تسهیل دسترسی نابینایان به اوراق چاپی با تصویب معاهده مراکش در کشور
چهارم ژانویه روز تولد لویی بریل نام آشناست به همین منظور این روز در تقویم جهانی به نام روز جهانی خط بریل نام گذاری کردند. این شش نقطعه شگفت انگیز پایه ای شد تا شهروندان نابینا و کم بینا کتب ویژه خود را داشته باشند. اما تولید منابع آموزشی بسیار اندک است و این مشکل به دغدغه ای برای دانش آموزان، دانشجویان و افراد اهل مطالعه نابینا تبدیل شده است با پیشرفت تکنولوژی و صوتی شدن برخی منابع آموزشی تا حدودی مشکلات مرتفع شد اما حل نشد.
محدودیت منابع مناسب سازی شده برای نابینایان مختص به ایران نیست، به همین منظور 27 ژوئن 2013 در کازابلانکای کشور مراکش معاهده ای با نام مراکش برای تسهیل دسترسی افراد نابینا به آثار و منابع چاپی به تصویب رسید و از 30 سپتامبر 2016 هم لازم الاجرا شد.
ایران هم سال 2014 این معاهده را امضا کرد اما هنوز در کشور به تصویب نرسیده است. برای به تصویب رسیدن این معاهده در کشور نیاز به تایید مجلس و نمایندگان خانه ملت داریم. برای آشنایی بیشتر با معاهده مراکش با دو تن از حقوقدانان نابینا به گفتگو پرداختیم.
محمد صابری وکیل دادگستری در گفتگو با ایران سپید در خصوص این معاهده می گوید: « طبق قوانین حق مؤلف یا همان کپی رایت، حق تکثیر برای دارنده حق است. حق تکثیر یعنی اثری در نسخه ها مختلف چاپ شود و تمام حقوق آن برای دارند حق است که فقط با اجازه او میتوان این کار را انجام داد.
در خصوص کتاب ها چون در قالب های معمول به چاپ می رسند و برای افراد با آسیب بینایی قابل استفاده نیستند و برای اینکه برای همه افراد قابل دسترس باشند باید در قالب های خاصی مناسب سازی شوند. از جمله بریل، گویا یا فرمت های دیجیتال.»
وی ادامه می دهد: «طبق قاعده ای که در حقوق مولف است این امر فقط با اجازه دارنده حق که همان نویسنده و ناشر است صورت می گیرد. به عبارتی تبدیل این آثار از حالت چاپی به بریل یا گویا باید با اجازه دارنده حق باشد. برخی کشورها برای معلولان بینایی و خوانشی استثنایی را در نظر گرفتند که تبدیل آثار به بعضی از حالت هایی که برای این افراد قابل استفاده است از جمله بریل منع قانونی نداشته باشد و مناسب سازی کردن آثار برای این افراد نیاز به اجازه دارنده حق هم ندارد.البته نا گفته نماند کشورها قوانین یکسانی در مورد این قانون و شیوه اجرای آن ندارند و هر کشوری مطابق قانون داخلی که دارد این کار را انجام می دهد .»
وی با اشاره به اینکه اگر کتابی در یک کشور به فرمت های مناسب سازی شده تبدیل شود می توان از آن در کشور دیگری استفاده کرد، بیان می کند: « خیر!؟ قوانین کپی رایت در هر کشور سر زمینی است وآثاری که در کشوری تولید می شود در قلمرو همان کشور قابل استفاده است به همین جهت اگر کشوری کتابی را مناسب سازی می کرد اگر قرار بود در کشور دیگری هم همان کتاب مناسب سازی شود (مثلاً به خط بریل تبدیل شود) باید طبق قوانین کشور دوم این کار صورت می گرفت که این کار وقت و هزینه اضافی را در برداشت چرا که هزینه ای که صرف مناسب سازی یک عنوان کتاب در چند کشور می شود می تواند صرف چند عنوان کتاب مختلف شود و با این کار آثار متعددی را برای نابینایان مناسب سازی کرد.»
صابری می افزاید: «به همین منظور کشورها در سازمان جهانی مالکیت فکری « WIPO» مذاکراتی را شروع کردند تا معاهدی نوشته شود که در قالب این معاهده کشور ها بپذیرند اگر اثری در کشوری عضو این معاهده مناسب سازی شود بقیه کشورها عضو هم بتوانند به راحتی به آن اثر دسترسی داشته باشند. و نیازی نباشد که مجددا آن اثر را مناسب سازی کنند. معاهده مراکش به منظور تدوین مقرراتی ناظر بر مناسب سازی و تعیین دایره شمول استثنای مناسب سازی کتب برای نابینایان و معلولان نوشته شده داشت.
