خدمات کتابخانه گویای رضوی

. عضویت رایگان در کتابخانه 
. ارائه خدمات و استفاده از تجهیزات موجود در محل کتابخانه
. تهیه کپی از منابع اطلاعاتی موجود در کتابخانه بر روی  DVD  و یا هرنوع حافظه جانبی دیگر
. خدمات امانت منابع 
. استفاده از خدمات کتابخانه سیار و تحویل  رایگان منابع درخواستی در محل مورد درخواست اعضای کتابخانه
. ارسال منابع درخواستی اعضای کتابخانه گویای رضوی به سراسر ایران از طریق پست

نشانی: خیابان طبرسی، چهارراه مجلسی ، خیابان مجلسی غربی 1 .        
تلفن آقایان: 32713070-051
تلفن بانوان: 32700115-051

نظرسنجی

نظرتان در مورد سایت چیست؟

انتخاب‌ها
۱۳۹۶-۰۴-۰۱
گفت‌وگوی آستان نیوز با ساعت ساز قدیمی حرم امام رضا(ع) ساعت عاشقی را دستان «عنبرانی» کوک می‌کند!
دنگ دنگ دنگ ... صدایش برای تمام کسانی که پا در حرم امام رضا(ع) گذاشته‌اند، آشناست. صدایی که با چرخیدن عقربه ها، دل‌ها را آسمانی می‌کند! زمان در چنین جایی به بزم عاشقی می‌ماند که کسی دلش نمی‌خواهد، آن را ترک کند.
واژه‌هایم در سطر خاموشی مانده است! نمی دانم چطور توصیف کنم، چگونه هر دل گرفته ای در این مکان آرام می گیرد؟ در انتظار ساعت عاشقی، صدای زنگ آن بهترین آرامش است؛ همانند دیدن کبوترانی که بی پروا بر گنبد طلایش پایکوبی می کنند و کودکان در صحن هایش، به این سو و آن سو می روند. صدای زنگ هایش بهترین آرامش است؛ چه کسی زنگ این ساعت را تنظیم می کند؟ چه کسی دل در گرو حرکت عقربه هایش دارد، تا در صورت بروز کوچکترین مشکل، آن را بر طرف کند؟ او کسی نیست جز محمد عنبرانی، قدیمی ترین و تنها ساعت ساز آستان قدس رضوی که موفق شدیم برای دقایقی با او همکلام شویم.

• از خودتان و زندگی تان بگویید.
محمد عنبرانی هستم، در سال 1327 در شهر مشهد مقدس به دنیا آمدم. خانه مان در خیابان طبرسی قرار داشت. از خانه ما تا حرم راه زیادی نبود و بیشتر از 10 دقیقه طول نمی کشید تا به حرم برسم.

• اولین باری را که به زیارت حرم امام رضا(ع) مشرف شدید، به خاطر می آورید؟
شاید آن قدر کودک بودم که نمی توانم زمان و سن و سال دقیق اولین زیارتم را به یاد آورم. وقتی اهل مشهد باشید، مطمئنا والدین تان چند روز بعد از تولد، شما را به زیارت خواهند برد و من هم از این قضیه مستثنی نبودم. بعدها که بزرگتر شدم، با قدم های کوچکم در راه عاشقی گام نهادم، تا خودم را به صحن و بارگاه غریب الغربا برسانم و در فضای معنوی آن به آرامش برسم. عشق به زیارت و قدم زدن در این بارگاه ملکوتی از دوران طفولیت با جسم و روحم عجین شده بود.

• در آن زمان به جز زیارت چه کارهایی در حرم انجام می دادید؟
وقتی بچه بودم، مادرم به کربلا مشرف شده بود و برایم لباس سقایی هدیه آورده بود. همیشه این لباس را می پوشیدم و با عشق سقایی به حرم می رفتم. وقتی کمی بزرگتر شدم، سطلی را از خانه بر می داشتم و به صحن حرم می آمدم و به زائران آب می دادم. آن زمان لیوان یکبار مصرف مد نبود! از خانه کاسه ای می آوردم و از درون سطل آب در آن می ریختم و بین زوار توزیع می کردم و تشنگان حرم را سیراب می کردم. در تابستان های داغ، وقتی گرمای هوا طاقت فرسا می شد، بعضی از این زائران به من پنج شاهی و گاها ده شاهی پول می دادند تا یخ بخرم و در سطل قرار دهم. با دادن آب خنک به مردمی که برای زیارت به حرم می آمدند، احساس شور و شعف خاصی در وجودم شکل می گرفت و دعا می کردم تا خدا از من راضی باشد.

• حرم از گذشته تا به امروز چه تغییراتی کرده است؟
زمان قدیم، حرم به شکل امروزی گسترده نبود و فضاسازی نشده بود. جمعیت خیلی کمی به زیارت می آمدند. در حرم را شب ها می بستند و صبح زود باز می کردند. وقتی صبح زود به پشت درهای بسته می رسیدید، با تعداد انگشت شماری زائر مواجه می شدید. از شلوغی و حجم انبوه جمعیت خبری نبود، در گذشته وقتی کسی پا در حرم می گذاشت، از همان ورودی در گریه می کرد و تا زمان حضورش در حرم و زیارت و رفتن، اشک می ریخت و در فضای عرفانی بود. دلشان واقعا دگرگون بود و در فضای معنوی عمیقی سیر می کردند.

• چطور شد تصمیم گرفتید خادم الرضا(ع) شوید؟
تصمیمی نداشتم، همه چیز به صورت اتفاقی پیش آمد. بیست و دو سه ساله بودم، هر هفته در جلسه دعای ندبه شرکت و از حضار پذیرایی می کردم. آن زمان نوار حاج آقا کافی را از تهران می آوردند و مردم گوش می دادند. یکبار که برای زیارت به حرم رفته بودم، یکی از دوستان این جلسه را در لباس خادم الرضا(ع) دیدم. با لبخند گفتم:« فلانی، دست من را هم بند کن تا خادمی زائران کنم.» گفت: «تو مغازه داری، نمی توانی بیایی!» با اصرار از او خواستم تا این لطف را در حقم بکند تا به جمع خادمان حرم بپیوندم. بعد از چند روز دوباره دوستم را دیدم، گفت برای پنج صبح روز بعد، به حرم بیایم و بالای سر حضرت بایستم تا شخصی بیاید و راهنماییم کند.
صبح روز بعد با عشق از خواب برخاستم، به حرم رفتم. آقایی به نام رئوف که در حال حاضر بازنشسته شده است، آمد و گفت: « شنیده ام می خواهید خادم شوید. سفارش شما را کرده اند!» با شوق گفتم:« بله» آقای رئوفی مرا به دفتر خودشان برد و بعد به گنبد الله وردی رفتیم. در آنجا فراش ها در حال جارو کشیدن بودند. آقای رئوفی مرا به مرحوم مهدی زاده معرفی کرد و گفت که می خواهم خدمتگزار حرم باشم و پیشخدمتی کنم. همان روز به من جارو دادند و مشغول به خدمت شدم. همیشه به دنبال فعالیت های بیشتر بودم. به طبقه بالای یکی از ساختمان ها رفتم و دیدم پیرمرد آبدارچی در حال کار کردن است. او با خستگی در حال شستن استکان ها و نعلبکی ها بود، برای همین خواستم تا کمک حال او باشم. همین کمک حالی باعث شد تا ده سال به عنوان آبدارچی به خادمان خدمت کنم.

• برنامه تان در حرم به چه شکلی بود؟
دو روز در مغازه ام را می بستم و به حرم می آمدم. آن زمان در حرم را شب ها می بستند و خادمان کار زیادی نداشتند. آن موقع هیچ خادمی در شب استراحت نمی کرد.

• بعد از 10 سال خدمت، وضعیت تان در حرم تغییری نکرد؟
بعد از 10 سال اعلام کردند کسانی که حکم تشرفی ندارند، دیگر نمی توانند خدمت کنند. همین حاج آقا مهدیزاده خدا خیرشان بدهد، باعث شد تا بعد از ده سال خدمت، به من حکم تشرفی بدهند و خادم افتخاری حرم شوم. در حال حاضر بیست سالی است فراش کشیک هشتم هستم.

• شغل و حرفه اصلی تان چیست؟
وقتی خیلی نوجوان بودم، در خیاطی دایی ام کار می کردم. می خواستم زیر دست دایی جان خیاطی را یاد بگیرم و خیاط شوم. متاسفانه دچار بیماری سختی شدم و خانه نشین شدم. به پیشنهاد دوستی به نام آقای مافیان، در ساعت سازی به عنوان فروشنده مشغول به کار شدم. همزمان با فروشندگی، تعمیرات ساعت را یاد گرفتم. به سربازی رفتم و بعد از بازگشت، برای خودم مغازه ای باز کردم. زمانی که در حرم کشیک بودم، ساعت های خادمان را درست می کردم.

• چطور شد به عنوان ساعت ساز آستان قدس رضوی، مشغول به کار شدید؟
ساعت ساز قبلی حرم، پیرمردی به نام آقای داروگر بود. او تنها ساعت ساز حرم بود. چند باری او را دیده بودم و دلم می خواست با او کار کنم و زیر دستش آموزش ببینم. نامه ای به ایشان نوشتم و گفتم کارم ساعت سازی است و علاقمندم با او همکاری کنم. به علت عدم شناخت ایشان از من، درخواستم رد شد. وقتی او را دیدم دلیل رد شدن تقاضایم را پرسیدم. ایشان با بی اطلاعی گفتند: « مگر شما درخواست داده بودی؟ نشناخته بودم در خواست از جانب چه کسی بود. مهم نیست درخواست مجدد بدهید تا موافقتم را اعلام کنم.» دوباره درخواست نوشتم و رسما وارد حیطه ساعت سازی حرم شدم.

• شما ساعت های مچی و دیواری را تعمیر می کردید، بین کار اصلی تان و تعمیرات ساعت حرم چه تفاوت هایی وجود داشت؟
وقتی روز اول با آقای داروگر برای بازدید از ساعت های حرم رفتم، با دیدن ساعت به آن بزرگی و چرخ دنده های زیاد، وحشت کردم. گفتم: «خدایا، من کجا؟ اینجا کجا؟» همیشه چشمانم به موتور ساعت های کوچک عادت داشت و موتوری با آن عظمت ندیده بودم. بنده خدا آقای داروگر با حوصله تمام کارهای مربوط به تنظیم و مشکلات ساعت را به من یاد داد. آن زمان ماهی سه هزار تومان حقوق می گرفتم. یکی دو سال بعد، آقا داروگر به رحمت خدا رفتند و من تنها ساعت ساز آستان قدس رضوی شدم که کار با ساعت حرم را بلد بودم و می توانستم در صورت بروز مشکل، آن را تعمیر کنم. حالا بیست ونه سال است به صورت اختصاصی به امور ساعت های صحن حرم امام رضا(ع) رسیدگی می کنم.

• درحال حاضر زیرمجموعه کدام قسمت از آستان قدس رضوی هستید؟
الان جزو قسمت روشنایی هستم و به خاطر تعمیرات و نظارت بر ساعت های حرم مطهر حقوق می گیرم. در کنار آن جزو خادمان افتخاری کشیک هشتم هم هستم.

• کمی راجع به تاریخچه ساعت هایی که در حرم رضوی وجود دارد، بگویید.
حدود 200 ساعت در حرم وجود دارد که کار رسیدگی به همه آن ها با من است. به جز آن ها دو ساعت بزرگ در حرم امام رضا(ع) وجود دارد. یکی در صحن آزادی و دیگری در صحن انقلاب قرار دارد که هر دوی آن ها ساخت آلمان هستند. قدیمی ترین ساعت حرم در صحن آزادی قرار دارد و حدود 140 سال قدمت دارد. درمورد کشور سازنده این ساعت ها اختلاف نظر زیادی وجود دارد، برخی ها می گویند این ساعت ساخت آلمان نیست و ساخت انگلیس است، اما بعضی ها می گویند این ساعت ساخت سوئیس است. ساعتی که در صحن انقلاب قرار دارد، بیش از 55 سال قدمت دارد و به نام ساعت معاون معروف است.

• صدای زنگ ساعتی که در صحن ها شنیده می شود، مربوط به کدام ساعت است؟
مربوط به ساعت معاون است که در صحن انقلاب قرار دارد. این ساعت سه دستگاه کوک، دستگاه زنگ ربع زن و دستگاه زنگ ساعت زن دارد و هر کسی که به زیارت می آید، با صدایش آشنایی دارد. این ساعت هر یک ربع، یکبار زنگ می زند. ربع اول یک زنگ، نیم ساعت دو زنگ، 45 دقیقه سه زنگ و با عوض شدن ساعت چهار زنگ به صدا درمی آید و بعد زنگ ساعت اصلی با صدایی متفاوت زده شده و در فضا می پیچد.

• ساعت هایی که در حرم وجود دارند، چند متر از سطح زمین فاصله دارند؟
ارتفاع دقیق را نمی دانم! اما می دانم هر روز صد پله را طی می کنم تا به بالای برج و به ساعت های حرم برسم.

• این ساعت ها چه ویژگی دارند؟
قدیمی بودن ساعت ها همیشه مورد توجه بوده است. قبلا این ساعت ها با دست کوک می شدند و مجبور بودیم برای کوک شدنش هندل بزینم. اما چند سالی است ساعت را برقی کرده ایم. حالا دیگر ساعت های حرم رضوی توسط برق کوک می شوند.

• جنس عقربه های این ساعت ها از چه چیزی هستند؟
از جنس فولاد معمولی هستند و عقربه هایشان بین هشتاد سانتیمتر تا یک متر طول دراز دارند.

• علت اصلی مشکلات و خرابی ساعت های چیست؟
مشکل اصلی مربوط به چرخ دنده های ساعت هاست که به مرور زمان ساییده شده و نیاز به تعمیر دارند. به محض خرابی چرخ دنده های را تعویض کرده و به تراشکاری می دهم تا فوری نقص بر طرف شده و دوباره ساعت راه اندازی شود.

• تا به حال اتفاق افتاده ساعت حرم برای مدت طولانی خراب شود و کار نکند؟
یکبار ساعت ها نیاز به تعمیرات اساسی داشتند. به اداره درخواست دادم و بعد از موافقت، تمام چرخ های ساعت ها را تعویض کردم. چرخ دنده ها و موتور روغن کاری شد و با رنگ زدن، جلوه دیگری به ساعت دادم. یکبار هم تغییراتی در صدای زنگ ساعت ها دادیم، چون خیلی ها اعتراض کردند که صدای زنگ ساعت حرم، مانند صدای ناقوس کلیساست.

• شما را با چه نامی در حرم صدا می زنند؟
کسانی که نام فامیلی ام را بلد هستند، مرا آقای عنبرانی صدا می زنند، اما بیشتر خادمان حرم و کسانی که نام مرا فراموش کرده اند، مرا به اسم «ساعت ساز» صدا می زنند.

• حس و حالتان به عنوان ساعت ساز حرم امام رضا(ع)، چه تفاوتی با بقیه ساعت سازها دارد؟
مهمترین تفاوتم این است که ساعت سازهای دیگر، برای فروختن ساعت و طلب رزق و روزی به محل کارشان می روند، اما من به امید شفاعت آقا به محل کارم می روم. حس و حالم را با شعری که خودم سروده ام بیان می کنم:
در حریمت سال ها تعمیر ساعت کرده ام
آن چه بر من داده ای فرمان اطاعت کرده ام
عنبرانی است شهرتم، نامم محمد ای رضا
خدمت این در به امید شفاعت کرده ام

• مشابه ساعت های حرم را در جایی دیده اید؟
سه سال پیش مطابق دستوری که به من داده شد، به سامرا رفتم. ساعت آنجا مانند ساعت حرم رضوی بود و دچار مشکل شده بود. نواقصش را برطرف کردم و شکر خدا تاکنون مشکلی برایش پیش نیامده است.

• به کسی آموزش داده اید تا این کار را در آینده بر عهده گیرد؟
همکاری به نام آقای وحیدی دارم که پانزده سالی است تجربیاتم را در اختیارش قرار دادم. او می تواند بعد از من، از عهده این کار برآید.

• بهترین زمان زندگی شما چه لحظه ای است؟
وقتی در حرم حضور دارم، بهترین لحظه زندگی ام است، به خصوص در زمان های نزدیک به اذان و لحظه تحویل سال، هزاران نفر چشمانشان به ساعت هایی است که من آن ها را تنظیم می کنم و این لحظه برایم قابل توصیف نیست. در لحظه تحویل سال، زمانی که زنگ ساعت به صدا درمی آید، فضای روحانی شکل می گیرد. همه مشغول دعا کردن برای عزیزانشان هستند و کسی به صدای ساعت توجهی نمی کند. من در آن لحظه با صدای هر زنگ دگرگون می شوم و حس خوبی دارم.

• ساعت  خانه تان اگر خراب شود، چه می کنید؟
مطمئنا من تعمیرش نمی کنم! همسرم آن را درست می کند. همیشه کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.(با خنده)

• به عنوان کسی که سال ها ساعت ساز حرم رضوی بوده است، چه آرزویی دارید؟
تا به حال هر چه از خدا و امام رضا(ع) خواستم، به من داده ند و شکرگذار هستم. ظهور آقا امام زمان(عجج) و رفع گرفتاری تمام مسلمین جهان، آرزوی قلب ام است. امیدوارم خداوند آخر و عاقبت همه عزیزان هموطن را ختم به خیر کند و هر حاجتی که دارند، برآورده کند. از حرم رضوی نائب الزیاره تمام خوانندگان محترمتان هستم. دعا می کنم زیارت امام غریبمان، قسمت همه این بزرگوارن شود.
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید