رمانی در ستایش کار و زندگی و طبیعت، که خود دولتآبادی بارها درباره آن گفته : « دیگر گمان نکنم که نیرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاری کاملتر از کلیدر بکنم. » « کلیدر » یک رمان عظیم روستایی است در 10 جلد و بالغ بر 3 هزار صفحه که او بیش از 15 سال عمرش را صرف نگارش آن کرده است و حجیمترین رمان فارسی به شمار میرود.
زندگی محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی، فرزند عبدالرسول و فاطمه ، در تاریخ 10 مرداد سال 1319 در دولت آباد سبزوار چشم به جهان گشود. او نخستین پسر فاطمه و چهارمین فرزند یک خانواده تهى دست است ؛ البته فرزندان این خانواده ، متعلق به 2 همسر پدرش بودند .
دوران کودکی دولت آبادی مصادف است با زمان جنگ جهانی دوم که فقر و ناخوشی و به دنبال آن ، اقتدار روس ها بر ایران را به همراه داشت . در فقر آن سالها محمود از مدرسه رفتن بازماند و به کار پرداخت؛ از کار روى زمین و چوپانى گرفته تا پادویى کفاشى، صاف کردن میخهاى کج و بعد وردستى پدر و برادرها در کارگاه تخت گیوهکشى. مدتى هم شاگرد دوچرخه سازى شد. بعد در یک کارخانۀ پنبه پاککنى کار کرد تا به کار در سلمانى رسید که تا سالیان دراز، در مواقع اضطرار ممر معاشش شد.
محمود ، در اوان نوجوانی بیمار شد و برای معالجه به مشهد رفت و پس از آن به همراه پدر و مادرش عازم عتبات عالیات گردید.
او پس از بازگشت، به صورت موقت در تهران اقامت گزید و مدت یکسال در تهران ماند و در طی ایام اقامت در تهران فعالیتهای گوناگون،از جمله کار در چاپخانه و حروفچینی را تجربه کرد.
یک سال بعد دوباره به سبزوار بازگشت و در سال ۱۳۳۷ با هدف استخدام درارتش و ورود به آموزشگاه گروهبانی عازم مشهد شد. خودش اظهارمیکند که در این سفر با پدیدهای به نام«تئاتر»آشنا گردیده و مدتی بعد به مطالعۀ آثار چخوف و هدایت روی آورد.
وی از اوان نوجوانی کار کرده است، ناملایمات و دشواری های بسیاری را گذرانده، اما گویی ادبیات معجون مشکلاتش بوده است، چرا که در اوج تالمات روحی (مرگ پدر و برادر) ، در اوج نداشتن و فقر، حتی در دو سالی که زندانی بود، به گفته خودش: “به نوشتن و ادبیات می اندیشید”.
بازیگری محمود دولت آبادی
دولت آبادی و لطفی در افتتاحیه نمایشگاه عکس های دولت آبادی - 89
در سال ۱۳۳۹ به شوق نام نویسى در کلاس تئاتر آناهیتا دوباره به تهران آمد و در تکاپو برای یافتن شغل تازه، گذارش به «تئاتر پارس» در خیابان لالهزار افتاد . و به عنوان عامل پشت صحنۀ تئاتر استخدام شد.این شغل مسیر زندگی او را تغییر داد و او بهتدریج به سایر حرفههای تئاتر علاقمند شد و علاوه بر آنکه به عنوان کنترلچی فعالیت میکرد، سمتهایی چون اعلام برنامه، دکلماتوری و سوفلوری را هم به عهده گرفت.
به خاطر گذشتن از موعد نام نویسى کلاس، ناگزیر به تئاتر پارس در لاله زار مىرود و اعلام کننده برنامهها مىشود . وی میگوید که در همین زمان نخستین جوانههای نویسندگی بر شاخسار جانش شکوفه زده و نمایشنامه«تنگنا»را در همین ایام نوشته است.
در سال های دهه 40 ، محمود دولت آبادی با تئاتر آشنا می شود و به مدت 1 سال ، در این رشته تحصیل می کند و رتبه اول را در آن کسب می کند .پس از پایان تحصیلات 1 ساله اش در این رشته در چندین تئاتر و فیلم ایفای نقش می کند . از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ تأتر و داستاننویسی، دوشادوش هم، ذهن دولتآبادی را تسخیر کرده بود. اما تئاتر براى دولتآبادى در سال ۱۳۵۳ به پایان مىرسد.
