کتاب احمدي روشن
۱۳۹۶-۱۲-۲۴
کتاب احمدي روشن/ مرتضي قاضي.- تهران: روايت فتح، ‎۱۳۹۱

کتاب احمدي روشن/ مرتضي قاضي.- تهران: روايت فتح، ۱۳۹۱

بچه را گذاشتند توی بغلش.

توی چشمهایش زل زد.

چشمهای این بچه نشون میده که مرد بزرگی میشه.

دو سال بعد کردستان ترکش خورد. بدنش هیچ وقت برنگشت.

مصطفی همیشه عاشق عمو ابوالحسن بود...

مصطفی یک جوان امروزی بود.

دانشگاه شریف درس خواند، زن و بچه و زندگی‌اش را دوست داشت، خوش‌تیپ می‌گشت، ماشین خوب سوار می‌شد و اهل سرعت و هیجان بود.

 بعد از دانشگاه برای کار رفت سازمان انرژی اتمی.

 از پست کارشناس شروع کرد و وقتی شهید شد، معاون بازرگانی سایت نطنز بود. این‌ها سرفصل زندگی مصطفی است، این کتاب صد تصویر ساده است از جوانی که شهادت را جدی گرفته بود.

سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.