جامع اللغات
نگارش : حسین مسرّت
یکی دیگر از نسخه های نادر و منحصر بفرد در جهان که در کتابخانة وزیری یزد قرار دارد، جامع اللغات، اثر ماندگار ملاّمحمّدجعفر ندوشنی یزدی است.
چنانکه از محتوای نوشتة پاپانی کتاب برمی آید، این فرهنگ به خطّ مؤلّف و نگارش 14جمادی الاوّل 1258 ق است.کتاب نامبرده در یک مقدّمه، سه مقصد و یک خاتمه بوده که هر مقصد، در بردارندة چند بهره بوده و به قرار زیر سامان یافته است : مقصد نخست، در بیان معانی مصادر ابواب ثلاثی مجرّد،مقصد دوم، در شرح معانی مصادر ثلاثی مزید فیه، ابواب رباعی مجرّد و رباعی مزید، مقصد سوم در بیان معانی اسماء متمکّنة غیر مصدریه و سرانجام نسخه را با یک خاتمه در توضیح معانی حروف و آنچه متضمّن معنی حروف و افعال است به پایان آورده است.
وی در انگیزة تألیف چنین فرهنگی در دفتر دوم می نویسد : « چون کتاب دینی ما قرآن کریم و اخبار و احادیثی که از نبیّ اکرم (ص)و ائمّة اطهار (ع) رسیده و غالب کتب فقهی به زبان عربی است،برای تعیین تکالیف دینی، هر آن بدان ها نیازمندیم، از این لحاظ بر عامّه وکافة ناس، دانستن معانی الفاظ عربی لازم است، . . . به خاطر این بی بضاعت رسید که کتابی تألیف کرده باشم که جامع جمیع مواد فصیحة عربیه بوده باشد و بیان نموده باشم معانی الفاظی را که به صحّّت رسیده است به عبارت عام فهم که عوام و هم خواص از آن منتفع شده باشند ».
فراوانی فرهنگ های دو زبانة عربی به فارسی و فارسی به عربی و منابع و مآخذی که گردآورنده در کتاب خود از آنان بهره برده، نشانة دقّت نظر وی و دسترسی او به این منابع است که بی گمان، یا خود، کتابخانه ای معتبر داشته یا از یکی از کتابخانه های مدارس علمیّة یزد بهره می برده است ، یکی دیگر از ویژگی های این کتاب، به کار بردن اختصارات در شناسایی منابع است که در آن روزگاران کمتر نویسنده ای بدان کار دست می یازیده است. خود در این باره نوشته است:
« بعد از بیان کردن معنی هر لفظی، ذکر کردم عبارات کتب عربیّة معتبره را مانند : صحاح و قاموس و طراز و مصباح المنیر و مجمع البحرین و غیر این ها به قدر امکان و به قدر ضرورت تا آنکه عوام و خواص از نسخه منتفع شوند» دیگر فرهنگ های کتاب:تاج المصادر، کنز اللغه و منتخب اللغه است.
گردآورنده برای بهره وری بیشتر مراجعان، در ذیل واژه ها خطّ قرمز کشیده تا دسترسی به واژه ها آسان یاب شود. بنابر یاداشت برگ نخست کتاب، تعداد ابیات آمده در این کتب حدود27600است.
دکتر محمّدعلی جرّاحی در باب این فرهنگ نوشته است:
« این فرهنگ نفیس . . .چه از نظر زبان عربی و چه از لحاظ زبان فارسی، کتابی با ارزش و در ردیف قوامیس مفصّل و مفید عربی به فارسی است و چون بسیاری از لغات فارسی سره در این گونه کتاب ها در مقابل کلمات عربی آمده است، وجود آن ها برای جمع آوری واژه های فارسی و بالنتیجه، برای تدوین لغت نامة جامع زبان فارسی بسیار ضروری و لازم است» [1]
از زندگانی مؤلّف به غیر از آنچه خود در پایان دفترهای دوم و سوم این فرهنگ نوشته، چیز زیاد دیگری در دست نیست، یکی آنکه در پایان دفتر دوم خود را چنین معرّفی کرده است : « ابن محمّدحسین، محمّدجعفر الندوشنی الاصل الیزدی» و در پایان دفتر سوم،روشن شدن کتاب به خطّ مؤلّف و به سال 1258 ق است. امّا وجود چندین یادادشت از سیّدعلی قوامی، متخلّص به قوام الشّعرا (1358-1282) شاعر یزدی در سال 1348ق ما را به گوشه هایی از دیگر زندگی وی راهنمایی می کند، وی در دفتر نخست می نویسد :«کتاب جامع اللّغات، تألیف جدّ امجد امّی مرحوم آخوند ملاّ محمّدجعفر لغوی، رحمت الله علیه است که نود سال بیش به خطّ خویش مرقوم فرموده».