حال سوال اینجاست که این معاهده چقدر در کشور ما کارایی دارد؟ شخصاً معتقد هستم این معاهده در کشور ما کارایی زیادی ندارد و ضرورتی در آن دیده نمی شود. به عبارتی خوب است که ما عضو این معاهده جهانی باشیم اما ضرورتی هم در آن نیست.»
این وکیل دادگستری توضیح می دهد: « ایران به اصلی ترین معاهده که معاهده «Bern» است ملحق نشده است. بنابراین ما هر کتاب خارجی را هم در کشور وارد کنیم و ترجمه کرده و گویا کنیم کسی جلوی ما را نمی گیرد. پس هنگامی که قاعده عام را نپذیرفتیم حالا چه اهمیتی دارد که به استثنای آن که معاهده مراکش است، ملحق شویم.
مورد بعدی که کشورهای فارسی زبانی مثل افغانستان یا تاجیکستان سطح مناسب سازی کتب شان بیشتر ازکشورما نیست که نیاز باشد کتب فارسی مناسب سازی شده را از طریق این معاهده وارد کنیم و حتی می توانیم در این حوزه بیشتر صادر کننده اثر باشیم.
می ماند کتابهای خارجی که در دنیا به چاپ می رسد که اگر مناسب سازی شده باشد کار را بسیار راحت می کند و از طریق این معاهده می توانیم این کتب را به کشور وارد کنیم اما به طبع مخاطبین این آثار که به زبان های دیگر است در کشور بسیار محدود هستند.
اما اصل موضوع این است که ایران اصلاً تحت قاعده اصلی که معاهده «برن» است نیست کسی نمی تواند مانع ما شود برای وارد کردن نسخه های مناسب سازی شده به همین دلیل پذیرش معاهده مراکش برای ایران اولویت ندارد اما مضر هم نیست.»
صابری از مهمترین استثنایی که باید در کشور خودمان به آن اهمیت داده شود، می گوید:« اولویت در این حوزه اصلاح قانون حق مولف در کشور است که باید بروز رسانی شود. البته این کار سال هاست که شروع شده اما هنوز به سرانجام نرسیده و نکته مهم این است که در قانون حق مولفی که در حال نوشتن است حتماً باید این استثنا برای نابینایان و معلولان خوانی دیده شود تا هم حقوق مولفین و ناشران تثبیت شود و هم افراد دارای آسیب بینایی بتوانند به صورت آسان، سریع و ارزان به آثار مختلف دسترسی داشته باشند تا حقوق بشر آنها از جمله حق دسترسی به اطلاعات یا مشارکت در زمینه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حفظ شود. این برای نابینایان در او لویت است. اگر قرار باشد معاهده مراکش در کشور پذیرفته شود مثل همه معاهدات ابتدا باید در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مورد تایید قرار گیرد و دولت باید لایحه مناسب را در این باره تنظیم کند و به مجلس پیشنهاد دهد بعد از آن مجلس باید پیوستن به این معاهده را تصویب کند.»
لزوم اختصاص بودجه به انتشاراتی ها برای گویا کردن آثارشان
در ادامه این پیگیری به سراغ یکی از بانوان حقوق دان نابینا رفته و با او به گفتگو پرداختیم. زهرا عابدینی دانشجوی دوره دکترای حقوق عمومی و دبیر کمیته حقوقدانان نابینای موسسه توسعه حقوق فقر زدایی در خصوص دسترسی نابینایان به منابع چاپی در دنیا می گوید: «یکی از مشکلاتی که همواره نابینایان به منظور توسعه فردی و اجتماعی با آن رو به رو هستند، عدم دسترسی آنها به منابع چاپی است. ما در دنیای حقوق بنیادی ترین حقوق افراد را حق برآموزش و حق بر دسترسی آزاد به اطلاعات می دانیم و تحقق بخشیدن به این حقوق مستلزم به دسترس پذیر نمودن تمام منابع اطلاعاتی اعم از کتب و سایر منابع است برای همه اقشار جامعه است. مطابق گزارش اعلام شده از سوی سازمان مالکیت فکری در سال 2013 نابینایان در سطح جامعه جهانی تنها به 5 درصد از منابع چاپی دسترسی دارند و همچنین تنها یک سوم از کشورهای جهان در قوانین داخلی خودشان استثناهایی را به منظور دسترس پذیر نمودن منابع چاپی برای نابینایان مقرر داشتند. به همین دلیل برای برابر سازی فرصت ها و ایجاد امکان مناسب برای دسترسی نابینایان به منابع مورد نیازشان جهت دستیابی به اهداف در همان سال سازمان جهانی مالکیت فکری اقدام به تصویب معاهده مراکش که استثنایی برای کنوانسیون «برن» است انجام داد. معاهده مراکش بیان می کند که تمامی کشورها باید قوانین خود را به نحوی به تصویب کنند که همه افراد اعم از نابینایان و غیره بتوانند به منابع مورد نیازشان دسترسی داشته باشند و تدابیر مورد نیاز جهت مناسب سازی منابع برای نابینایان اعم از گویا یا بریل را فراهم سازند.»
وی می افزاید: «اینکه طی سالیان اخیر ایران چقدر برای محقق شدن این موضوع موفق بوده باید این نکته را بیان کنم که متاسفانه با وجود اینکه ایران در سال 2014 این معاهده را امضا کرده است اما هنوز در کشور به تصویب نرسیده است و هنوز ما به این معاهده از لحاظ قانونی ملحق نشدیم. الحاق به معاهده مراکش علاوه بر اینکه می تواند تضمین کننده حقوق نابینایان برای دسترسی به منابع در داخل کشور باشد دسترسی به منابع خارجی را با سهولت بیشتری رو به رو می سازد و مبادلات بین المللی دراین امر صورت خواهد گرفت. هنوز این موضوع در مجلس مطرح نشده است که ما بخواهیم به این معاهده به صورت رسمی ملحق شویم.»
عابدینی در خصوص پیوستن ایران به کنواسیون حقوق افراد دارای معلولیت می گوید: «ایران در سال 1387 به کنوانسیون بین المللی حقوق افراد دارای معلولیت پیوست این کنوانسیون هم پیشبینی هایی در خصوص دسترسی به منابع داشته است اما با وجود شرط مبهمی که ایران برای الحاق به این معاهده وضع کرده ما نمی دانیم که ایران تا چه میزان تعهد نسبت به اجرایی نمودن این معاهده دارد اما با وجود شواهد در می یابیم ایران تمام قواعد مندرج در کنوانسیون را در صورتی که بر خلاف قوانین داخلی و شرع نباشد را اجرا می کند.»
وی با اشاره به قوانین داخلی در مورد حقوق مولفین مب افزاید: «قانون حمایت از مولفین و مصنفین مصوب سال 1348 است که تدبیر خاصی را در خصوص این موضوع اتخاذ نکرده است و همچنین تاکنون هم قاعده یا مقرر خاصی از سوی مجلس یا دولت در ارتباط با دسترس نمودن منابع صورت نگرفته و جای خالی یک استثنا در این قانون احساس می شود.
ما نابینایان در نظر داریم علاوه بر وضع قوانین و مقررات توسط دولت برخی اقدامات خاص در خصوص دسترس پذیری نابینایان به کتب از سوی دولت صورت گیرد. به عنوان مثال حداقل یکسری بودجه و اعتباراتی به انتشارات دولتی و غیردولتی اختصاص داده شود که اینها بتوانند هر یک از منابع منتشر شده خود را به گویا تبدیل کنند و آن را در اختیار کتابخانه های نابینایان قرار دهند تا همه نابینایان بتوانند به صورت برابر از این منابع بهره مند شوند.»
وی در پایان صحبت هایش بیان کرد: «تا زمانی که تدبیری جامع از سوی مقامات انجام نشود این امر حل نشده خواهد شد و برای ما دسترسی به منابع بریل بسیار دشوار خواهد بود چرا که علاوه بر کمبود کاغذ و عدم تامین منابع مالی از سوی نهادهای مربوطه و نبود امکانات لازم برای تبدیل آثار به صورت بریل مشکلات بسیاری برای ما نابینایان و جود دارد که بهره مندی از کتب را برایمان محدود و ناممکن می کند و دسترسی تنها به 5 درصد از منابع بسیار ناچیز است که محدودیت بزرگی را پیش روی نابینایان و معلولان خوانشی قرار می دهد به امید روزی که ایران هم به معاهده مراکش بپیوندد و قوانینی را در استثنای مالکیت فکری وضع نماید که همه مردم از جمله نابینایان بتوانند از برابری فرصت ها جهت توسعه فردی واجتماعی بهره مند شوند.»
منب: ایران سپید.