یک پژوهشگر فرهنگی گفت: روضه و روضهخوانى، به معناى ذکر مصیبت سیدالشهدا(ع) و مرثیهخوانى براى معصومین(ع) است که یکى از عوامل پیوند روحى و عاطفى شیعه با اولیای دین است.
رضا سلیمان نوری، پژوهشگر فرهنگی و محقق حوزه ایرانشناسی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، اظهار کرد: اشک ریختن و گریستن در مصائب اهلبیت(ع) نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگیهاى تربیتى براى سوگوار، موجب اجر و پاداش الهى در آخرت و بهرهمندى از شفاعت اباعبداللهالحسین(ع) است.
وی ادامه داد: معناى روضه در اصل، باغ و بوستان است، اما سبب اشتهار مرثیهخوانى به «روضه» آن است که مرثیهخوانان در گذشته، حوادث کربلا را از روى کتابى به نام «روضة الشهداء» تالیف ملاحسین کاشفى مىخواندند. فرد مرثیهخوان در گذشته مطالب این کتاب را در مجلس عزادارى از روى آن بر سر منبر مىخواند و به تدریج خوانندگان این کتاب به «روضهخوان» معروف شدند.
سلیمان نوری افزود: بر این اساس، هرچند تاریخچه مرثیهخوانی برای اباعبدالله الحسین(ع) به همان زمان شهادت ایشان و نوحههای حضرت زینب(س) به هنگام دفن شهدا و البته زیارت قبور شهدا توسط جابر بن عبدالله انصاری بازمیگردد، اما استفاده از عنوان روضه مبحثی است که به دوران حکومت صفویان یعنی قرن دهم هجری بازمیگردد.
این محقق حوزه ایرانشناسی بیان کرد: در این دوران، کتاب «روضة الشهداء» ملاحسین کاشفى مفسر قرآن و واعظ تأثیرگذار در عصر تیموریان به عنوان منبع اجرای تعزیه و بیان نحوه به شهادت رسیدن سالار شهیدان و اصحاب باوفایش توسط اهل منبر به کار گرفته شد که بعدها این سنت به عنوان روضهخوانی معروف شد.
وی اظهار کرد: بدون شک در طول تاریخ، متون روضه دچار تغییراتی شده است و هر روضهخوان بنا به ذوق و معرفت خود برخی از نکات نوشته شده در کتاب روضهالشهدای مرحوم ملاحسین کاشفى را پررنگتر و برخی را کمرنگتر به مردم ارائه کرده است.
این پژوهشگر فرهنگی ادامه داد: پس از همهگیر شدن روضهخوانی در اواخر صفویه و دوران قاجار کمکم کتب دیگری که در سالهای پیش به عربی نوشته شده بود همچون «مقتل ابومخنف»، «لهوف سید بن طاووس» و «مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی» در حوزههای علمیه آن زمان برای بخشی از طلاب که بهعنوان مبلغ پرورش داده میشدند، تدریس شد تا ایشان با نگاهی از زوایای مختلف واقعه عاشورا آن را به فارسی برای مردم کوچه و بازار تشریح کنند.
سلیمان نوری گفت: در خصوص تفاوتهای برگزاری روضه در شهرهای مختلف باید گفت که کلیت روضهخوانی در بخشهای مختلف ایران یکی است، اما در نحوه اجرای آن از منظر زمانی و یا مخاطبان، تفاوتهایی وجود دارد. به طور مثال در مشهد، بیشتر روضههای مردانه در ساعات پیش از ظهر و به صرف صبحانه بوده و روضههای زنانه در ساعات عصر برگزار میشود، حال آنکه در تهران و برخی نواحی جنوبی کشور، روضههای مردانه پس از نماز مغرب برگزار میشود.
وی بیان کرد: در مورد چارچوب روضهخوانی هم باید گفت روضهخوانیهای بسیار ساده دارای تنها یک روحانی یا روضهخوان هستند و در برخی مجالس با قدمت بالای روضه همچون مجلس منزل مرحوم سیدجواد سیستانی یا حسینیه مرحوم شیخ محمدتقی بجنوردی شاهد روضهخوانی بیش از ۱۰ روحانی در یک روز هستیم.
این محقق حوزه ایرانشناسی اظهار کرد: این نکته را هم بد نیست گوشزد کنم که در دهههای ۳۰ تا ۵۰ شمسی، ما دو نوع روضهخوان داشتهایم که به ترتیب به عنوان مسئلهگو و منبری معروف بودهاند. فردی که به عنوان مسئلهگو در مجلس روضه شرکت میکرده، تنها به بیان مسائل مختلف شرعی از نگاه مراجع مختلف دینی برای حاضران میپرداخته و در پایان سخنان خود ذکر مصیبتی اولیه داشته که روحانی بعدی حاضر در مجلس که با عنوان منبری شناخته میشده، به بسط و گسترش آن میپرداخته است.
سلیمان نوری گفت: اکنون شاید تعداد بسیار کمی از روحانیان مسئلهگو در قید حیات باشند که آنان نیز به دلیل کبر سن معمولا در مجالس دینی حاضر نمیشوند و برخی از روحانیان منبری با بیان یکی دو مسئله جبران نبود آنها را میکنند.