میلاد امام حسن عسگری(ع)
امام حسن عسگری(ع)
۱۳۹۸-۰۹-۱۴

امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت امام هادی علیه السلام و مادر مکرمه اش بانوی عارفه ایست که به نام های «سلیل » ، «حدیثه » و «سوسن » خوانده می شود.

مدت امامت امام حسن عسکری علیه السلام شش سال بود که از سال ۲۵۴ هجری قمری شروع و در سال ۲۶۰ با شهادت آن حضرت پایان یافت. امام حسن عسکری علیه السلام در طول مدت زندگانی و به ویژه در دوران امامت خویش به واسطه مبارزه با طاغوت های زمان در تبعید و زندان و تحت نظر به سر می برد و سرانجام در هشتم ربیع الثانی سال ۲۶۰ و در ۲۸ سالگی در شهر سامراء و توسط احمد معتمد، پانزدهمین خلیفه عباسی به طرز مرموزی مسموم و به شهادت رسید.

زندگی آن حضرت در دوران شش تن از خلفای ستمگر عباسی سپری شد که به ترتیب جعفر متوکل، محمد منتصر، ابوالعباس احمد مستعین، ابو عبدالله معتز، محمد مهتدی و احمد معتمد می باشد.

از آنجایی که امام عسکری علیه السلام را در محله عسکر که محل سکونت سپاهیان ترک عباسی بودجای داده بودند به آن حضرت عسکری می گویند.

حضرت حجه بن الحسن امام زمان علیه السلام یگانه فرزند و جانشین امام حسن عسکری علیه السلام است که بعد از آن حضرت سکاندار کشتی ولایت و امامت گردید و امروزه آفتاب وجودش در پشت پرده غیبت قرار گرفته است و به اراده خداوند متعال ظهور نموده و جهان را با نور وجودش پر از عدل و داد خواهد ساخت.

در مورد امامان و پیشوایان شیعه (علیهم السلام) باید گفت که خصوصیات فردی اهل بیت (ع) یکسان نبوده و تفاوت هایی هم بین ایشان بوده است. اما در مسئله هدایت از آن جایی که سرچشمه یکسان است، همه آنها مشترک بوده اند ولی شرایط، زمان، مکان و اقتضائات متفاوت بوده است. در مجموع اهل بیت در یک مسیری خاص حرکت می کردند و اهدافی داشتند.

بعد از امام سجاد (ع) علاقه مردم نسبت به اهل بیت افزایش پیدا کرد. راهبرد امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) سبب شد که نگاه مردم نسبت به اهل بیت تغییر کند و آن ها را مانند شبه پیغمبر می دیدند.

اصل جریان غلو در اسلام جهت تخریب اهل بیت بوده است؛ به همین دلیل امام صادق (ع) می فرمایند: «ما از کسانی که می گویند "اوصیاء مانند انبیاء هستند" بیزاریم». چرا که در آن بازه زمانی این صحبت ها سبب تخریب ائمه (ع) بود و مردم جایگاه نبوت برای امام قائل نبودند.

وقتی معرفت نسبت به امام بیشتر شود، هیبت امام در چشم انسان بزرگ تر می شود. امام کاظم و امام رضا (علیهما السلام) سعی کردند معارف شیعی را در سطوح شیعه توسعه کمّی بدهند؛ یعنی شیعیان را به سمت برگزاری مراسمات سوق می دادند. این است که پس از امام رضا (ع) اوضاع متفاوت می شود و امام رضا بعد از امیرالمومنین (ع) تنها امامی است که رسما اعلام امامت می کند و نوع تقیه ائمه تغییر می کند و همچنین ائمه بعد از امام رضا هم اعلام امامت می کنند.

عمده راه ارتباطی ائمه پایانی با شیعه به طریق نامه نگاری و باب ها بوده است. نگاه شیعیان به ائمه پایانی (ع) واقعا نگاه هیبت است. این ائمه می خواستند معارف شیعه را عمومی کنند تا همه مردم از این معارف برخوردار شوند؛ لذا اگر کسی بگوید ما هرچه داریم از امام هادی و امام حسن عسگری است، صحیح فرموده است؛ چرا که آثار علمی که در دست علماست از حیطه آن ها خارج نمی شد و خیلی از آن ها اصلا از بین می رفت؛ ولی بیشتر این معارف هم به صورت سینه به سینه به ما رسیده است و این از کرامات اهل بیت به ویژه چند امام پایانی است.

امامان شیعه، قطب نمای رهبری، فعالیتهای فکری و تربیتی خود را به مقتضای زمان و متناسب با فضای سیاسی جامعه، تنظیم می کردند. از این رو برای دست یابی به سیرۀ سیاسی امام حسن عسکری علیه السلام باید جوّ سیاسی حاکم بر زمان آن حضرت را به دست آوریم: حاکمان اشغالگر بنی عباس، گرچه از بدو سلطۀ اهریمنانه، شیعیان را به ویژه رهبران معصوم علیهم السلام را در اختناق شدید قرار می دادند و از اعمال هر گونه فشار و اختناق نسبت به ابناء الرضا علیهم السلام (امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)) فروگذار نمی کردند. اما هر کدام از ائمه (علیهم السلام) با توجه به شرایط شیوه های خاصی را برمی گزیدند.

 

 

فشارها و محدودیّتهای امام حسن عسکری(ع) به دو علّت بیشتر از دو پیشوای دیگر بود:

  1. در زمان امام عسکری علیه السلام، شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق درآمده بود. همۀ مردم می دانستند که این گروه به خلفای وقت، معترض بوده و حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی داند؛ بلکه معتقد است که امامت در فرزندان علی علیه السلام باقی است. در آن زمان شخصیّت ممتاز این خانواده امام حسن عسکری (علیه السلام) بود.

گواه قدرت شیعیان، اعتراف «عبیداللّه»، وزیر «معتمد عباسی»، به این موضوع است. توضیح اینکه بعد از شهادت حضرت عسکری(ع)، برادرش جعفر «کذّاب» نزد عبیداللّه رفت و گفت: منصب برادرم را به من واگذار. من در برابر آن سالیانه بیست هزار دینار به تو می دهم. وزیر به او پرخاش کرد و گفت: احمق!خلیفه آن قدر به روی کسانی که پدر و برادر تو را امام می دانند، شمشیر کشید تا بلکه بتواند آنان را از این عقیده برگرداند، ولی نتوانست. و با تمام کوشش هایی که کرد توفیقی به دست نیاورد. اینک اگر تو در نظر شیعیان امام باشی نیازی به خلیفه و غیر خلیفه نداری. و اگر در نظر آنان چنین مقامی نداشته باشی کوشش ما در این راه کوچک ترین فایده ای نخواهد داشت.

  1.  خاندان عباسی و پیروان آنان، طبق روایات و اخبار متواتر، می دانستند مهدی موعود که تار و مار کنندۀ کلیه حکومتهای خودکامه است، از نسل حضرت عسکری-علیه السلام- خواهد بود. به همین جهت پیوسته مراقب وضع زندگی او بودند تا بلکه بتوانند فرزند او را به چنگ آورده و نابود کنند(همچون تلاش بیهودۀ فرعونیان برای نابودی موسی)!

شیوه های سیاسی امام علیه السلام سیرۀ سیاسی امام حسن عسکری علیه السلام بر چهار روش استوار بود و در طول امامت شش سالۀ خود، با این شیوه ها توانست موقعیّت خود را تثبیت و جامعۀ تشیع را به چشمه سار سعادت رهبری نماید:

  1. روش ارتباطی

در زمان امام عسکری علیه السلام تشیع در مناطق مختلف و شهرهای متعددی گسترش و شیعیان در نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند. مناطقی مثل کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آوه، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامرّا، جرجان، بصره و حلّه، از پایگاههای شیعیان به شمار می رفت.

این گستردگی و پراکندگی مرکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظّمی را ایجاب می کرد تا پیوند شیعیان را با حوزۀ امامت از یک سو و ارتباط آنان را با یکدیگر از سوی دیگر برقرار سازد. و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی رهبری و سازماندهی کند و آن از راه های مختلف وکالت، پیک و پیام و شبکه مکاتبه صورت می گرفت.

  1. روش سرّی و تقیّه محور

امام حسن عسگری(ع) به رغم محدودیّت شدید دوستان خود را رها نمی کرد. بلکه حتی از زندان حال آنان را تفقد می کرد و مشکلات آنها را حل و فصل می نمود. ابو یعقوب می گوید: ابو محمد از زندان به اصحاب و شیعیان خود پیام می داد که در تاریخ معیّن، در فلان نقطه یا در خانه فلانی اجتماع کنند و مرا در آنجا ببینند.

با اینکه مأموران زندان که مراقب او بودند یک لحظه از او جدا نمی شدند و پیوسته عوض می شدند و به شدّت او را کنترل می کردند و شب و روز نگهبانان حرکات او را زیر نظر داشتند با این همه، وقتی که اصحابش به آن وعده گاه می رسیدند، می دیدند که امام(ع) زودتر از همه در آنجا حضور یافته است.

اصحاب نیازهای فکری اجتماعی و اقتصادی خود را با آن حضرت در میان می گذاشتند و رهنمودهای لازم را به آنان ارائه می داد. سپس آنها با سلامتی به خانه های خود و امام به زندان برمی گشت.

 

تلاش های علمی امام حسن عسکری(عليه السلام)

امام عسکری(عليه السلام) به حکم شرایط نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عبّاسی برقرار کرده بود، موفّق به گسترش دانش دامنه دار خود در سطح کلّ جامعه نشد، ولی در عین حال با همان فشار و خفقان، شاگردانی تربیت کرد که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثّر داشتند.

شیخ طوسی شمار شاگردان حضرت را بیش از یکصد نفر ثبت کرده  است که در میان آنان چهره های روشن، شخصیّت های برجسته و مردان وارسته ای مانند: احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمّد بن حسن صفّار به چشم می آید که شرح خدمات و کوشش های آن در منابع مرتبط موجود است. افزون بر تربیت این شاگردان، گاهی چنان مشکلات و تنگناها برای مسلمانان پیش می آمد که جز حضرت عسکری(عليه السلام) کسی از عهدۀ  حلّ آنها برنمی آمد. امام در این گونه مواقع، در پرتو علم امامت، با تدبیر فوق العاده ای، بن بست  را می شکست و مشکل را حل می کرد.

 

منبع:

http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsAlbum/?VALID=TRUE&g=276422

https://hawzah.net/fa/Article/View/98698

http://ketabejamkaran.ir/product/

http://vu.whc.ir/article/view/

مؤلف/نویسنده/عکاس:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید