مویی ببینن پِلاسی می بافَن.
مورد استعمال: اشاره است به شایعه سازی و یک کلاغ چهل کلاغ کردن.
میمون نَمِتونه برقصه، مِگِه زمینِش کَجه.
مورد استعمال: در مقام تحقیر کسی را گویند که برای پنهان کردن ناتوانی خود از انجام کاری بهانه آورد.
نخودِ بیگیر و بیشین.
مورد استعمال: این عبارت را برای سرگرم کردن بچه ها و متوقف ساختن ایشان در یک جا گویند.
ندیده چون بدیده شد، عقل از سرش پریده شد.
مورد استعمال: در مقام استخفاف و تحقیر به کسی گویند که تازه برگ و نوائی رسیده و خود را گم کرده است.
نَنا بو کباب مده.
مورد استعمال: در توصیف چیز و یا کسی که در اثر همنشینی، طبیعتی شبیه به هم می یابند.
نوروزِ نوروزی، همون نونوک هر روزی.
مورد استعمال: در بیان این اصل که هر روز روز خداست و زندگی هم بر مدار خویش استوار است و فرقی میانشان نیست.
نونِ تو سفره.
مورد استعمال: این عبارت را در مقام پابرجائی کس یا چیزی گویند که همواره پای ثابت در زندگی است.
نونُم دِه و فرمونُم ده.
مورد استعمال: در مقام اطاعت از کس گویند که نان از پهلوی او خورند.
نه خیکی دَریده، نه شیره ای رِخته.
مورد استعمال: در مقام نفی کاری را گویند که از آن نفع و ضرری عاید کسی نشده و هرچیز در جای نخست است.
نه رِشتی و نه بافتی، دولّا شدی و یافتی.
مورد استعمال: اشاره ه سودی است که بی رنج و زحمت عاید شود.
نه زشت لعنتی نه جُوون تعریفی.
مورد استعمال: در توصیف شخص معمولی و متوسط الحال می گویند.
نه کم مُخوره نه غم دل مِذاره.
مورد استعمال: این عبارت را درباره اشخاص بی درد گویند که غمی به دل راه ندهند.
نُه و چِل، پنجاه.
مورد استعمال: در اثبات و تایید امری گویند که در شرف اتمام است و قسمت مانده کار قابل اغماض بوده می توان آن را تمام شده فرض کرد.
هر آسیاب نوئی یه غِر و غوری داره.
مورد استعمال: در مقام این اصل گویند که هر قضیه تازه ای، سر و صدایی در پی دارد.
هرجا خرسه جا ترسه.
مورد استعمال: در مقام هشدار به کسی گویند که قصد دارد گام در راه پر مخاطره نهد و یا دست به کاری بزرگ زند.
هرچی دلِ مِئمونه دلِ صاآب خونه اَم باشه.
مورد استعمال: انتظار است آنچه که آرزوی صاحب امر است در خیال طرف مقابل هم باشد.
هرچی که خار آیه، یه روزی به کار آیه.
مورد استعمال: اشاره است به اینکه هرچیز بی مقدار و ناچیز که به نظر می رسد کاربردی ندارد در زمان تنگی مورد استفاده قرار می گیرد.
هر دَسّه ای که می سازه یه دَبِّه گَلِش مُکُنه.
مورد استعمال: یعنی اینکه برای هر مطلبی دلیلی می تراشه و دنباله حرفی را می گیرد.
هرکی دور از کُشتیه، زورش زیاده.
مورد استعمال: به طنز کسی را گویند که از دور دستی بر آتش دارد.
هرکی مُرد، بادِش برد.
مورد استعمال: در اثبات این امر گویند که پس از مرگ یاد و خاطره ای هم از کسی برجای نمی ماند.
هزار پیشه و هزار توشه.
مورد استعمال: در مقامی گویند که شیئی یا شخصی، دارای صفات متنوّع باشد.
هَشتا و هیشتا کِردَن.
مورد استعمال: به کنایه کسی را گویند که لاف زند و گزافه گوید.
هَمساده بد یه نون جو خَرجِشه.
مورد استعمال: کنایه از کنار آمدن با شخص بد است و طریق رام کردن او.
همه بُزی جا مِرَف، بُزِ گَر صَئرا مِرَف.
مورد استعمال: به طنز زمانی گویند که کاری بی موقع و نابهنگام از کسی سر زند.
همه جا تاریک پُشِ در روشن.
مورد استعمال: پرسشی است به کنایه، از کسی که کار غیر قابل انتظار و خارج از توان خود انجام داده است.
همه مائی خطر داره، بدنومیش سیزده صَفَر داره.
مورد استعمال: در اثبات این اصل که همیشه و همه جا خطر در کمین است. انسان باید همواره سنجیده گام بردارد و تقصیر بی احتیاطی خویش را بر گردن شخص یا چیزی نیندازد.
همیشه ابریشمِش رو آتیشه.
مورد استعمال: در مقام پر رونقی کار کسی گویند.
هیش سَرِ ترازوئی وا نَمِسه.
مورد استعمال: در مقام اعتراض کسی را گویند که همچنان بر حرف خویش است و به هیچ صراطی مستقیم نیست.
هیش کاهِ زردی تَگِ آخور نمی مونه.
مورد استعمال: کنایه است از اینکه هر جنس مرغوبی خریدار دارد.
یا سر می ره یا کُلا می یاد.
مورد استعمال: در زمان اقدام به کاری گته می شود که در آن احتمال سود یا زیان است.
یَتا پیَر، خرجِ چِل تا فرزند مِده ولی چِل تا فرزند خرج یَتا پیَر نَمِدَن.
مورد استعمال: در بیان بی وفائی و ناسپاسی اولاد است، در برابر مهر بی شائبه پدر.
یه بُز کَم، یه هِخ کم.
مورد استعمال: زمانی گویند که کاری شاق بر عهده دارند و مراد این است که هرچه میزان کار کم شود، زحمتی هم که در قبل آن کشیده می شود کم خواهد بود.
یه مَن آرت چِقَد لَتیر مِشه.
مورد استعمال: این عبارت تهدید آمیز را به کسی گویند که قصد دارند با وی تسویه حساب کنند.
یه وَختی دریا دَر مِره، یه وختی سر سوزنم در نَمِره.
مورد استعمال: در بیان حال کسی گویند که گاهی امساک بیش از حد کند و گاهی بخشش فراوان.
(واژه نامه یزدی. ایرج افشار. یزد: اندیشمندان یزد، 1390.ص. 384-394).
الهه شهبازی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).