حجتالاسلام و المسلمین محمدصادق کاملان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه مفید، از اصفهان، اظهار کرد: فرهنگ مهدویت یا همان انتظار مصلح و منجی دارای ابعاد مثبتی است که اگر بهدرستی از آن استفاده نشده و فهمیده نشود، به طور طبیعی ابعاد منفی به خودش میگیرد. قرآن هم که برای مردم مایه هدایت است، به تعبیر خودش عدهای به واسطه آن دچار ضلالت شده و عدهای هدایت میشوند؛ بستگی به این دارد که چه تعبیر و تفسیر و مواجههای با این نعمت الهی وجود داشته باشد، همین قضیه در مورد مهدویت و انتظار فرج نیز صدق میکند.
وی افزود: عدهای از مهدویت و انتظار فرج، تنبلی، گوشهگیری، انزوا، عدم تحرک و فرار از مسئولیت در مقابل گمراهی مردم و انحرافات را برداشت کرده و تبلیغ میکنند، با این منطق که اگر خدا میخواست این مشکلات حل شود، خود امام(ع) را میفرستاد، همانطور که در آیه ۴۷ سوره یس آمده است: «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ؛ و چون به آنها گویند که از آنچه خدا روزی شما قرار داده (چیزی برای خدا به فقیران) انفاق کنید، کافران به اهل ایمان جواب دهند آیا ما به کسی که اگر خدا میخواست به او هم روزی میداد اطعام و دستگیری کنیم؟ شما پیداست که سخت در غلط و گمراهی هستید (و راه راست آن است که چنان که خدا به فقیران احسان نکرده ما هم نکنیم)». این رویکرد، انتظار فرج منفی نام دارد که متأسفانه در میان بخشی از جامعه شیعه رسوخ کرده و البته طبیعی به نظر میرسد، چون طبع انسان با تنبلی و لاابالیگری سازگار است.
جامعه صالح میتواند منتظر مصلح باشد
عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه مفید بیان کرد: رویکرد دیگر به مهدویت این است که ما در انتظار فرج، انتظار مصلح را میکشیم، یعنی کسی که میخواهد جامعه را اصلاح کند، نه اینکه انسانها را قلعوقمع کرده و افراد دیگری را به جای آنها بیاورد، بلکه همین انسانهای موجود را هدایت کرده و انحرافات را اصلاح میکند. اگر در انتظار مصلح هستیم، ابتدا باید خودمان از نظر اخلاق، اعمال و رفتار صالح باشیم، یعنی رفتار و کردارمان مطابق شرع، قانون و عقل باشد و خلقوخویمان را خلقوخوی پیامبر(ص) قرار دهیم؛ آن وقت است که میتوان گفت منتظر فرج هستیم، در واقع انتظار مصلح از انسان صالح پذیرفتنی است. اگر یک فرد فاسد فاجر لاابالی ادعا کند که منتظر مصلح است، کسی از او قبول نمیکند، مثل اینکه کسی با یک زندگی آشفته، کثیف و درهموبرهم اعلام کند که منتظر مهمانی بسیار بزرگ و با شأن و شوکت است، در حالی که اگر کسی منتظر چنین شخصیتی باشد، زندگیاش را تمیز و مرتب کرده و هر چیزی را در جای خودش قرار میدهد.
کاملان اضافه کرد: انتظار فرج به معنای انتظار مصلح بوده و انتظار مصلح به این معناست که انتظار انسانی کامل، صاحب ولایت و از ذریه پیامبر اکرم(ص) را بکشیم که تمام خصوصیات و خصلتهای پیامبر در او جمع است. اگر واقعا منتظر او باشیم، باید رفتار و کردارمان شبیه او باشد، ولی اگر با او بیگانه باشیم، هیچکس قبول نمیکند که ما منتظر مصلح هستیم.
جامعه منتظر مصلح، جامعهای فرهنگی و متعالی است
وی تصریح کرد: اگر جامعهای منتظر مصلح باشد، در آن جامعه دروغ حاکم نخواهد بود، حال آنکه در جامعه ما چه در روابط اجتماعی و اقتصادی و چه در سطح خانوادهها، معمولا دروغ حاکم بوده و مثل این است که راستگویی استثنا باشد. جامعه در انتظار مصلح جامعهای است که غیبت نمیکند، تهمت نمیزند و آبروی افراد را بدون اینکه برای دفاع از خودشان حضور داشته باشند، لکهدار نمیکند. چنین جامعهای از فرهنگی والا و متعالی برخوردار است، نه فرهنگی سخیف شبیه فرهنگ زندگی حیوانات جنگلی که هر کس زور بیشتری داشته باشد، بر دیگران غلبه پیدا میکند. در جامعه منتظر مصلح، حق با کسی است که منطق قویتری دارد و منطقش مبتنی بر عقلانیت است، در واقع چنین کسی باید بر دیگران غلبه داشته باشد. به تعبیر فارابی، جامعه صالح جامعهای است که در آن صالحان بر مسند قدرت بوده و همه کارگزاران آن در تمام سطوح اهل راستگویی و درستکاری هستند. در چنین جامعهای، فرار مالیاتی وجود ندارد و مالیات حقی است که باید داده شده و به مصرف نیازمندان و امور ضروری برسد.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه مفید ادامه داد: در جامعه صالح و در انتظار مصلح، کمفروشی، غش در مال و اختلاس وجود ندارد. کسی که انتظار مصلح را میکشد، بیتالمال مسلمانان را غارت نمیکند. این در حالی است که تمام اخلاقهای رذیله در جامعه ما وجود دارد و در عین حال، صبحهای جمعه به وفور جلسات دعای ندبه برگزار میشود. افراد زیادی به این جلسات میروند، دعا میخوانند، ندبه و گریه و زاری میکنند و انتظار فرج مصلح را میکشند و برخی از همینها از طرف دیگر، دروغ میگویند، غیبت کرده و در خانواده خود با اخلاق ناشایست رفتار میکنند. معلوم نیست همه اینها چگونه با هم جمع میشود، باید ببینیم ایراد کار کجاست، یا نتوانستهایم انتظار فرج را بهدرستی برای مردم تبیین کنیم، یا اینکه افراد نخواستهاند معنای درست آن را در زندگیشان پیاده کنند.