ویژگی‌های کتاب «قرآن و جهان‌های موازی»
۱۳۹۹-۰۲-۱۶

حجت‌الاسلام دعوتی در مورد کتاب «قرآن و جهان‌های موازی» اظهار کرد: مولف این اثر در مورد انطباق با آیات آفرینش در قرآن کریم و به تعبیر خودشان وام گرفتن از مفاهیم و تعابیر قرآنی، بسیار با ظرافت و با دقت و نیز با احتیاط عمل کرده‌اند و در ضمن پرهیز دارند از اینکه برداشت‌های خود را به عنوان تطبیق با قرآن مطرح کنند که این بسیار روش خوبی است.

کتاب «قرآن و جهان‌های موازی» نوشته سعید گراوندی(زاحل) است که در چهار فصل وارد بازار نشر شده است. فصل اول با عنوان «ماده (عدد) و واقعیت‌های موازی»،‌ فصل دوم با نام «حرکت و فضاهای موازی»، فصل سوم با عنوان یکپارچگی و آغازهای موازی» و در نهایت فصل چهارم این کتاب تحت عنوان «قرآن و جهان‌های موازی» است.

پس از انتشار این کتاب، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، نویسنده و قرآن‌پژوه نکاتی را پیرامون آن به رشته تحریر درآورده که در ادامه می‌خوانید:

کتاب گرانسنگ قرآن و جهان‌های موازی را ملاحظه کردم و تورّق نمودم. الحق و الانصاف نویسنده ارجمند مشکل‌ترین مباحث پیرامون فضا و زمان و مکان و مادّه و انرژی و پیدایش جهان را با بیانی ساده و روشن توضیح داده‌اند و از آغاز پیدایش نظرات فلاسفه و دانشمندان یونان تا به امروز را مورد بررسی قرار داده‌اند و تصویری روشن از تکامل نظریات دانشمندان را پیرامون تشکیل جهان و پیدایش اتم‌ها و ملکول‌ها و اجرام و کهکشان‌های دور و نزدیک و دوره پایانی ستارگان و اجرام را توضیح داده‌اند که از لحاظ علمی مهم و از لحاظ تبیین مهم‌تر است.

در مورد انطباق با آیات آفرینش در قرآن کریم و به تعبیر خودشان وام گرفتن از مفاهیم و تعابیر قرآنی، بسیار با ظرافت و با دقت و نیز با احتیاط عمل کرده‌اند و در ضمن پرهیز دارند از اینکه برداشت‌های خود را به عنوان تطبیق با قرآن مطرح کنند که این بسیار روش خوبی است.

ایشان در تعبیرات خودشان تعبیر «سموات و الارض» را معادل با کل جهان هستی و کائنات فرض کرده‌اند و بر این اساس فرضیه «مَه‌بانگ» را ناظر به آن گرفته‌اند و بقیه نظرات براساس این فرضیه بوده است.

نامبرده دقت کرده‌ا‌ند که در قرآن کریم ابتدا صحبت از «سماء» کرده که آن سماء که کل جهان است، سپس در یک مرحله دیگر تبدیل به هفت طبقه و هفت پاره و هفت رشته می‌شود که اینها به نام «سموات سبع» آمده است.

ایشان مسئله «رتق» و «فتق» یعنی وحدت و فشردگی جهان هستی در آغاز و سپس گشوده شدن و انفجار آنها را که در نتیجه آن طبقات آسمان‌ها و اجرام و اجسام و ستارگان به وجود آمده‌اند، مورد توجه قرار داده‌اند که بسیار مفید و نیز ابتکاری است.

از ابتکارات و بهره‌برداری‌های خوب ایشان این است که آیه «والسماء ذات البرُوج» را از آن تفسیر معمول و متداول که بروج را به بروج فرضی و خیالی بروج دوازده‌گانه تفسیر کرده‌اند، پرهیز نموده و بروج را به معنای قلعه‌های آسمانی و تکه‌های سماوات گرفته‌اند که شایسته توجه است و «حُبُک» یعنی راه‌ها را به شکاف‌ها و مشتقات کهکشانی گرفته‌اند و معانی را توسعه داده‌اند که باید مورد توجه مترجمان و مفسران قرار بگیرد.

درباره شش روز خلقت نیز بیانات نوینی دارند که بسیار قابل بهره‌برداری است. از نظر ما، تعبیر «السموات و الارض» اشاره به کل کائنات ندارد و فقط شامل قسمت کوچکی از کائنات است و آنچه که به کائنات و کل جهان هستی اشاره دارد، تعبیر «عرش» و «عرش عظیم» و«عرش کریم» می‌باشد و «السموات و الارض» و «سماوات سبع» این‌ها همان طبقات هفتگانه کهکشان راه شیری می‌باشد که قابل دیدن است و در اولین تعبیر از سموات سبع که در کلمات حضرت نوح(ع) آمده است، آنها را قابل رویت خوانده است «در سوره نوح آیه أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا». لاجرم عرش می‌تواند مجموعه عظیم میلیون‌ها و میلیاردها کهکشان‌ باشد که ماوراء قیامت ما در همین کهکشان واقع می‌شود و کهکشان‌های دیگر یا در حال تولد هستند یا در میانه راه هستند یا به مرحله نهایی رسیده‌اند، حساب آنها جداست و قیامت ما شامل آنها نمی‌شود.

چیزی که جای آن خالی است، مسئله پایانی سموات است که قرآن می‌فرماید «يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ» در روزی که ما آسمان‌ها را یعنی طبقات در حال گسترش کهکشان‌ها را در هم می‌پیچیم و جمع می‌کنیم آنطور که شما را آغاز کردیم بازتان می‌گردانیم. که این فراز اشاره‌ای صریح دارد به اینکه آفرینش بعد آنکه به نهایت انبساط رسید، مجدداً منقبض می‌شود و به آن حالت آغازین باز می‌گردد و خلق جدید بعد از این انقباض مجددا شروع می‌شود و نفخه قیامت و شیپور بازگشت و انبساطی دیگر رقم می‌خورد و حرکتی جاودانی شروع می‌شود که جایگاه این واقعه از لحاظ فیزیک جهانی می‌تواند بسیار مهم باشد و جاودانگی جهان را نشان بدهد.

از لحاظ ایام خلقت نیز ایام شش‌گانه خلقت در قرآن کریم، دو روز برای پیدایش دخان می‌باشد که در نهج‌البلاغه آمده است و دو روز و دو دوران برای پیدایش آسمان‌های هفتگانه است و دو روز برای خلقت زمین و چهار روز کوچک‌تر در دل همان روز ششم خلقت است که برای تقدیر و اندازه‌گیری معایش و قوت و غذای موجودات کره ارض می‌باشد که مولف محترم خوب است در نوشته‌های آینده به آنها نیز اشاراتی بفرمایند.

توجه به «یوم الخروج» و«یوم الخلود» نیز علاوه به شش روز خلقت جای بحث و کاوش دارد. در هر حال جناب مولف تحقیقات بسیار جالبی را ارائه داده‌اند که جای تشکر و قدردانی دارد

والسلام

سید ابوالفتح دعوتی

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
https://iqna.ir/fa/news/3896489
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید