علل تکرار چندین‌باره برخی آیات در قرآن
۱۳۹۹-۰۷-۱۲

برنامه هفتگی درس‌هایی از قرآن با سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی پنجشنبه، دهم مهرماه 13۹۹، با موضوع «فلسفه تکرار در آیات قرآن»  از شبکه اول سیما پخش شد. در ادامه سخنان ایشان را در این رابطه می­ خوانید.

بحث امروز پاسخ به یک سؤال یا شبهه‌ای است که می‌گویند چرا بعضی چیزها در قرآن قصه‌هایی، دستورهایی تکرار شده است؟ چرا چند صد بار سخن از عبادت شده است؟ در کلمه صلاه و نماز، در کلمه عبادت، رکوع، سجود، ذکر و تسبیح، قنوت، با واژه‌های مختلف صدها بار تکرار شده است. این تکرار برای چیست؟ فلسفه تکرار...

حیات و بقای جسم، در گرو تکرار تغذیه

یک مقاله‌ای را شنیدم شخصی نوشته بود که مادر به بچه‌اش گفت: بلند شو نماز بخوان. گفت: صبح هم گفتی و دیروز هم گفتی. چند بار می‌گویی؟ مادر هیچی نگفت و ظهر که شد بچه گفت: مادر غذا می‌خواهم. گفت: دیروز هم غذا خوردی، پریروز هم غذا خوردی و صبح هم صبحانه خوردی، چند بار می‌گویی؟ جوان گفت: باشگاه می‌روم. گفت: مگر دیروز نرفتی؟ مگر آن هفته نرفتی؟ هفته قبل نرفتی؟ چند بار می‌روی؟ زندگی ما با تکرار است. نفس هی باید تکرار شود وگرنه ما زنده نیستیم. این خورشید باید هی تکرار بشود و بتابد وگرنه خرما نمی‌پزد و نمی‌رسد. فرق است بین ذکر و تذکر، شما هر چند وقت یک‌وقت می‌گویند: دستت را بشوی. اسلام هم سفارش کرده از آداب غذا خوردن این است که در هر بار که می‌خواهی غذا بخوری، قبل از غذا دستت را بشوی. بعد از غذا هم دستت را بشوی. چرا تکرار؟

برای اینکه در فاصله بین دو شستن صبح آدم نماز می‌خواند تا ظهر کلی آدم می‌بیند و حرف می‌زند و باز خدا را فراموش می‌کند. باز ظهر یاد خدا می‌افتد. باز عصر، عصر تا غروب، چون هی گرد می‌گیرد نمی‌شود گفت: چرا شما هر روز آینه را پاک می‌کنی؟ تلویزیون را پاک می‌کنی؟ هر روز گرد می‌گیرد و هر روز باید پاک کرد. این مسأله تکرار گاهی وقت‌ها به پدر می‌گوید: می‌دانی دختر یا پسرت چنین و چنان است، می‌گوید: بله شنیدم و به او تذکر دادم، دیگر اختیار با خودشان است، خواستند گوش بدهند و نخواستند گوش ندهند. یعنی می‌گوید: چون یکبار گفتم دیگر وظیفه پدری‌ام را انجام دادم. شما در دارو و درمان اینقدر دارو و دکتر و آمپول را تکرار می‌کنید تا بچه خوب شود. نباید بگویی: من یک قرص دادم خوب نشد. دو تا آمپول زدم خوب نشد، دیگر می‌خواهد بمیرد، بمیرد. اینطور نیست.

فرق است بین داغ با پخته، روی آتش بگذاری داغ می‌شود، با یکبار داغ می‌شود. اما اگر خواسته باشی بپزد، باید مدتی در قابلمه و روی سیخ و در ظرف باید بپزد. پختن مدت می‌خواهد، تکرار می‌خواهد. بله داغ کردن بگذار داغ می‌شود. فرق بین پختن و داغ کردن چیست؟ هر داغی سرد می‌شود، قانونش است. ولی هیچ پخته‌ای خام نمی‌شود.

تکرار دستورات الهی، در همه ادیان الهی

انبیای ما اصل نبوت تکراری است. همه انبیاء نماز را گفتند. نماز برای اسلام نیست. قبل از اسلام پانصد سال قبل از اسلام حضرت عیسی بوده است. «وَ أَوْصانِي‏ بِالصَّلاةِ» (مریم/۳۱) قبل از عیسی، حضرت موسی بوده است. «وَ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ لِذِكْرِي‏» (طه/۱۴) قبل از موسی، شعیب بود. شعیب هم نماز داشت. «يا شُعَيْبُ‏ أَ صَلاتُك‏» (هود/۸۷) بخاطر نمازت، اینطور به ما دستور می‌دهی؟ قبل از شعیب حضرت ابراهیم بود. حضرت ابراهیم گفت: من برای نماز به مکه آمدم. قبل از ابراهیم هرکس بوده، نماز برای همه هست، تکراری است. روزه همینطور، جهاد همینطور، جهاد برای اسلام نیست. «وَ كَأَيِّنْ‏ مِنْ‏ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ» (آل‌عمران/۱۴۶) خیلی از انبیاء، چه بسا انبیاء بودند و یارانی داشتند، یاران مخلصی داشتند، اینها در جبهه‌ها شرکت می‌کردند، ضعیف و خسته نمی‌شدند. خودشان را نمی‌باختند از نظر روحی، امر به معروف برای اسلام نیست. لقمان به پسرش می‌گوید: «يا بُنَيَ‏ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/۱۷) به هر حال، خود انبیاء، قرآن به پیغمبر می‌گوید: حرف هایی که به تو زدم همان حرف‌هایی است که به موسی و ابراهیم و نوح زدم، اینها تکراری است. کسی فکر نکند چون بلد است بگوید: بله ما اینها را می‌دانیم. اینها را می‌دانی ولی تذکر هم می‌خواهد. دانستن کافی نیست. باید هی تلقین کرد. چون خیلی‌ها هستند، مثلاً خودشان را بی‌نیاز می‌دانند از اینکه تلفن یک اسلام شناس را داشته باشند یا اهل مسجد باشند یا با یک عالمی باشند. می‌گویند: ما اینها را گفتیم، قدیم...

مکه که می‌رویم تکراری است. تمام کارهایی که حضرت ابراهیم کرده ما از حضرت ابراهیم تقلید می‌کنیم. خدا به پیغمبر می‌گوید: انبیای قبلی هرکاری کردند تو هم دنبال کن. «فَبِهُداهُمُ‏ اقْتَدِهْ» (انعام/۹۰) ببین انبیاء چه راهی رفتند، همان راه انبیاء را اقتدا کن. پس گاهی برای تحریک احساسات است. گاهی باید برای تنفر تکرار کرد. شما مثلاً از شاه بدت آمد، اگر یکبار سرت را از پنجره بیرون می‌کری و می‌گفتی: مرگ بر شاه، بس است دیگر گفتم! اینقدر باید همه بگویند تا بالاخره شاه گریه کنان فرار کند. یک چیزی باید تکرار شود توسط آدم‌های مختلف و هر آدم توسط عبارت‌های مختلف.

گاهی تکرار برای تهدید است. «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ» (طور/۱۱) این در قرآن تکرار شده است. وای بر تکذیب کنندگان، باز می‌گوید: وای بر تکذیب کنندگان، وای بر آنهایی که لجبازی می‌کنند و تعصب نابجا دارند. اینکه می‌گوید: وای وای وای، این قصه تهدید است. گاهی برای فرهنگ سازی است. شما به بچه‌ات می‌خواهی سلام کردن را یاد بدهی، به بچه سه چهار ساله می‌خواهی سلام کردن را یاد بدهی، می‌آیی در خانه به بچه سلام می‌دهی، به مادر بچه، به خواهر بچه، به همه آنهایی که سلام می‌دهی، هدف از این تکرار سلام این است که بچه یاد بگیرد و سلام بگوید.

تکرار تلاوت، برای انس و رشد انسان

گاهی بخاطر فرهنگ‌سازی است. گاهی بخاطر اتمام حجت است. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ‏ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» (قمر/۱۷) همین آیه چند بار تکرار شده است. هرچه انسان بیشتر انس داشته باشد آن در روحش نهادینه می‌شود. یک مرتبه بگوییم: خدا بزرگتر است، در ذهن ما بزرگی خدا مجسم نمی‌شود و باید دائم الله اکبر بگوییم. بعد از «کفواً احد» الله اکبر... سمع الله لمن حمده، الله اکبر، بین سجده الله اکبر، نماز که تمام شد سی و چهار بار الله اکبر، هی باید تکرار بکنیم تا این در روح ما فرو برود. اسلام در قلب ما، کار خیر در قلب ما، مگر آقایانی که مدرس هستند، علاوه بر اینکه در هر تکراری رشد است. یک استاد دانشگاه یا یک روحانی، حرفی که سال پنجم می‌زند با حرفی که سال اول زده فرق می‌کند. شما ساعت اول کلاس را بگذارید پای سال پانزدهم، یک مطلب گفته، ببینید چقدر فرق می‌کند. معمارهایی که بنایی می‌کنند در هر ساختمانی یک ابتکار به ذهنشان می‌آید.

کدام مهندس را سراغ دارید که سی تا برج بسازد و همه یکسان باشد؟ در هر برجی یک ابتکار جدیدی، در پنجره، در نما، در پایه‌ها، در طبقاتش، در کابینت، بالاخره در هر تکراری یک نوآوری هم هست. سوره ما، حمد تکراری است. در قل هو الله، می‌گویند: سوره‌های دیگر بخوان. «قل هو الله» بخوانید اما سوره‌های دیگر هم بخوانید. تکراری است، یک تکه‌اش، غیر تکراری است. آجر و آهن تکراری است اما نقشه هی عوض می‌شود. گاهی دستورات جدید است. دستورات جدید یک «یا ایها الذین آمنوا» نو می‌خواهد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ‏» (بقره/۲۸۲) در داد و ستدها، بدهکارها بنویسید. اسناد تجاری را ضبط کنید. شاهد بگیرید. سواد ندارید یک باسواد بنویسد. با عدالت بنویسید. کم نگذارید، این برای داد و ستد بود. برای عدالت می‌گوید: «یا ایها الذین آمنوا» چنین باشد. دوباره برای یک کار دیگر یک آیه... چون چند خطاب داریم.

کلمه «اتقوا الله» چقدر در قرآن است؟ تکرار شده است. «فبای آلاء ربکما تکذبان» دور و بر سی بار تکرار شده است. تکرار عیب نیست، تکرار بی هدف عیب است. اگر تکرار براساس هدفی باشد، می‌خواهیم چیزی خرد طرف برود و طرف با این کلمه رشد کند، این مهم است.

گاهی وقت‌ها تکرارهای مختلف برای روشن‌تر شدن موضوع است. موضوع سفت شود. شما در ساختمان سیمانی یکبار که آب لای سیمان‌ها ریخته باشی، نمی‌گویی بس است. این باید آب بریزی و یک مدت صبر کنی و دوباره شلنگ بگیری و صبر کنی. گل و گیاه همینطور است. با یک شلنگ گرفتن این درخت سبز نمی‌شود و باید همینطور جوی آب و فواره آب و لوله آب، آب رسانی باید تکرار شود. البته تکرار باید... در هر تکرار یک عده جذب می‌شوند. ممکن است در یک جاده‌ای مثلاً پنجاه تا رستوران باشد ولی همه مسافرها در یک رستوان نمی‌ایستند، چهار تا ماشین به این می‌رسند ترمز می‌کنند، چهار تا ماشین به یکی دیگر می‌رسند ترمز می‌کنند. باید چون مخاطب‌های مختلفی دارد، این مسأله مهمی است.

بحث تکرار را همین مقدار که شبهه‌ای را جواب دادیم کافی است. گاهی تکرار واجب است و گاهی مستحب است و گاهی برای تربیت لازم است. خود انسان چون هی فراموش می‌کند، چون فراموشی هی می‌آید هی باید تکرار شود تا فراموشی را جبران کند. از این بگذریم.

منبع:
https://iqna.ir/fa/news
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید