ابراهیم از دو هدایت حکایت می­ کند
۱۳۹۹-۰۶-۱۶

 

   ابراهیم از دو هدایت، حکایت می­ کند. گاهی در برابر قومش که او را به محاکمه کشیده­ اند فریاد می­ زند: « أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَینِ»؛ آیا درباره ­ی خدایی که مرا هدایت کرده، با من محاجه می­ کنید و به انکار کسی که من را سرشار کرده می­ پردازید؟ این یک هدایت است. « وَقَدْ هَدَینِ»، ماضی و گذشته است.

   هدایت دیگر در این جمله آمده: «إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ»؛ من ذاهب هستم، راه افتاده ­ام، مذهب و مقصد من معلوم است که خودم و جهانِ محکوم و مربوب، نیست. « ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي»؛ رو به رب و حاکم خودم دارم، که جهان را تا انسان و انسان را تا این جهت بالاتر هدایت کرده و گذشته از این هدایت، « سَيَهْدِينِ»؛ به ­زودی مرا هدایت خواهد نمود.

   این هدایت، مضارع است و در آینده است. با هدایت به قدر انسان، هدایت به رب و مقصد شکل می­ گرفت و با مشخص­ شدن مقصد، نوبت هدایت­ هایی در شکل حرکت و آداب و احکام و منازل و مراحل و مرکب­ها و فتنه ­ها و موانع و توشه ­هاست. و این هدایت دوم است که به­ تدریج، به­ اندازه­ ی شکر و به ­کارگرفتن تو، به تو می­ دهند. « وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا، زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ»؛ کسانی­ که هدایت را پذیرفتند، به هدایت­ های بیشتر و به توشه­ ی سلوک خویش می­ رسند، که خدا تقوای ها را به آن­ها می بخشد و می­ دهد.

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
کتاب تفسیر سوره کوثر نویسنده: علی صفائی حائری صفحات 25 و 26
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید