شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)
اولین شهید راه ولایت
۱۳۹۸-۱۰-۱۹

حضرت فاطمه زهرا (س) در خانه

بررسی در شخصیت عظیم الهی و موقعیت ممتاز معنوی حضرت زهرا(س) نشان می دهد، آن بزرگوار در ابعاد مختلف رفتارهای فردی و اجتماعی، چه در جایگاه بندگی به درگاه ربوبی و اهتمام به معنویات و چه در جایگاه یک فرزند برای رسول گرامی اسلام و تحمل آن همه سختیها و مرارتهای فوق طاقت، و چه در جایگاه یک شهروند با احساس مسئولیت در قبال جامعه و همنوعان و چه در جایگاه همسر علی(ع) بزرگ و چه در موقعیت یک مادر و تربیت فرزندان از اعلاترین نمونه های موفقیت و شایسته ترین اسوه حسنه ای است که باید بزرگی و بزرگواری و عزت و کرامت انسانی را در مکتب آن بزرگوار درس آموخت.

آن حضرت که نمونه برتر بندگی و دارای مقام رفیع و ملکوتی بود، در عین زهد واقعی و بی اعتنایی به ظواهر و زرق و برق زندگی آن چنان در تربیت فرزندان سنگ تمام گذاشت و چنان با موفقیت عمل کرد که حضرت حسین (ع) در خطبه جاودانه خود در روز عاشورا که به واقع می توان آن را «منشور عزت انسانی» نام گذاشت در کنار خیلی ارزشهای متعالی دیگر به آن افتخار می ورزند که: «خداوند بر ما زبونی‌ و ذلت‌ را نمی‌پسندد، و رسول‌ خدا (ص) و مؤمنین‌ نمی‌پسندند، و دامنهای‌ پاک‌ و پاکیزه‌ای‌که‌ ما را در خود پرورش‌ داده‌اند.» اما جان کلام این جا است که این «پرورشگاه زبدگان اولاد آدم» اتاقکی کوچک و محقر بوده است بی بهره از کمترین امکانات و مبرای از زرق و برق فریبنده دنیا که به پندار بعضی روح های حقیر جلوه عظمت اسلام و یا طویل شدن شخصیت ها است. در این خانه کوچک که به قول دکتر شریعتی از همه تاریخ بزرگتر است؛ علی(ع) زندگی می کند و فاطمه (س) و پوستینی را که روی آن علوفه شتر را می ریختند شباهنگام زیر انداز بستر آرامششان بود که شاید نیمی از قد آن ها را هم کفاف نمی داد. در همین خانه حسن و حسین (ع) تربیت شدند و زینب(س) پرورش یافت.

فاطمه شناسی

کار فاطمه شناسی اگر ممکن باشد یکی از راههای مهم آن مطالعه در آثار تربیتی حضرت فاطمه (س) بویژه تربیت نسل است حضرت فاطمه (س) را می توان از طریق فرزندانی که او تربیت کرده شناخت، مخصوصاً در تربیت حسنین(ع)، زیرا فرزند آئینه تمام نمای والدین است بویژه مادر.

او در عین داشتن وظایف گوناگون فردی و اجتماعی به ایفای نقش مادری پرادخت و مادری شهید پرور بود فرزندانی تربیت کرد که همه رهبر، تاریخ ساز، رزمنده، روشنگر،افشاگر، او زنی است بظاهر چون زنان دیگر جامعه، ولی به تربیت نسلی پرداخت که برای بشریت آبرو آفریدند.

فرزندانی که حضرت فاطمه (س) تربیت کرد کسانی بودند که امر رهبری جامعه فردای او را بر عهده گرفتند، آنچه را که فاطمه (س) خود داشت و آنچه را که از انبیاء گذشته از کانال پدر به میراث برده بود، و آنچه که از قرآن بر پدرش و در خانه او نازل شده بود همه را به فرزندان خود به میراث داد و همه تعالیم را درباره شان عمل کرد و این مسأله ای است که در تاریخ بشر همانند ندارد. و اینک که قرنها از تاریخ فرزندداری حضرت فاطمه (س) می گذرد، به زحمت قابل بررسی است که او چگونه از عهده این وظیفه های سنگین، آن هم در آن شرایط بر آمد.

دیدگاه های حضرت فاطمه (س)

موفقیت حضرت فاطمه (س) را در مسیر مادی که باید سرمشقی برای زنان جهان باشد مرهون دیدگاهی است که این بانوی بزرگ اسلامی با استفاده از اندیشه اسلامی برای خود پدیدآورده و اتخاذ کرده است و ما را توان بررسی همه جانبه این دیدگاه نیست فقط با رعایت اختصار به چند نمونه آن اشاره می کنیم:

1- در مورد خانواده:

خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه - سلام الله علیها - کانونی مقدس است و میزان قداست آن بحدی است که او دوست دارد تمام مدت عمر و اوقات خود رادر آن بگذارند و آن را سنگری محکم در جبهه کارزار جهانی بسازد.

همه چیز از خانواده آغاز می گردد، حتی سعادت یا بدبختی یک ملت در خانواده رقم می خورد و عزت و سعادت جامعه از آنجا منشأ می گیرد. هم چنین اگر با دیدی وسیع تر نگریسته شود جنگها و صلحها در محیط و جو خانواده تکون می یابد. و در آنجاست که کودکان، یعنی پدران فردای بشر درس ها می آموزند بدین سان اگر بنای رشدی در جامعه ای است آغاز آن باید از خانواده باشد.

حضرت فاطمه - سلام الله علیها - به کانون خانوادگی دل بسته است، آنچنان که وقتی مسأله تقسیم کار را پدرش با او مطرح می کند و معلوم می شود که حضرت فاطمه (س) باید در کانون خانواده به امور داخلی آن بپردازد، خدای را سپاس می گذارد. و به گرمی و سر و سامان دادن خانواده می پردازد و آن را چون کارگاهی برای تربیت رهبری قرار می دهد.

2- در مورد فرزند:

حضرت فاطمه (س) درباره فرزند این تصور و اندیشه را دارد که امانتهای خداوند در دست پدر و مادرند و والدین در برابر حفظ و رشد این امانت مسؤولند. او فرزند را بعنوان کالائی بی ارزش نمی شناسد که او را به دست دایه ها بسپارد بلکه آنها را وجودهائی ارزنده و در خور احترام و کرامت ذاتی می شناسد که باید شخص مادر امر رسیدگی آنها را به عهده گیرد.

او فرزند داری را شأن کوچکی نمی دانست که امر اداره آن ها را به دیگران واگذارد. و یا با احساس حقارت از بچه داری بدنبال مشاغل پر سر و صدای بیرون رود. او خانه را مرکز انسان سازی می شناسد و فرزندان را ثمره باغ وجود که در خور هرگونه اعتنا هستند. او این احساس را درباره فرزندان خود بیشتر دارد از آن بابت که از زبان پیامبر شنیده است خداوند ذریه پیامبران را در صلب من پیامبر قرار داده ولی نسل مرا در صلب علی - علیه السلام - پس من پدر اولاد فاطمه ام، پس فاطمه (س) طبعاً سرمایه گذاری را درباره اینان لازم تر می شناسد.

3- در مورد تربیت:

حضرت فاطمه (س) امر تربیت را امری تحول انگیز، سازنده، نجات ده بشر از خطرات و عوارض می شناسد. او می داند که رمز پیشرفت و انحطاط فرد و جامعه در سایه تربیت قابل خلاصه شدن است. جامعه ای پیشرفته است که تربیت آن پیشرفته باشد و قومی منحط بحساب می آیند که تربیت آنها منحط باشد هم او معتقد است که این مادران اند که زمینه را برای بهشتی شدن فرزندان فراهم می سازند «الجنة تحت اقدام الامهات» و طبعاً رمز جهنمی شدن، انحراف و انحطاط فرد و جامعه هم در سایه تربیت و مخصوصاً تربیت مادران است این حقیقتی است که ما پایه های رشد و انحراف را در سایه تربیت های صواب و یا انحراف آمیز بدانیم و تاریخ نمونه های مستندی را از آن به ما عرضه داشته است.

حضرت فاطمه (س) این دیدگاه را درباره تربیت دارد که غفلت از آن موجب صدمه ای عظیم برای فرد و جامعه است و صدماتی غیر قابل جبران را در پی دارد. بویژه در دوران خردسالی که کودک همانند شاخه تری قابل انعطاف است بدین نظر او خود را وقف زندگی فرزندان و سازندگی و تربیت آنها می کند. هم چنین او سخن پدر را بیاد دارد که فرموده بود. «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم؛ فرزندان خود را بزرگ بشمارید و آنها را نیکو تربیت کنید » و می داند نوع ادب و تربیت آنها مسؤولیت آور است. «ادبوا اولادکم فانکم مسؤولون»

نقش حضرت زهرا (س) در دفاع از ولایت

پس از درگذشت رسول خدا(ص) در مسأله خلافت و جانشینى آن حضرت در میان مسلمانان اختلاف شدیدى به وجود آمد به گونه‏اى که از منظر تاریخى سر منشأ و زمینه‏ى اصلى اختلاف و پراکندگى مسلمانان و ظهور و پیدایش دیدگاه هاى مختلف در جامعه اسلامى گردید که بعدها این دیدگاه شکل کلامى و مذهبى به خود گرفت. این اختلاف سبب شد که امت واحده اسلامى به دو گروه عمده شیعه و سنى تقسیم گردید: گروه اول امام على(ع) و طرفداران و پیروانش بودند که حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) در رأس آنان قرار داشت که به تصریح رسول خدا(ص)، على(ع) را خلیفه و جانشین بر حق رسول خدا(ص) مى‏دانستند؛ در مقابل، عده‏اى بدون در نظر داشت سخنان و سفارشات رسول خدا در امر خلافت، در سقیفه گرد آمده و ابى بکر را به خلافت برگزیدند. پس از ظهور این اختلاف حضرت صدیقه طاهره(س) به دفاع و حمایت از امامت و ولایت امام على(ع) برخاست که این نخستین واکنش سیاسى اهل بیت بودکه موجب درگیرى بین او و خلیفه گردید. حضرت صدیقه طاهره(س) اهداف و آرمان‏هاى اصیل دینى را با استناد به قرآن و سنت رسول خدا(ص) در قالب موضع گیرى سیاسى خود در برابر خلیفه بیان نمود .

نحوه شهادت حضرت فاطمه الزهرا از دیدگاه اهل سنت

برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده‌اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‌گوید: «جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است».

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده‌اند؛

رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوارتر می‌کرد، اما حضرت فاطمه (س) با اینکه روز به روز پیکرش آب می‌شد، هیچ شِکوه ای از بیماری نداشت.

در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانه‌اش، حضرت زهرا (س) به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه‌های بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.

چگونگی شهادت حضرت فاطمه به نقل از خلیفه دوم

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‌نویسد:
«وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‌های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند افتادم، آتش غضبم افروخته‌تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. «فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ»؛ «در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند.» سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‌خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد» آجرک ا... یا صاحب الزمان

حضرت فاطمه (س) نخستین شهید راه ولایت است

فاطمه (س) با اینکه زن است، مظهر ولایتمداری و ایثارگری است

 

 

منبع:

https://hawzah.net/fa/Article/View/95953

http://www.imam-khomeini.ir/fa/

http://ido.ir/post/740601

https://www.mashreghnews.ir/news/

مؤلف/نویسنده/عکاس:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید