به گزارش ایران سپید ، به دست آوردن شغلی درخور و مناسب همواره یکی از اصلی ترین دغدغه های نوع بشر بوده است. نابینایان هم مثل سایر افراد همیشه به دنبال یافتن شغلی امن و مناسب بوده اند. در این میان بیشتر نابینایان به سراغ مشاغل مرسومی که برای آنها در نظر گرفته می شود می روند. این مشاغل مرسوم از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در شرق آسیا بیشتر نابینایان به شغل ماساژوری اشتغال دارند یا در ترکیه اپراتور تلفنند. علیرغم همه این چارچوب گذاری ها، نابینایانی هم هستند که به دنبال علاقه خود می روند. در رشته ای که دوست دارند تحصیل می کنند و شغلی را انتخاب می کنند که به انجام آن علاقمندند.
تونی مکلاسکی که از بدو تولد نابینا بوده، اواخر دهه 60 قرن بیستم میلادی از یکی از مدارس ویژه نابینایان فارغ التحصیل شده است. بر اساس آن چه در آمریکا مرسوم است، پیش از ورود به دانشگاه، در کالجی ثبت نام کرده است. اما بر خلاف سایر نابینایان که رشته های مرتبط با علوم انسانی را برمی گزینند، او فیزیک را برای تحصیلات تکمیلی خود انتخاب کرده است. در دانشگاه رشته اش را عوض کرده و به عنوان یک مهندس الکترونیک دانشگاه را به پایان رسانده و در همین حوزه هم مشغول به کار شده است. در طول سالهای تحصیلش هم در جایگاه های مختلفی کار کرده است. کارهایی مثل دسترس پذیر کردن متون چاپی برای نابینایان یا امور فنی یک شبکه رادیویی. تونی از سال 1997 هم به عنوان برنامه نویس در فیلادلفیا مشغول به کار است. او در مورد پیدا کردن شغل می گوید: وقتی دنبال کار می گشتم با درهای بسته زیادی مواجه شدم. برخوردهای وحشتناکی با من شد و مجبور شدم از آدمهایی وقت ملاقات بخواهم که در عمل هیچ کمکی به من نکردند. اما همه اینها مانع از این نشد که من در حوزه ای که دوست دارم کار نکنم. این حرفی است که من آرزو می کنم روزی همه نابینایان در مورد شغلشان بزنند. او که عضو یک باشگاه محلی به نام شیرهای وایتمارش است، می افزاید: من در این باشگاه از دوستان خود که عموماً هم افراد متنفذی هستند می خواهم که سازمانها و مراکز مختلف را قانع کنند که در جایگاه هایی که امکانش وجود دارد نابینایان را به کار بگمارند. نرخ بیکاری در بین نابینایان چیزی معادل 70 درصد است و این نشان میدهد که کارفرمایان نسبت به توانمندی های نابینایان اشراف کاملی ندارند. نابینایان هم درست مثل بقیه دوست دارند برای جامعه اطرافشان مفید باشند. هزینه های زندگیشان را تأمین کنند. جایگاه اجتماعی مناسبی به دست بیاورند و به شغلی که دارند افتخار کنند. درست است که ما نابینا هستیم، اما این مسأله مانع کار کردن ما نمی شود. با پیشرفتهای به وجود آمده در عرصه تکنولوژی، وسایل بسیاری وجود دارد که ما نابینایان را در محیط های کاری توانمندتر میکند. بسیاری از آنها ممکن است گران باشند، اما برای خیلی از کارفرمایان پرداخت هزینه های آنها زیاد به حساب نمیآید. مکلاسکی به نابینایان هم توصیه میکند وقتی قرار است برای مصاحبه شغلی به مؤسسه ای بروند، حتماً لپتاپ یا هر وسیله دیگری که آنها را در انجام کارها توانمندتر میکند را به همراه داشته باشند و در هنگام مصاحبه به جای این که در مورد چگونگی انجام وظایف محوله توضیح دهند، عملاً نحوه انجام کار را به مصاحبه کننده نشان دهند. این که انتظار داشته باشیم کارفرمایان دانش خود نسبت به توانمندی های نابینایان را به روز کنند، خیلی هم انتظار بیجایی نیست، اما با نگاهی منصفانه تر میتوان به آنها حق داد که نتوانند توانمندیهای ما را باور کنند. این که ما عملاً شکل انجام کار را به کارفرما نشان بدهیم به اصلاح نگاه او نسبت به نابینایان منجر خواهد شد. این دقیقاً همان تکنیکی است که من خود در مصاحبه های استخدامی از آن استفاده می کردم. من روزی را آرزو می کنم که کارفرمایان به جای این که بگویند نابینا نمی تواند این شغل را انجام دهد، به این فکر کنند که چه ابزاری را می توان پیدا کرد که به فرد نابینا کمک کند آن کار را به انجام برساند.