برخی تولد حضرت را در شب جمعه و برخی روز جمعه ذکر کردهاند.پدر بزرگوار آن حضرت امام رضا(ع) و مادر آن حضرت جناب سبیکه یا دره است که حضرت رضا(ع) نام ایشان را "خیزران" نهادند. امام جواد(ع) نخستین رهبر الهی است که در میان امامان شیعه در خردسالی مسئولیت مقام رفیع امامت را عهدهدار شد.
القاب امام(ع):
حضرت رضا(ع) بر اساس نصبی که از پیامبر اکرم (ص) و امیرمومنان علی (ع) به او رسیده بود فرزند خود را به جواد، زکی و تقی ملقب فرمودند.
به جز این سه لقب، حضرت جواد(ع) دارای القاب دیگری چون قانع، مرتضی، نجیب، منتخب، متقی، متوکل، مرض، المختار و عالم نیز بودند.
اما به جهت جود و سخاوت فراوان مشهورترین لقب امام محمدتقی (ع) " واد" است.
گذشته از این امام (ع) در بین شیعه و سنی به باب المراد نیز شهرت دارد.
کنیه امام جواد علیه السلام:
کنیه حضرت امام جواد (ع) ابوجعفر است که به وی ابوجعفر کافی نیز گفته میشود، ابوجعفر اول کنیه امام پنجم امام محمد باقر(ع) است به طور خاص ابوعلی به امام نهم گفته میشود.
مکتب علمی امام جواد(ع):
یکی از ابعاد بزرگ زندگی ائمه ما، بعد فرهنگی آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام در عصر خود فعالیت فرهنگی داشته در مکتب خویش شاگردانی تربیت میکردند و علوم و دانشهای خود را توسط آنان در جامعه منتشر میکردند، اما شرایط اجتماعی و سیاسی زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرایط اجتماعی مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ بر چهار هزار نفر میشد، ولی از دوره امام جواد(ع) تا امام عسکری علیه السلام به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و از این نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیری را نشان میدهد.
بنابراین اگر میخوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب 110 نفر بودهاند و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسی بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از 25 سال عمر نکرد!
در عین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههای درخشان و شخصیتهای برجستهای مانند: علی بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازی و احمد بن محمد بن خالد برقی بودند که هر کدام در صحنه علمی و فقهی وزنه خاصی به شمار میرفتند و برخی دارای تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جواد علیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمیشوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادی» احادیثی با سند خود از آن حضرت نقل کرده است. هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذی» در کتاب «معالم العترة الطاهرة» و مؤلفانی نیز مانند: ابوبکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبی و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتی از آن حضرت نقل کردهاند.
بابالحوائج بودن امام جواد علیهالسلام از چه جهت است؟
همه امامان بزرگوار، در همه جهات دنیوی و اخروی، هادی و ناصرند اما هر کدام از امامان ما در یکی از ابعاد، ظهور و بروز بیشتری دارند. مثلا در بین عرفا و علما معروف است که اگر کسی از خداوند متعال، علم بخواهد به وجود مقدس امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام توسل پیدا کند. یا اگر کسی طالب معنویت است به حضرت علی علیهالسلام متوسل شود.
از این رو، مشهور در بین فقها و علما و اهل معنا این است که برای طلب رزق و روزی در دنیا و برآورده شدن حاجات مادی و دنیوی، توسل به امام جواد علیهالسلام بسیار مجرّب است و این هم فقط صرف ادعا نیست. هم از زبان بزرگان نقل شده و هم به تجربه ثابت شده که توسل به ایشان سبب گشایش گرههای مالی و اقتصادی میشود که خود مردم متدین ما تجربه کردهاند و در حکایات و احوالات مومنان، بسیار ذکر شده است و اساسا لقب ایشان، جواد است و جود، وصف کسی است که زیاد میبخشد و لذا اعطای این لقب برای ایشان بیجهت نبوده است.
میلاد تقی
میلاد تقی نهم امام است[1] امروز در کشور جود، بار عام است امروز
تبریک فرشتگان به درگاه رضا علیه السلام هر دم صلوات است و سلام است امروز
آفتابی ز سرا پرده دین
اندر آن لحظه که خورشید فلک سر می زد حلقه یارمن دل سوخته بر در می زد
دیدم از بُرج شرف گشته عیان ماه رخی که ز رخ طعنه به خورشید منوّر می زد
بود روشن به شبستان ولایت شمعی که چو پروانه مَلَک گرد و رخش پر می زد
شب میلاد تقی بود کز این مژده رضا سجده شکرْ به خاک در داور می زد
کاش این منظره را بنگرد و کور شود خیره چشمی که به او طعنه به ابتر می زد
این جواد است که ظاهر شد از او علم نبی هر زمانی که قدم بر سر منبر می زد
در شجاعت به خدا بود همانند علی گر که او دست به شمشیر دو پیکر می زد
جواد قاسمی زاده
احادیثی زیبا از امام محمد تقی (ع)
1. صبر را بالش کن ، و فقر را در آغوش گیر ، و شهوات را به دور انداز ، و با هواى نفس مخالفت کن ، و بدان که در برابر دیده خدایى ، پس بنگر که چگونهاى. (تحف العقول ، ص 478)
به گزارش آکاایران: 2. سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند ، پشمیان نگردد :
1 – اجتناب از عجله ،2 – مشورت کردن ،3 – و توکل بر خدا در هنگام تصمیم گیرى.
(مسند الامام الجواد ، ص 247)
3. جان و دارایى ، از بخششهاى گواراى خداست و عاریه سپرده اوست ، تا آنجا که از آن بهرهمند شویم مایه خوشى و شادى است ، و آنچه همه ببرند اجر و ثواب است ، پس هر که جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضایع شده و پناه به خدا از آن. (تحف العقول ، ص 479)
4. کسى که در امرى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد ، چون کسى است که غائب بوده . و هر که در امرى حاضر نباشد ولى بدان رضایت دهد ، مانند کسى است که خود در آن بوده. ( تحف العقول ، ص 479)
5. سه چیز است که بنده را به رضوان خدا مىرساند : 1 – زیادى استغفار ، 2 – نرمخویى ، 3 – صدقه بسیار دادن. (مسند الامام الجواد ، ص 247)
6. از همراهى و رفاقت با آدم شرور و بدجنس بپرهیز ، زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.
( مسند الامام الجواد ، ص 243)
7. پس انداختن توبه فریب خوردن است.
(تحف العقول ، ص 480)
8. همواره به تأخیر انداختن انجام کارها ، سرگردانى است.
(تحف العقول ، ص480)
9. با دلها به سوى خداوند متعال آهنگ نمودن ، رساتر از به زحمت انداختن
اعضا با اعمال است. (مسند الامام الجواد ، ص 244)
10. اصرار بر گناه آسودگى از مکر خداست ، " و از مکر خدا آسوده نباشد جز مردمى زیانکار ". (تحف العقول ، ص 480)
11. افزونى نعمت از طرف خدا بریده نمىشود ، مگر شکرگزارى از سوى بندگان بریده شود. (تحف العقول ، ص 480)
12. اظهار چیزى پیش از آنکه پایدار شود مایه تباهى آن است.
(تحف العقول ،ص 480)
13. مؤمن نیاز دارد به توفیقى از طرف خدا ، و به پندگویى از طرف خودش ، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند. (تحف العقول ، ص 480)
14 . عالمان ، به سبب زیادى جاهلان ، غریباند.
(مسند الامام الجواد ، ص 247)
15. پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم هزار کلمه ( از علوم را ) به على علیه السلام آموخت که از هر کلمهاى هزار کلمه منشعب مىشد.
(مسند الامام الجواد ، ص 97)
16. رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم به فاطمه گفت : وقتى که من از دنیا رفتم به خاطر من صورت را نخراش ، و مو را پریشان منماى ، و واویلا نکن و بر من نوحه نخوان ، سپس فرمود : این همان معروفى است که خداوند عز و جل در کتابش فرموده : " و تو را در معروفى نافرمانى نکنند ".
(مسند الامام الجواد ، ص 101)
17. قائم ما همان مهدى است که در غیبتشان باید منتظرشان شوند ، و در ظهورشان اطاعتشان کنند . او سومى از پسران من است.
(مسند الامام الجواد ، ص 131)
18. ملاقات و زیارت برادران سبب گسترش و بارورى عقل است ، اگر چه کم و اندک باشد. (مسند الامام الجواد ، ص 242)
19. کسى که فرمان هواى نفس خویش برد ، آرزوى دشمنش را برآورد.
(مسند الامام الجواد ، ص 243)
10. اعتماد به خداوند بهاى هر چیز گرانبها و نردبان هر امر بلند مرتبهاى است. (مسند الامام الجواد ، ص 244)
21. چگونه ضایع مىشود کسى که خدا عهدهدار و سرپرست اوست ، چگونه فرار مىکند کسى که خدا جوینده اوست ، و کسى که توجهش به غیر خدا جلب گردد ، خداوند او را به همان شخص واگذار نماید.
(مسند الامام الجواد ، ص 243)
22. کسى که محل ورود را نشناسد ، از یافتن محل خروج درمانده گردد.
(مسند الامام الجواد ، ص 243)
23. اگر آرام حرکت کنید ، به مقصود دست یابید یا به آن نزدیک مىشوید.
(مسند الامام الجواد ، ص 243)
24. نعمتى که براى آن شکرگزارى نشود ، مانند گناهى است که آمرزیده نگردد. (مسند الامام الجواد ، ص 243)
25.کسى که سازش و مدارا با مردم را رها کند ، ناراحتى به او روى مىآورد. (مسند الامام الجواد ، ص 243)
26. کسى که بدون علم و دانش کار کند ، خراب کاریش بیشتر از اصلاحش خواهد شد. (مسند الامام الجواد ، ص 244)
27. چون قضاى الهى فرود آید ، عرصه بر آدمى تنگ آید.
(مسند الامام الجواد ،ص 244)
28. روزگار و گذشت زمان ، پرده از رازهاى نهفته برمىدارد.
(مسند الامام الجواد ، ص 245)
29. به مقدار ترس احتیاط کنید.
(مسند الامام الجواد ، ص 245)
30 . در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن او مباش.
(مسند الامام الجواد ، ص 245)
31. چهار چیز یارى دهنده انسان در کار است : سلامت ، بىنیازى ، دانش و توفیق. (مسند الامام الجواد ، ص 246)
32. کسى که آگاه به ظلم است و کسى که کمک کننده بر ظلم است و کسى که راضى به ظلم است ، هر سه شریکند.
(مسند الامام الجواد ، ص 247)
33. مرگ آدمى به سبب گناهان ، بیشتر است از مرگش به واسطه اجل ، و زندگى و ادامه حیاتش به سبب نیکوکارى ، بیشتر است از حیاتش به واسطه عمر طبیعى. (مسند الامام الجواد ، ص 248)
34. سه خصلت دوستى را جلب مىکند : انصاف ، همراهى و همدلى در هنگام سختى و ناملایمات ، پاک دلى و خیرخواهى نسبت به دیگران.
(مسند الامام الجواد ، ص 248)
منابع:
http://www.fardanews.com/fa/news/
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/
http://www.akairan.com/din-andisheh/ahadis1/news20173623494054915.html