طرح " آیه ای از نور"که در راستای تدبر و آشنایی بیش تر با مفاهیم قرآنی صورت گرفته است به تفسیر یک آیه یا بخشی از یک می پردازد. در تفسیر آیات که از منابع معتبر شیعی مانند تفسیر المیزان علامه طباطبایی، تفسیر نور آیت الله محسن قرائتی، تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی، تفسیر مشکات محمدعلی انصاری و ... استفاده می شود ، سعی می شود رعایت اختصار صورت پذیرد و نیز محتوایی ارائه شود که قابلیت فهم برای عموم را دربرداشته باشد.
در قسمت چهاردهم طرح قرآنی " آیه ای از نور" به مرور ترجمه و توضیح مختصری از آیه ابتدایی سوره مبارکه کوثر می پردازیم:
مفهوم کوثر، خیر کثیر و کثیر الخیر است. این مفهوم با نعمت زیاد و امکانات کثیر تفاوت دارد. کوثر بهره برداری زیاد از امکانات کم را هم شامل می شود و همین نکته به ما می آموزد که راز تمامیت و استمرار، در موقعیت مناسب و امکانات زیاد و نعمت های گسترده نیست. وضعیت، برخورد صحیح و موضع گیری مناسب در هر موقعیتی، کوثر است و عامل استمرار و تمامیت و کمال. و با این توجه می یابیم که کوثر در نعمت ها نیست، بلکه در حالت ها و موضع گیری هاست.
باید دو نکته را فهم کرد تا به مفهوم صحیح کوثر رسید. یکی تفاوت مفهوم و مصداق و دیگری تفاوت خیر و نعمت. و مفسرین در هر دو نکته و یا در نکته دوم دقت نکرده اند و گرفتار مفهوم لغوی کوثر گردیده اند، در حالی که در مفهوم قرآنی کوثر، میان نعمت و خیر فرق و تفاوت آشکار هست. این درست است که در مواردی بر نعمت های دنیا و یا اسب سواری خیر اطلاق می شود، ولی این بدان معنا نیست که هر نعمتی، خیر باشد. خیر نعمت هست ولی هر نعمت، خیر نیست. کوثر بهره برداری زیاد است.. در مورد کوثر، اگر میان مفهوم و مصداق و میان نعمت و خیر تفاوت بگذاریم، به راحتی کوثر را به معنای خیر کثیر و کثیرالخیر را به معنای بهره برداری و برخورد خوب و زیاد می فهمیم. و این معنایی است که با زندگانی و تاریخ رسول هم سازگار است که او در سخت ترین موقعیت ها، بهترین و راحت ترین برخورد را داشته و مقهور و منتظر موقعیت مطلوب نبود که موضع گیری صحیح می تواند ما را از لَیتَ و لَعلَّ و کاشکی و اگر، نجات بدهد. و از آن چه که داریم و از امکانی که برخورداریم، به آن چه که می خواهیم، برساند. (1)
در مجمع البیان میگوید: کلمه کوثر بر وزن «فوعل» به معنای چیزی است که شانش آن است که کثیر باشد، و کوثر به معنای خیر کثیر است.
ولی مفسرین در تفسیر کوثر و اینکه کوثر چیست اختلافی عجیب کردهاند: بعضی گفتهاند: خیر کثیر است و بعضی معانی دیگری کردهاند.
به هر حال اینکه در آخر سوره فرمود: ان شانئک هو الابتر با در نظر گرفتن اینکه کلمه ابتر در ظاهر به معنای اجاق کور است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است، چنین به دست میآید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریهای است که خدای تعالی به آن جناب ارزانی داشته، (و برکتی است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد، مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه« انّ »در جمله« انّ شانئک هو الابتر» فایدهای نداشت، زیرا کلمه ان علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم میرساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو حوض دادیم، چون که بدگوی تو اجاق کور است و یا بی خبر است.
روایات هم بسیار زیاد رسیده که سوره مورد بحث در پاسخ کسی نازل شده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به اجاق کوری زخم زبان زد و این زخم زبان هنگامی بود که قاسم و عبدالله دو فرزندان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از دنیا رفتند، پس با این بیان روشن شد که سخن آن مفسر که گفته: منظور صاحب این زخم زبان از کلمه ابتر بریدگی از مردم یا انقطاع از خیر بوده و خدای تعالی در رد گفتارش فرموده او خودش منقطع از هر چیز است سخن بی وجهی است.
و چون جمله انا اعطیناک ... در مقام منت نهادن بود، با سیاق متکلم مع الغیر (ما) آمد که بر عظمت دلالت میکند، و چون منظور از آن خوشدل ساختن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود مطلب را با واژه اعطاء که ظاهر در تملیک است بیان داشت و فرمود: ما به تو کوثر عطا کردیم.
و این جمله از این دلالت خالی نیست که فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) ذریه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستند، و این خود یکی از خبرهای غیبی قرآن کریم است، چون همانطور که میبینیم خدای تعالی بعد از درگذشت آن حضرت برکتی در نسل آن جناب قرار داد، به طوری که در همه عالم هیچ نسلی معادل آن دیده نمیشود، آن هم با آن همه بلاها که بر سر ذریه آن جناب آوردند و گروه گروه از ایشان را کشتند. (2)
گاهى آيه در مقام بيان عظمت خداوند و شرافت نعمت است كه در اين موارد ضمير جمع همچون «إِنَّا» به كار مىرود، چنانكه در اين آيه مىفرمايد: «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» زيرا عطاى الهى به بهترين خلق خدا، آن هم عطاى كوثر، به گونهاى است كه بايد با عظمت از آن ياد شود.
همچنين در مواردى كه خداوند كارى را با واسطه انجام مىدهد، نظير باران كه با واسطه تابش خورشيد و پيدايش بخار و ابر مىبارد، از ضمير جمع استفاده مىشود، چنانكه مىفرمايد: «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» «1»* ما از آسمان آبى فرو فرستاديم.
از ميان يكصد و چهارده سوره قرآن، چهار سوره با كلمه «انّا» آغاز شده است: سورههاى فتح، نوح، قدر و كوثر.
«إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً» ما براى تو پيروزى آشكار قرار داديم.
«إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً» ما نوح را به سوى مردم فرستاديم.
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.
«إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» ما به تو كوثر عطا كرديم.
در آغاز يكى از اين چهار سوره، از حضرت نوح كه اولين پيامبر اولوا العزم است و بعد از حضرت آدم، پدر دوم انسان محسوب مىشود، سخن به ميان آمده است. در آغاز سه سوره ديگر، به نعمتهاى ويژهاى همچون نزول قرآن، پيروزى آشكار و عطاى كوثر، اشاره شده است. شايد ميان اين چهار موضوع ارتباطى باشد كه يكى رسالت اولين پيامبر اولوا العزم، ديگرى نزول آخرين كتاب آسمانى، سوّمى پيروزى مكتب اسلام و چهارمى تداوم خط رسالت و ابتر نماندن آن را بيان مىكند.
كلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خير كثير و فراوان است. و روشن است كه اين معنا مىتواند مصاديق متعدّدى همچون وحى،كلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خير كثير و فراوان است و روشن است كه اين معنا مىتواند مصاديق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم كثير و اخلاق نيكو داشته باشد، ولى آيه آخر سوره، مىتواند شاهدى بر اين باشد كه مراد از كوثر، نسل مبارك پيامبر اكرم است. زيرا دشمنِ كينهتوز با جسارت به پيامبر، او را ابتر مىناميد و خداوند در دفاع از پيامبرش فرمود: «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» دشمن تو، خود ابتر است. ( 3)
1. تفسیر سوره کوثر. علی صفائی حائری. گزیده ای از مطالب صفحات 13-21
2.تفسیر المیزان. علامه محمدحسین طباطبایی. ج 20: ص 638-639
3.تفسیر نور. آیت الله محسن قرائتی. ج 10. ص 609-610