چنانکه از این یاداشت بر می آید، پس از آنکه بر حسب خواهش حاجی درویش عبّاس و حاجی درویش حسین، فرزندان درویش حسن، شوهران خواهران، میرزا جیحون یزدی (تاج الشّعرا) ،قوام الشّعرا از تنظیم حدیث کسا در دیوان خود فارغ شده بود، چون آن شعر را برای اصلاح نزد آقا میرزا محمّد یزدی، عالم فاضل و جدّ امّی خود فرستاده بود، آن مرحوم ، این سه جلد جامع اللغات را به عنوان انعام به او مرحمت کرده است. تنها اختلاف در یادداشت های دفتر اوّل تا سوم این است که قوامی ملامحمّد جعفر را یک جا جدّ امّی و یک جا پدر جدّ اُمّی خود معرّفی می کند. و در حالی که در دفتر سوم، میرزا محمّد را جدّ اُمی خود معرّفی کرده است. دیگر آنکه در دفتر دوم به نادرست، نام کتاب را « معانی الالفاظ» آورده است.
به هر روی، پیدا شدن پسوند لغوی در ادامة نام ملامحّمدجعفر ندوشنی ما را با خاندانی بزرگ در یزد آشنا می کند که ملقّب به « لغوی »هستند.[2] سر شناس ترین آن ها سیّدعلی اکبر لغوی( در گذشته پس از 1315ق) فرزند محمّدجعفرحسنی حسینی یزدی، عالم دینی،مفسّر و ادیب و لغوی سدة 13ق و نویسنده و گردآورندة کتاب هایی چون : نخبة المیزان فی اللغه (تألیف 1287ق)الدّرة الثمینه، شرح تهذیب المنطق، شرح نصاب الصبیان و تفسیر قرآن است، که احتمالاً می باید فرزند وی باشد، به اعتبار اینکه وی فرزند محمّدجعفر است، امّا در برخی کتاب ها وی را فرزند میرزا محمّدجعفر طبیب دانسته اند(مؤلّفین کتب چاپی، ج499:4)که با مندرجات یادداشت دفتر سوم جامع اللغات به قلم سیّدعلی قوامی همنوایی دارد. وی خود را چنین معرّفی می کند :
«حاج سیّدعلی قوام الشّعرا، خلف مرحوم آقامیرزا سیّدعلی ابن آقا سیّد میرزا جعفر این حاجی میرزا طبیب قزوینی»
دکتر جرّاحی در گفتار خود چنین نتیجه گرفته است:
«بنابراین ملاّ محمّدجعفر ندوشنی از دانشمندان قرن سیزدهم هجری است که در علم صرف و نحو و لغت واژة فارسی و عربی تبحّر و استادی نام داشته و این اثر گران بها از او بر جای مانده و نیز احتمال دارد وی در شمار مدرّسین مدارس عصر قاجاریه در یزد بوده و علوم ادبی و عربی را تعلیم می داده است و حاصل مطالعات خویش را تحت عنوان جامع اللّغات به رشتة تحریر در آورده است.»[3]
نکتة پایانی اینکه شوربختانه، آقای درایتی با اینکه مأخذ وی فهرست نسخه های خطّی کتابخانة وزیری یزد بوده، امّا مؤلّف این کتاب را حسین بن علیرضا ندوشنی یزدی آورده است. [4]
مشخصّات کتاب نامبرده به قرار زیر است :
جامع اللغات : محمّدجعفر ندوشنی یزدی، نسخة خطّی کتابخانة وزیری شماره های 3744-3746 نستعلیق تحریری،گویا مؤلّف، 708+483+552 برگ، کاغذ فرنگی، عنوان و نشانه ها به شنگرف در آغاز 9 برگ در لغت ضمیمه است. قطع رحلی(15*21)شمارة عمومی25526-25524.
آغاز : بسمله، امّا بعد بدان که این نسخه ای است که جمع کردم در آن جمیع مواد صحییة فصیحة عربیّه را و بیان کردم معنی هر لفظی را به عبارت فارسی عام فهم خاص پسند و موسوم گرداندم این نسخه را به جامع اللغات.
انجام : تمّ علی ید مؤلّفه، فی عصر یوم الخمیس 14 شهر جمادی الاولی من شهور السنه 1258 اللّهم اغفر له و لوالدیه.
--------------------------------------------------------------------------------
1-جرّاحی،محمّدعلی: «جامع اللغات ملاّ جعفر ندوشنی یزدی» ندای یزد، س3 ش96(4/3/66) ص2.
1-بنگرید:کاظمینی، محمّد، دانشنامة مشاهیر یزد:یزد : ریحانة الرّسول، ویرایش دوم 1381،ج2 : 1286-1284.
2-ندای یزد ، همان جا.
1-درایتی، مصطفی،فهرست های دست نوشت ایران ( دنا )، تهران : کتابخانة مجلس شورای اسلامی، 1389،ج3 : 584.