
پدید آورنده:مرتضی یقینی پور
مشخصات نشر: قم: بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، حوزه علميه قم)
مشخصات ظاهری: 383 ص.
شماره دیویی: يس/ 231 خ 084092 / 955
معرفی کتاب:
انقلاب اسلامی ایران، تنها در پی آن نبود که نظامی را سرنگون سازد و نظامی دیگر را به جای آن به پا دارد، که اگر چنین بود، رهبر آگاه آن تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمی فرمود:
" لازم است ملت ایران این اتحاد و همبستگی خود را تا پیروزی نهایی بر دشمنان اسلام و رسیدن به همه اهداف علیه اسلامی حفظ نموده و از تفرقه و اختلاف پرهیز نماید."
انقلاب اسلامی در پی آن بود که با تشکیل یک نظام سیاسی قدرتمند و کار آمد، اهداف و آرمان های بلند و مقدس خود را دنبال کند؛ اهداف استخراج شده و سعادت توأمان فردی و جمعی بشر، فقط در سایه سار آن ها میسر بوده و هست. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مولود چنین انقلابی و با چنین اهدافی و آرمان های بزرگی است. نکته مهم اینجاست که آنچه رهبر کبیر انقلاب اسلامی و معمار حکیم نظام بر آمده از آن، از متن آموزه های نجات بخش اسلام استنباط کرده بود، اینست که محقق شدن آن اهداف و آرمان های انسان ساز و جامعه پرداز الهی، تنها و تنها در چارچوب ساختاری به هم پیوسته از امام و امت مشروع و میسور خواهد بود. در نگاه اسلامی امام خمینی، امام بدون امت به پا خاسته و امت، بدون امام برحق، نه جواز الهی حرکت و مجاهدت در راه آن اهداف و آرمان ها را دارند و نه امکان و توان عملی کردن آن را.
نظریه مترقی «ولایت فقیه» را باید در چنین فضایی درک کرد. در تئوری «حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه»، بنای کار بر این است که رهبر با سیاست گذاری های آگاهانه و راهبرد های مستمر و دل سوزانه خویش، که از مقام علم و تقوا و تدبیر او سرچشمه می گیرد، سمت و سوی اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی را به امت نشان دهد و امت نیز با پیوستن به رهبر و حرکت در مسیر ترسیم شده توسط او راهبردهای ایشان را، که همان راهبردهای اسلام عزیز است، به مرحله اجرا و تحقق برساند. البته نه رهبر در راهبردی های خود دست بسته است و نه امت در رهروی های خود چشم و گوش بسته. از یک سو، آن جا که در مسیر ملت و مسئولان، انحراف و کج روی رخ دهد یا مانعی پدید آید، این رهبر است که راهبردی میکند و مانع از گمراهی یا توقف قافله می شود و از سوی دیگر، این ملت است که با نظارت های نهادینه شده خود، در مورد برخورداری های رهبر از شرایط مقرر راهبری و با مطالبه به جای استدلال و منطق، راه تعالی را در سایه سار هدایت های ولی امر خود می پوید.
محتوای اصلی اثر در قالب سه فصل سامان یافته که به ترتیب به حیات فقهی، حیات سیاسی و حیات اخلاقی معظّم له مربوطه می شود.
در فصل اول، پس از تعریف فقه و اجتهاد و بیان جایگاه رفیع آن دو در میان معارف اسلامی و تاریخ و حیات فردی و اجتماعی مسلمانان، تلاش شده ضمن پنج بخش، ابعاد گوناگون حیات فقهی رهبر معظّم انقلاب اسلامی را در قالب الفاظ به تصویر کشیده شود، تا هم پاسخ استوار به تمام کسانی باشد که در این زمینه، مبتنی بر جهالت یا غرض ورزی سخن می گویند و هم معرفتی مستند برای کسانی باشد که علاقه دارند درباره این بُعد مهم از شخصیت رهبری بیشتر بدانند.
در فصل دوم، در قالب دو بخش اصلی، حیات سیاسی مقام معظّم رهبری تشریح شده است:
بخش اول این فصل را به حیات سیاسی ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص یافته و مهم ترین رویداد های سیاسی و اجتماعی مرتبط با ایشان در نیم قرن اخیر را در قالب مطالبی به هم پیوسته بازگو شده است.
آخرین فصل کتاب نیز، به معرفی حیات اخلاقی رهبر انقلاب اسلامی اختصاص یافته است. معنایی که در این فصل از واژه «اخلاق» اراده شده، پایبندی به آموزه ها و تعالیم حیات بخش دین مبین اسلام است؛ از این رو، سعی شده ضمن 22 سر فصل پی در پی، جلوه هایی از پایبندی و تعهد معظّم له به این تعلیمات بیان شود.
گفتنی است ابتدای هر بخش از این فصل را به روایتی از معصومین (ع) زینت داده و در تشریح حیات اخلاقی معظّم له، بیشتر از خاطرات و گفته های دیگران بهره برداری شده است.
(تدوین متن: زینت صادقی - برگرفته از مقدمه کتاب)