری آزادیخواهان در ایران به حساب می آید .
سید محمد علی جمال زاده در 23 دی ماه سال 1274 شمسی ( 1309- قمری – 1891 میلادی ) در شهر اصفهان محله بید آباد به دنیا آمد .
محمد علی نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او را پدر داستان کوتاه فارسی و آغازگر سبک رئالیسم یا واقع گرایی در ادبیات فارسی می دانیم . جمال زاده از پیشروان مدرنیته و جنبش فکری آزادیخواهان در ایران به حساب می آید .
پدرش سید جمال ، معروف به صدرالمحققین ، واعظ مشروطه خواه و از مخالفان استبداد اصفهان ( متولد 1240شمسی ( ۱۲۷۹ قمری ) در همدان - مقتول 1287 شمسی ( جمادی الثانی۱۳۲۶ ) در بروجرد ) ، همدانی و از سادات شیعی جبل عامل لبنان بود .
مادرش اصفهانی و از خانواده میرزا حسین باقر خان خوراسکانی است.
وی دوران کودکی اش را در اصفهان سپری نمود ، و از 10 سالگی پدرش را در مجالسی که وعظ می کرد همراهی می نمود و به این ترتیب ، به قول خودش « گیر و دار های اول مشروطیت » را به خوبی دیده بود .
پدر محمد علی بارهای بسیار ،به دلیل مشروطه خواهیش ، مورد غضب محمد علی شاه قرار گرفت و در سال 1282 شمسی ( 1321 قمری ) ، در یکی از سفرهایش که برای وعظ می رفت ، ظلالسلطان تهدید کرده که اگر پای سید جمال به اصفهان برسد گوشت بدنش را تکهتکه خواهد کرد. پدر محمد علی هم به ناچار دیگر به اصفهان نرفت و یکی از دوستان خانه و اثاثیه آن ها را فروخت خانواده او را با دلیجان شبانه به تهران برد ؛ و به این ترتیب آن ها در تهران ساکن شدند .
محمد علی در این زمان ، در مدرسه ثروت و ادب تهران درس می خواند .
تحصیلات جمال زاده در خارج از ایران
در سال 1287 شمسی ( 1908 میلادی ) ، محمد علی که حالا بیش از 12 سال سن داشت ، برای تحصیل به بیروت رفت و در آن جا در مدرسه آنطورا ، تحصیل کرد . در این زمان ، محمد علی و یکی از هم کلاسی هایش ، روزنامه ای به زبان فرانسه
، به نام لادویز ( La Devise ) منتشر می کردند.
در مدت اقامت محمد علی در بیروت بود که وضعیت سیاسی ایران تغییر کرد و محمد علی شاه ، مجلس را به توپ بست . در این زمان ، پدر محمد علی که از آزادی خواهان بود ، پنهانی خودرا به همدان رساند تا از آن جا به عتبات برود ، اما در آن جا دستگیر شد و به حکومت بروجرد تحویل داده شد و در آن جا به دستور امیر افخم ( حاکم بروجرد ) به دار آویخته شد .
جمالزاده در بیروت با ابراهیم پور داوود و مهدی ملک زاده( فرزند ملک المتلکین ) چند سالی همدوره و همدرس بود.
محمد علی در سال1289 شمسی (1910 م.)از راه مصر خود را به فرانسه رسانید و از آن جا به لوزان سوئیس رفت و تا سال 1911 در لوزان بود و در آن جا در رشته حقوق تحصیل کرد .وی در این سال ها فقر و بی پولی بسیار را تجربه کرد .
پس از آن در سال 1291 شمسی (1912م. ) به دیوژن فرانسه رفت در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت تا این که در سال 1293 شمسی (1914 م.) دیپلم حقوق خود را از دانشگاه این شهر گرفت.
جمال زاده پس از اتمام تحصیلات
به دنبال وقوع جنگ جهانی اول ، در سال در سال 1294 شمسی (1915 م .) سید حسن تقی زاده در برلن ، کمیته ملّیون ایرانی را تشکیل داد و محمد علی نیز از جمله ایرانیانی بود که به این کمیته دعوت شد . به دنبال این دعوت ، محمد علی در این سال به
برلن رفت و تا سال 1930 در این شهر زیست .
اندکی پس از ورودش به برلین ، از جانب کمیته ، برای انجام ماموریتی به منشور جمعآوری قشون ایلات به منظور مقاومت در مقابل روسها وانگلیسها به بغداد و کرمانشاه اعزام شد و به مدت 16 ماه در این ماموریت بود . وی در این سفر ، به کمک دوست دوره دانشجویی خود ، ابراهیم پور داوود ، روزنامه رستاخیز را منتشر کرد .
پس از بازگشت به برلین ، به همکاری در مجله کاوه و اداره امور آن دعوت شد و تا تعطیلی آن مجله با تقی زاده کار می کرد.
پس از تعطیلی مجله کاوه ، به دلیل مشکلات مالی ، دیگر امکان ادامه فعالیت ادبی برای او ممکن نبود و به همین دلیل وی وی به خدمت سفارت ایران در آمد و حدود 8 سال ( یعنی تا سال 1931 م. ) سرپرستی محصلین ایرانی را به عهده گرفت .
پس از آن در سال 1931 م. به دفتر بین المللی کار وابسته به جامعه ملل پیوست و در سال ۱۹۵۶ بازنشسته شد.
پس از بازنشستگی به ژنو مهاجرت نمود ؛ در این مدت چند دوره به نمایندگی دولت ایران در جلسات کنفرانس بین المللی آموزش و پرورش شرکت کرد ، و در نهایت در همین شهر هم درگذشت .
وی همسری آلمانی داشت .
محمد علی جمالزاده که حدود 102 سال عمر کرد ، مجموعا در طول عمر خود، پنج بار به ایران سفر کرد ؛ وی سیزده سال از عمرش را در ایران سپری کرد و باقی عمر را در کشور های دیگر زندگی کرده است ؛ اما با این وجود وی ایرانی زندگی می کرد ؛ خانه اش آراسته به قالی و قلمکار و قلمدان و ترمه و تافته و مسینه و برنجینه های کرمان و اصفهان و یزد بود ، درباره ایران تحقیق می کرد ، تالیفاتش همه برای ایرانیان بود و همیشه فارسی می نوشت و هدفش بیداری و گسترش معارف ایرانیان بود.
قبر محمد علی جمالزاده
محمد علی جمالزاده در روز هفدهم آبان ۱۳۷۶ در یکصد و دو سالگی ، در یک خانه سالمندان در شهر ژنو درگذشت. قبر او در گورستان petit saconnex در شهر ژنو واقع است . همسرش را نیز در همین مکان دفن کرده اند.
وصیت محمد علی جمال زاده
وی مطابق نامه ای در سال 1355 کلیه آثارش را به دانشگاه تهران وگذار کردتا از محل انتشار آن ، یک ثلث به مصرف خرید کتابهای مفید برسد و با مجموعه کتابهای اهدایی او در اختیار کتابخانه مرکزی دانشگاه باشد ، یک ثلث دیگر را دادن بورس به دانشجویان ایرانی که به تحقیقات ادبی – تاریخی مشغولند در نظر گرفته شود و یک ثلث دیگرش را نیز به موسسه های خیریه از قبیل یتیم خانه و خانه سالمندان – بشرط آنکه در اصفهان باشند – واگذار گردد.
جمال زاده نویسندگی اش را با پژوهش و مباحث اجتماعی و سیاسی و تاریخی آغاز کرد و داستان نویسی ، که هنر اصلی اوست ، بعدها آغاز شد .
جمال زاده و همسرش
جمالزاده نویسندگی را با مجله کاوه آغاز کرد و پس از آن که کاوه تعطیل شد به همکاری جوانانی که در اروپا درس می خواندند مرتصی یزدی، غلامحسین فروهر، حسن نفیسی، مشفق کاظمی، احمد فرهاد، تقی ارائی که مجله فرنگستان را در برلن بنیاد نهاده بودند شتافت و مقاله هایی در آن مجله به چاپ رسانید.
جمالزاده با توقف انتشار فرنگستان به روزنامه های ایران رو کرد و در روزنامه های ایران آزاد، تعلیم تربیت، مهر، شفق سرخ، کوشش، اطلاعات، به چاپ نوشته هایی که بیشتر مطالب اجتماعی می بود پرداخت، تا آن که مدیریت مجله علم وهنر را پذیرفت که در برلن انتشار می یافت. مؤسس این مجله ابولقاسم وثوق بود. هفت شماره از آن بیشتر منتشر نشد (مهر ۱۳۰۶-بهمن ۱۳۰۷)
جمالزاده، پس از شهریور ۱۳۲۰که مجله های مختلف ماهانه ادبی در ایران تأسیس شد، در غالب آن ها مقاله نوشت و داستان منتشر کرد. در سخن، یغما، راهنمای کتاب، وحید، ارمغان، هنر و مردم بیش از همه مقاله دارد. در مجله کاوه، که محمد عاصمی در مونیخ به چاپ رسانید نیز مقاله های زیادی منتشر کرده است.
وی در سال 1300 شمسی ، نخستین مجموعه داستان کوتاه فارسی را منتشر کرد و به همین علت او را پدر داستان نویسی فارسی یا پیشوای نوول نویسی فارسی می دانیم .