سوابق بازیگری محمود دولت آبادی عبارتند از:
« شبهای سفید » داستایوسکی
« قرعه برای مرگ » واهه کاچا
« اینس مندو » تانیا
« نگاهی از پل » آرتور میلر
«شهر طلایی» نوشته عباس جوانمرد
«قصه طلسم و حریر و ماهیگیر» نوشته علی حاتمی
«ضیافت و عروسکها» نوشته بهرام بیضایی
سه نمایشنامه پیوسته «مرگ در پاییز» نوشته اکبر رادی
«تامارزوها» نوشته نصرت نویدی
«راشومون» که کارگردانی آن را بعدها خود به عهده گرفت.
«حادثه درویشی» نوشته آرتور میلر با کارگردانی ناصر رحمانی نژاد
«چهرههای سیمون ماشار» اثر برشت با کارگردانی مشترک محسن یلفانی و سعید سلطان پور.
«در اعماق» اثر ماکسیم به کارگردانی مهین اسکویی،
نقش کوتاهی در فیلم « گاو » داریوش مهرجویی
سیاست و محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی گرایش های سیاسی هم در جامعه دارد و به نظر می رسد بیشتر نگاهی اصلاح طلبانه دارد .
شروع نویسندگی محمود دولت آبادی
سال ۱۳۴۵ با احمد شاملو آشنا شد. در کنار بازیگری، کار نویسندگی را نیز آغاز کرد و نخستین آثارش را در مجله آناهیتا-که با همت مصطفی اسکویی به عنوان نشریۀ ارگان و ناشر آثار و افکار گروه«آناهیتا»انتشار مییافت چاپ کرد.
در سال ۱۳۴۶ با غلامحسین ساعدی آشنا شد. ساعدی در این ایام بهترین رابطه را با اداره تئاتر وزارت فرهنگ و هنر داشت و کلیه نمایشنامههایش توسط این وزارتخانه خریداری و به وسیله گروههای مختلف اداره تئاتر اجرا میشد. او از طریق رابطه با ساعدی به عنوان بازیگر در خدمت تشکیلات اداره تئاتر وزارت فرهنگ و هنر در آمد.
دولت آبادی و جواد مجابی و محمد رضا لطفی - بیرون گالری گلستان ( گالری نقاشی سارا دولت آبادی )دولت آبادی در روز تولدش - 1389 ( تابلوی پشت سر تصویر پدر و مادر دولت آبادی است)
خانه محمود دولت ابادی
خانه محمود دولت آبادی مربوط به دوره پهلوی است و در شهرستان سبزوار، روستای دولت آباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۳۲۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
زندگی مشترک محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی و همسرش ، مهرآذر ماهر ، صاحب 3 فرزند به نام های سیاوش، فرهاد و سارا هستند .
محمود دولت آبادی و همسرش در شب جمالزاده - 1385 جواد مجابی ، مهرآذر دولت آبادی ، محمود دولت آبادی
ویژگی آثار محمود دولت آبادی
ویژگی آثار محمود دولت آبادی عبارتند از:
1. انعکاس زندگی مردم روستا و توجه به ادبیات اقلیمی و انعکاس مشکلات اجتماعی و اقتصادی روستاییان.
2.توجه به روان شناسی شخصیت های داستان.
3.تصویر سازی در قالب کلمات و توجه به نثر ادبی داستان.
4.پیروی از رئالیست های قرن نوزده اروپا در استفاده از شیوه ی شخصیت پردازی دانای کل. نویسنده از درون و برون آدم های داستانش آگاهی کامل دارد و هنگام ورود به داستان از درون و بیرون آنها را وصف می کند.
5.استفاده از جلوه های طبیعت برای توصیف دنیای درونی قهرمانان.
6.مقابله و مبارزه فرد با جامعه (مسیر اصلی اغلب داستان های دولت آبادی را این مورد تشکیل می دهد)
7.آغاز شدن داستان ها با یک بحران.
8.تشکیل داستان ها از رئالیست بدون اندیشه های پیچیده که اغلب ساده و قابل فهم اند.
9.عشق به پدر یا خاطره پدری و ارادت به صادق هدایت از ویژگی آثار اوست .
10.مشخصه دیگر آثاراو ندای امیدواری در عین کلافگی است و نگاه تلخ او به زندگی که این امیدواری از تربیت و آموزش روستایی او ناشی میشود, که قناعت و صبوری ویژگی آن است.
آثار محمود دولت آبادی
مجموعه داستان
لایههای بیابانی : بعد از ته شب ، دولت آبادی به ترتیب داستان های بلند « ادبار » ، « پای گلدسته امامزاده» ، « هجرت سلیمان» ، « سایههای خسته » و « بیابانی » را نوشت که همگی را در مجموعه « لایه های بیابانی » ، در سال 1347 منتشر نمود .
کارنامه سپنج (مجموعه داستان و نمایشنامه) در 3 جلد
رمان
سفر : رمان « سفر » اولین رمان محمود دولت آبادی است که در سال 1351 به چاپ رسید .
آوسنه بابا سبحان (داستان بلند) : در سال 1346 به چاپ می رسد .
گاوارهبان - (۱۳۵۰) : رمانی کوتاهتر از باشیرو است.
جای خالی سلوچ
عقیل، عقیل - (۱۳۵۳)
از خم چنبر - (۱۳۵۶)
کلیدر : رمانی در ستایش کار و زندگی و طبیعت، که خود دولتآبادی بارها درباره آن گفته : « دیگر گمان نکنم که نیرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاری کاملتر از کلیدر بکنم. » « کلیدر » یک رمان عظیم روستایی است در 10 جلد و بالغ بر 3 هزار صفحه که او بیش از 15 سال عمرش را صرف نگارش آن کرده است و حجیمترین رمان فارسی به شمار میرود
روزگار سپری شده مردم سالخورده : رمان سه جلدی است که در سال 1379 منتشر شد .
اتوبوس
سلوک
آن مادیان سرخ یال
طریق بسمل شدن
زوالِ کلنل (نوشتهشده در سالهای ابتدایی دهه ۱۹۸۰ میلادی)
نمایشنامه
تنگنا
باشبیرو (۱۳۵۲)
ققنوس
مجموعه مقاله
ناگریزی و گزینش هنرمند
موقعیت کلی هنر و ادبیات کنونی
سفرنامه
دیدار بلوچ : سفرنامه کوتاهی است در سفری است که دولتآبادی به زاهدان و اطراف آن داشته .
سایر آثار
هجرت سلیمان
مرد : داستانی است در سال 51 نوشته شد ولی در سال 53 به دست مخاطبان رسید .
آهوی بخت من گزل (داستان)
روز و شب یوسف
آن مادیان سرخ یال
ته شب : در سال 1341 در مجله آناهیتا در تهران چاپ شد ، اولین داستان جاپ شده محمود دولت آبادی است .
رد، گفت و گزار سپنج
نون نوشتن
م و آن ِ دیگران
ترجمه آثار محمود دولت آبادی
« گاوارهبان » در سال ۱۳۵۸ به زبان آلمانی ، « هجرت سلیمان » به زبان سوئدی در سال ۱۳۵۹و به زبان چینی در سال ۱۳۶۹، « مرد » به زبان فرانسه در سال ۱۳۶۳، « ادبار » به زبان انگلیسی در سال ۱۳۷۰، « جای خالی سلوچ » در سال ۱۳۷۳ به زبان فرانسه و در سال ۱۳۷۹ به زبان عربی ترجمه شد. هم چنین کلیدر در سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ به آلمانی ترجمه شده است.
جوایز دریافتی محمود دولت آبادی
برنده لوح زرین بیست سال داستان نویسی بر کلیه آثار، به همراه امین فقیری، سال ۱۳۷۶.
جایزه یک عمر فعالیت فرهنگی، بدر نخستین دورهٔ جایزه ادبی یلدا (به همت انتشارات کاروان و انتشارات اندیشه سازان)، سال ۱۳۸۲.
نامزد دریافت جایزه مَن بوکر آسیا در جشنواره کتاب سنگاپور، سال 2010
سالشمار زندگی محمود دولت آبادی