محمدعلی جمالزاده ، بزرگ علوی و صادق هدایت ، سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند.
آثار محمد علی جمال زاده
داستان ها :
جمال زاده و علی دهباشی در واپسین سالهای یک عمر طولانی
دست خط جمال زاده
یکی بود ، یکی نبود : ( 1300 ه.ش ) - نخستین مجموعه داستان کوتاه فارسی است - در دیباچه این اثر جمال زاده نخست به علت عقب ماندگی ادبی ایران اشاره می کند آنگاه نکاتی را در باب رمان و فواید تبلیغی و تعلیمی آن روشن می سازد . فارسی شکر است - درد دل ملا قربانعلی - بیله دیگ بیله چغندر - ویلان الدوله داستانهای این مجموعه هستند.
دارالمجانین : ( 1321 ه.ش - 1942 م. )
سرگذشت عمو حسینعلی (1321)
گنج شایان : (چاپ برلین، ۱۳۳۵ ه. ق ) - نخستین تاریخ اقتصادی ایران در دوره قاجاری است.
قلتشن دیوان : ( 1325 ه.ش ) - ( 1946 م. ) - این داستان که در 6 بخش نوشته شده،حدیث ناکامی حاج شیخ مشروطه خواه در مصاف با شخصیتی به نام قلتش دیوان است.
صحرای محشر (1326)
معصومة شیرازی (1333)
تلخ و شیرین : ( 1334ه.ش )- ( 1955 م. ) مجموعه ای از چند قصه : یک روز در رستم آباد شمیران، حق و ناحق،درویش مومیائی یا مصیبت هوش و تلخکامی سرگذشت اولاد بشر، خواستگاری، آتش زیر خاکستر و پیشوا
سروته یک کرباس (1335)
شاهکار (1337)
کهنه و نو (1338)
غیر از خدا هیچ کس نبود (1340)
آسمان و ریسمان (1343)
در تألیف و ترجمه نیز کتاب های زیر را از او می توان نام برد:
قهوه خانه سورات (ترجمه، 1340 ق)
گلستان نیکبختی یا پندنامه ی سعدی (1317)
قصه ی قصه ها (1320) : از روی قصصالمعمای تنکابنی
هزار پیشه (1326)
سرگذشت بشر (ترجمه، 1335)
دون کارلوس (ترجمه، 1335)
خسیس (ترجمه، 1336)
بانگ
نای (1337) - قصه های مثنوی
آزادی و حیثیت انسانی (ترجمه و تألیف ؤ 1338)
کشکول جمالی (1339)
هفت کشور (ترجمه، 1340) : ترجمه هفت داستان از نویسندگان خارجی : آناتول فرانس - لئون تولستوی - برنارد دو سن پیر - ویلیام سن مارو آکل - ماکول - آنتوان چخوف - آلفونس دوده
دشمن ملت (ترجمه، 1340)
خاک و آدم (ترجمه و تألیف، 1340)
فرهنگ لغات عامیانه (1341) : خدمت ارزنده و خاص جمالزاده آن بود که اصطلاحات عامیانه را که تا آن زمان ناپسند می پنداشتند ، به زیبایی و استادی تمام به جایگاه واقعی خود ، یعنی داستان هایش ، وارد کرد .با این کار جمالزاده بی تردید به غنای بیشتر زبان مادری و تکامل آن یاری رساند .
زمین و ارباب و دهقان (1341)
صندوقچه اسرار (1342)
طریقه ی نویسندگی و داستان سرایی (1345)
خلقیات ما ایرانیان (1345)
تصحیح سرگذشت حاجی بابای اصفهانی (1348)
قنبرعلی، جوانمرد شیراز (گوبینو، ترجمه، 1352) : این کتاب ترجمه اثری از آرتور کنت دو گوبینو می باشد،جمالزاده در مقدمه ترجمه قنبر علی مینویسد: « در ترجمه قنبر علی گاهی زینت دادن متن اصلی را بر خود مجاز و مستحب دانسته از آن چیزی نکاسته ولی بر شاخ و برگ آن مبلغی افزوده است. چیزی که هم هست تخطی و تجاوز ازروح و مغز داستان را بر خود حرام ساخته تنها در حشو و زواید تصرفاتی به عمل آورده است
قصه های کوتاه برای بچه های ریشدار (1352)
هزار دستان
جنگ ترکمن
اصفهان (1352)
قصه ی ما به سر رسید (1357)
اندک آشنایی با حافظ ( 1366 )
تاریخ روابط روس با ایران (چاپ برلین، چاپ تهران 1372 )